Perdic | حلقه دستمال پا سفره | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	napkin ring U	حلقه دستمال پا سفره

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	napery U	سفره و ملافههای خانه دستمال سفره و سفره و غیره
	table linen U	دستمال سفره
	a napkin U	یک دستمال سفره
	serviette U	دستمال سفره
	napkins U	دستمال سفره
	napkin U	دستمال سفره
	serviettes U	دستمال سفره
	Could we have a napkin please? U	ممکن است لطفا یک دستمال سفره برایمان بیاورید؟
	base ring U	حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
	looped U	بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
	loops U	بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
	loop U	بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
	write enable ring U	حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
	positioning band U	حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
	ferrule U	حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
	nest U	حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
	ferrules U	حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
	nests U	حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
	tablecloth U	سفره
	table cloth U	سفره
	nappe U	سفره
	substrate U	سفره
	tabling U	سفره
	aquifer U	سفره اب
	tablecloths U	سفره
	messmate U	هم سفره
	table U	سفره
	tabled U	سفره
	tables U	سفره
	confined equifer U	سفره محدود
	frater U	سفره خانه
	ground water table U	سفره ابخوان
	free aqifer U	سفره ازاد
	ground water table U	سفره اب زیرزمینی
	water tables U	ابخوان سفره
	sheet of drift U	سفره روراندگی
	water table U	ابخوان سفره
	canteens U	سفره خانه
	confined water U	سفره اب با فشار
	to lay the cloth U	سفره چیدن
	canteen U	سفره خانه
	uncomfined aquifer U	سفره غیرمحدود
	tableware U	فروف سفره
	loops U	حلقه درون حلقه دیگر
	loop U	حلقه درون حلقه دیگر
	crisps U	موجدارکردن حلقه حلقه کردن
	crisper U	موجدارکردن حلقه حلقه کردن
	crisp U	موجدارکردن حلقه حلقه کردن
	looped U	حلقه درون حلقه دیگر
	crispest U	موجدارکردن حلقه حلقه کردن
	tableware U	لوازم میز یا سفره
	butler U	پیشخدمت سفره ابدارباشی
	butlers U	پیشخدمت سفره ابدارباشی
	To lay (set,prepare)the table. U	سفره ؟( میز ) را چیدن
	To lay (set) the table . U	سفره انداختن ( چیدن )
	fluctutaion of water table U	نوسان سفره اب زیرزمینی
	table water U	سفره اب زیر زمینی
	table ware U	لوازم میز یا سفره
	table waters U	ابهای معدنی سر سفره
	To clear the dining table. U	میز ( سفره ) را جمع کردن
	pantry U	شربت خانه مخصوص لوازم سفره
	recharge rate U	میزان نفوذ اب به سفره درتغذیه مصنوعی
	pantries U	شربت خانه مخصوص لوازم سفره
	hanky U	دستمال
	hankies U	دستمال
	headdress U	دستمال سر
	kerchief U	دستمال سر
	handkerchief U	دستمال
	kerchiefs U	دستمال
	napkin U	دستمال
	napkins U	دستمال
	handkerchiefs U	دستمال
	kerchief U	دستمال
	bandana U	دستمال گلدار
	ascot U	دستمال گردن
	Kleenex U	دستمال کاغذی
	Kleenexes U	دستمال کاغذی
	yashmak shawl U	دستمال کاغذی
	towels U	دستمال کاغذی
	neckerchief U	دستمال گردن
	neckerchiefs U	دستمال گردن
	handkerchiefs U	دستمال گردن
	handkerchief U	دستمال گردن
	shawls U	دستمال گردن
	shawl U	دستمال گردن
