Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
nest
U
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
nests
U
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
looped
U
دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
loops
U
دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
loop
U
دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
looped
U
حلقه درون حلقه دیگر
loops
U
حلقه درون حلقه دیگر
loop
U
حلقه درون حلقه دیگر
modification
U
دستوراتی در حلقه که دستورات دیگر یا داده درون برنامه را تغییر میدهد
base ring
U
حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
loop
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
write enable ring
U
حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band
U
حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
iterative routine
U
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
iterate
U
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
inner loop
U
حلقهای درون حلقه دیگر
ferrule
U
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrules
U
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
linear code
U
برنامه بدون حلقه
crisper
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crispest
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisps
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisp
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
linear
U
برنامه کامپیوتری که حلقه یا جهشی ندارد
for next loop
U
حلقه یا تابعی که تکرار میشود تا وقتی که شرط دیگر صدق نکند
nests
U
بخشی از برنامه که یک حلقه کنترل در دیگری استفاده میشود
nest
U
بخشی از برنامه که یک حلقه کنترل در دیگری استفاده میشود
wait loop
U
پردازندهای که یک حلقه برنامه را تکرار میکند تا عملی رخ دهد
java
U
مجموعهای از توابع استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد از دورن برنامه java به پایگاه داده دستیابی داشته باشد
bight
U
حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
quoit
U
حلقه پرتاب حلقه
eye bolt
U
حلقه حلقه اتصال
wreathy
U
حلقه حلقه شده
purls
U
حلقه حلقه شدن
purling
U
حلقه حلقه شدن
purled
U
حلقه حلقه شدن
convolute
U
حلقه حلقه کردن
purl
U
حلقه حلقه شدن
dual
U
در یک سیستم FDDI ایستگاهی که حاوی دو حلقه شبکه است و برنامه تحمل خطا به کار می روند
adjusting ring
U
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
straight line coding
U
برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
main
U
مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد
api
U
مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود
hoops
U
حلقه
volution
U
حلقه
volute
U
حلقه
verticil
U
حلقه
mesh
U
حلقه
meshes
U
حلقه
grummet
U
حلقه
curls
U
حلقه
hank
U
حلقه
hanks
U
حلقه
ring
U
حلقه
meshing
U
حلقه
bell-flower
U
حلقه گل
metamere
U
حلقه
gird
U
حلقه
wreaths
U
حلقه گل
loops
U
حلقه
ear ring
U
حلقه
wreath
U
حلقه گل
do while loop
U
حلقه WHILE/DO
earring
U
حلقه
curl
U
حلقه
collars
U
حلقه
fascia
U
حلقه
wisp
U
حلقه
fascias
U
حلقه
coils
U
حلقه
whorls
U
حلقه
whorl
U
حلقه
ring aperture
U
حلقه
coiled
U
حلقه
coil
U
حلقه
curled
U
حلقه
collar
U
حلقه
eying
U
حلقه
eyes
U
حلقه
eyeing
U
حلقه
eye
U
حلقه
link
U
حلقه
reels
U
حلقه
reel
U
حلقه
curly
U
حلقه حلقه
vortex
U
حلقه
looped
U
حلقه
strop
U
حلقه
loop
U
حلقه
hoop
U
حلقه
lunette
U
حلقه
ran
U
حلقه
cycled
U
حلقه
anadem
U
حلقه گل
cycles
U
حلقه
vortices
U
حلقه
vortexes
U
حلقه
for/next loop
U
حلقه NEXT/FOR
reeling
U
حلقه
flower cup
U
حلقه گل
reeled
U
حلقه
gyre
U
حلقه
straps
U
حلقه
strap
U
حلقه
cycle
U
حلقه
convolution
U
حلقه
convolutions
U
حلقه
wisps
U
حلقه
under neath
U
زیر حلقه
annular
U
حلقه مانند
coil
U
حلقه شدن
encompassing
U
حلقه زدن
encircling
U
حلقه زدن
annulate
U
حلقه دار
coiled
U
حلقه شدن
annulary
U
حلقه دار
annulose
U
حلقه دار
ringleaders
U
سر حلقه رهبرشورشیان
ringleader
U
سر حلقه رهبرشورشیان
annulose
U
حلقه وار
spider band
U
حلقه عنکبوتی
union hook
U
قلاب دو حلقه
encircles
U
حلقه زدن
encircled
U
حلقه زدن
cincture
U
حلقه محوطه
annulated
U
حلقه دار
closed loop
U
حلقه بسته
closed loop
U
حلقه مسدود
annulation
U
تشکیل حلقه
coil down
U
حلقه کردن
annular
U
حلقه وار
stacking swivel
U
حلقه چاتمه
wicket
U
دریچه حلقه
encircle
U
حلقه زدن
mooring ring
U
حلقه مهار
ran
U
حلقه کلاف .
common link
U
حلقه معمولی
coils
U
حلقه شدن
bullring
U
حلقه سینه
bullrings
U
حلقه سینه
wickets
U
دریچه حلقه
annulus
U
حلقه حلقوی
swivelled
U
حلقه گردان
becket
U
حلقه پارو
becket
U
حلقه اتصال
wind
U
حلقه زدن
winds
U
حلقه زدن
life buoy
U
حلقه نجات
swivels
U
حلقه خودگرد
positioning band
U
حلقه استقرار
bight
U
حلقه طناب
wire coil
U
حلقه سیم
bale sling strop
U
حلقه بشکه
hoops
U
حلقه بسکتبال
hoop
U
حلقه زدن به
swivelled
U
حلقه خودگرد
hoops
U
حلقه زدن به
loop checking
U
مقابله حلقه
loop body
U
بدنه حلقه
loop body
U
تنه حلقه
local loop
U
حلقه محلی
swivels
U
حلقه گردان
hoop
U
حلقه بسکتبال
swivel
U
حلقه گردان
executing
U
حلقه اجرا
adaptor piece
U
حلقه اتصال
executed
U
حلقه اجرا
swivel
U
حلقه خودگرد
orbicularly
U
حلقه وار
grommet strop
U
حلقه بافته
execute
U
حلقه اجرا
grommet
U
حلقه ضامن
loop counter
U
شمارنده حلقه
macrocycle
U
درشت حلقه
encompasses
U
حلقه زدن
encompassed
U
حلقه زدن
vaulting horse
U
خرک حلقه
frog
U
حلقه کمربند
verticillate
U
حلقه شده
armature loop
U
حلقه ارمیچر
breech ring
U
حلقه کولاس
bridged ring
U
حلقه پل دار
executes
U
حلقه اجرا
brush ring
U
حلقه زغال
parrel
U
حلقه ریسمان
key ring
U
حلقه کلید
buntline hitch
U
گره حلقه
lunette
U
حلقه کشش
frogs
U
حلقه کمربند
encompass
U
حلقه زدن
end link
U
حلقه پایانی
end of reel
U
انتهای حلقه
endless loop
U
حلقه بی پایان
endless loop
U
حلقه بی انتها
baskets
U
حلقه بسکتبال
inner loop
U
حلقه درونی
looped
U
حلقه شدن
inner loop
U
حلقه داخلی
infinite loop
U
حلقه نامتناهی
looped
U
حلقه زدن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com