English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
coronal U حلقه زرین دور کلاه
coronel U حلقه زرین دور کلاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
base ring U حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
looped U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
phyrgian cap U یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry U نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
golden U زرین
To live on borrowed money . To play for time . U این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
oriflamme U شعله زرین
golden section U برش زرین
thermosetting resin U زرین گرماسخت
the golden round U تاج زرین
humming bird U مرغ زرین پر
golden rules U قاعده زرین
golden rule U قاعده زرین
doradus U ماهی زرین
heigh ho U دارکوب زرین پر
dorado U ماهی زرین
orange pekoe U چای زرین
pekoe U چای زرین
orange pekoe U چای زرین اعلی
casks U کلاه جنگی کلاه خود
cask U کلاه جنگی کلاه خود
write enable ring U حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band U حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
get round the law U با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
petalon U صفحه زرین در روی دستارکاهن بزرگ یهود
jasey U کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
ferrule U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nests U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrules U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nest U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
hendiadys U عطف دوکلمه بجای استعمال صفت وموصوف مانندپیالههای زرین
loops U حلقه درون حلقه دیگر
crisper U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
looped U حلقه درون حلقه دیگر
crisps U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crispest U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisp U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loop U حلقه درون حلقه دیگر
modiste U کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
bight U حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
eye bolt U حلقه حلقه اتصال
convolute U حلقه حلقه کردن
wreathy U حلقه حلقه شده
purling U حلقه حلقه شدن
purls U حلقه حلقه شدن
purled U حلقه حلقه شدن
purl U حلقه حلقه شدن
quoit U حلقه پرتاب حلقه
hummingbirds U مرغ مگس خوار مرغ زرین پر
hummingbird U مرغ مگس خوار مرغ زرین پر
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
filigree U تزئیناتی بشکل ذرات ریز یادانههای تسبیح که امروزه بصورت سیمهای ریز طلاونقره و یا مسی در اطراف الات زرین وسیمین ساخته میشود
chapeau U کلاه
pretty fellow U کج کلاه
panache U پر کلاه
cappa U کلاه
bilk U کلاه سر
head piece U کلاه
cap U کلاه
opera hat U کلاه له شو
pompom U گل کلاه
aigret U گل کلاه
headgear U کلاه
ice cap U یخ کلاه
ice-cap U یخ کلاه
ice-caps U یخ کلاه
hat U کلاه
nightcaps U شب کلاه
hats U کلاه
jack a dandy U کج کلاه
nightcap U شب کلاه
beau U کج کلاه
capped U کلاه
hat in hand U کلاه دردست
hat block U قالب کلاه
crush hat U کلاه بازیگرخانه
pergolas U کلاه فرنگی
hood U کلاه اهنی
hoods U کلاه اهنی
fools cap U کلاه قیفی
hat tree U کلاه اویز
hoods U کلاه خود
swindled U کلاه برداری
wig U کلاه گیس
swindles U کلاه برداری
fop U کج کلاه ابله
Welsh U کلاه گذاشتن
galea U کلاه خود
wigs U کلاه گیس
streamer U نوارلباس یا کلاه
gaud U کلاه برداری
swindle U کلاه برداری
door lintel U کلاه چهارچوب
d's cap U کلاه قیفی
hood U کلاه خود
cockade U نشان کلاه
pavilion U کلاه فرنگی
hats U کلاه کاردینالی
hat U کلاه کاردینالی
balaclavas U کلاه دوچشمی
balaclava U کلاه دوچشمی
bonnet U کلاه سرگذاشتن
bonnets U کلاه سرگذاشتن
streamers U نوارلباس یا کلاه
helmet U کلاه خود
helmet U کلاه اهنی
helmets U کلاه خود
pergola U کلاه فرنگی
helmets U کلاه اهنی
fraudulence U کلاه برداری
cock U کج نهادگی کلاه
cocking U کج نهادگی کلاه
mantle U کلاه توری
casque U کلاه خود
mantles U کلاه توری
black cap U کلاه سیاه
belvidere U کلاه فرنگی
belvedere U کلاه فرنگی
cocks U کج نهادگی کلاه
skullcaps U کلاه بره
bareheaded U بدون کلاه
hatboxes U جعبه کلاه
hatbox U جعبه کلاه
tiaras U کلاه پادشاهی
tiara U کلاه پادشاهی
berets U کلاه بره
beret U کلاه بره
skullcap U کلاه بره
casket U کلاه خدمت
hatter U کلاه فروش
stetsons U کلاه وسترن
trilbies U کلاه شاپو
uncap U کلاه از سر برداشتن
rain cap کلاه کریلی
tricorn U کلاه سه ترک
tricone U کلاه سه ترک
rain hat کلاه بارانی
pavilions U کلاه فرنگی
poll U راس کلاه
hatpins U گیرهی کلاه
summer house U کلاه فرنگی
avant-sorps U کلاه فرنگی
steel helmet U کلاه اهنی
steel cap U کلاه فولادی
snowcap U برف کلاه
welch U کلاه گذاشتن
stetsons U کلاه کابوی
stetson U کلاه وسترن
caskets U کلاه خدمت
hatpin U گیرهی کلاه
hairpieces U کلاه گیس
hairpiece U کلاه گیس
capping U کلاه سازی
crash helmets U کلاه ایمنی
rip-off U کلاه برداری
rip-offs U کلاه برداری
stetson U کلاه کابوی
bathing caps U کلاه حمام
milliner U کلاه فروش
bathing cap U کلاه حمام
milliners U کلاه فروش
plume U پر کلاه زنان تل
plumes U پر کلاه زنان تل
panama hat U کلاه پاناما
panama hats U کلاه پاناما
postiche U کلاه گیس
swindlers U کلاه گذار
periwig U کلاه گیس
frauds U کلاه برداری
swindler U کلاه بردار
swindler U کلاه گذار
rug [American E] U کلاه گیس
fraud U کلاه برداری
pitch cap U کلاه زفت
petasus U کلاه بالدار
peruke U کلاه گیس
swindlers U کلاه بردار
fraudulent U کلاه بردار
service cap U کلاه خدمت
helmet liner U کلاه فیبری
polls U راس کلاه
polled U راس کلاه
high hat U کلاه بلند
miyred U کلاه دار
helmet liner U کلاه کاسک
mutch U کلاه کتانی
kepi U کلاه کپی
defraud U کلاه برداری کردن
busbies U یکجور کلاه پوستی
casita U [کلاه فرنگی کوچک]
to bewig U کلاه گیس زدن
busby U یکجور کلاه پوستی
defrauded U کلاه برداری کردن
defrauding U کلاه برداری کردن
chatri U [کلاه فرنگی هندی]
palm off <idiom> U سرکسی کلاه گذاشتن
give right arm <idiom> U کلاه به آسمان انداختن
To puff with pride. <proverb> U باد در کلاه افکندن.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com