	pocket handkerchiefs U	دستمال جیبی
	pocket handkerchief U	دستمال جیبی
	bandannas U	دستمال گلدار
	bandanna U	دستمال گلدار
	towel U	دستمال کاغذی
	dish cloth U	قاب دستمال
	dish clout U	قاب دستمال
	kerchief U	روسری دستمال سر
	neckcloth U	دستمال گردن
	kerchiefs U	روسری دستمال سر
	neck cloth U	دستمال گردن
	necker chief U	دستمال گردن
	ties U	دستمال گردن
	snot rag U	دستمال دماغ
	tie U	دستمال گردن
	tissue paper U	دستمال کاغذی نازک
	doily U	دستمال کوچک سرسفره
	doyley U	دستمال کوچک سرسفره
	pullicate U	یکجور دستمال رنگی
	doyly U	دستمال کوچک سرسفره
	doilies U	دستمال کوچک سرسفره
	bight U	حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
	blowrag U	دستمال جیب [اصطلاح عامیانه]
	snot rag U	دستمال جیب [اصطلاح عامیانه]
	tea cloth U	دستمال برای خشکاندن فنجان ها
	purl U	حلقه حلقه شدن
	quoit U	حلقه پرتاب حلقه
	purled U	حلقه حلقه شدن
	purling U	حلقه حلقه شدن
	purls U	حلقه حلقه شدن
	convolute U	حلقه حلقه کردن
	eye bolt U	حلقه حلقه اتصال
	wreathy U	حلقه حلقه شده
	Take this handkerchief and wipe your eyes. U	این دستمال را بگیر اشکهایت را پاک کن
	lambrequin U	دستمال روی کلاه خوددلاروران قدیم
	sanitary napkin U	دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
	belcher U	دستمال گردن با زمینه ابی وخال سفید
	She scrunched the handkerchief into a ball. U	او [زن] دستمال جیب خود را به یک توپ مچاله کرد.
	sanitary napkins U	دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
	to wave one's handkerchief U	دستمال جیب خود را [برای کسی] تکان دادن
	jabot U	دستمال سینه چین دار مردان قرن هجدهم
	pullicate U	پارچهای که برای درست کردن دستمال رنگی بکارمیرود
	adjusting ring U	حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
	knife boy U	خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
	gunroom U	مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
	sudarium U	دستمال دور سر مسیح دستمالی که نقش صورت مسیح بران باشد
	teacloths U	رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
	teacloth U	رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
	curly U	حلقه حلقه
	bell-flower U	حلقه گل
	hanks U	حلقه
	wisp U	حلقه
	fascia U	حلقه
	fascias U	حلقه
	anadem U	حلقه گل
	whorl U	حلقه
	whorls U	حلقه
	wisps U	حلقه
	vortex U	حلقه
	curls U	حلقه
	wreath U	حلقه گل
	wreaths U	حلقه گل
	metamere U	حلقه
	convolution U	حلقه
	convolutions U	حلقه
	lunette U	حلقه
	coil U	حلقه
	coiled U	حلقه
	coils U	حلقه
	gyre U	حلقه
	grummet U	حلقه
	for/next loop U	حلقه NEXT/FOR
	flower cup U	حلقه گل
	ear ring U	حلقه
	curled U	حلقه
	curl U	حلقه
	collars U	حلقه
	vortexes U	حلقه
	vortices U	حلقه
	ran U	حلقه
	volution U	حلقه
	volute U	حلقه
	verticil U	حلقه
	cycle U	حلقه
	cycled U	حلقه
	cycles U	حلقه
	strop U	حلقه
	hoop U	حلقه
	hoops U	حلقه
	ring aperture U	حلقه
	collar U	حلقه
	do while loop U	حلقه WHILE/DO
	eying U	حلقه
	eyes U	حلقه
	eyeing U	حلقه
	loops U	حلقه
	reeled U	حلقه
	reels U	حلقه
	loop U	حلقه
	strap U	حلقه
	looped U	حلقه
	ring U	حلقه
	reel U	حلقه
	straps U	حلقه
	hank U	حلقه
	gird U	حلقه
	earring U	حلقه
	meshes U	حلقه
	eye U	حلقه
	meshing U	حلقه
	link U	حلقه
	mesh U	حلقه
	reeling U	حلقه
	gloria U	حلقه نور
	wind U	حلقه زدن