English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
procuration fee U حق دلالی در معاملات استقراضی و رهن حق التحریر اسناد رسمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
notaries U سردفتر اسناد رسمی
notaries U سر دفتر اسناد رسمی
notary U سردفتر اسناد رسمی
notary U سر دفتر اسناد رسمی
notary public's office U دفتر اسناد رسمی
notary public U سردفتر اسناد رسمی
notary public U دفتر اسناد رسمی
specialty debt U تعهدات مستند به اسناد رسمی
notarial U وابسته به دفتر اسناد رسمی
natarize U دفتر اسناد رسمی را اداره کردن
private decument U درمقابل عقد رسمی یا سند که در CL اسناد مصدق یا عقودمهمور به مهر نامیده میشود
notary office U دفتر اسناد رسمی دفتر خانه
loan bank U بانک استقراضی
bond U سهم استقراضی
debenture U سهم استقراضی قرارداد بیمه وجه الضمان
notary fees U حق التحریر
stationery U لوازم التحریر
stationer U فروشنده لوازم التحریر
stationers U فروشنده لوازم التحریر
option dealer U واسطه معاملات اختیاری دلال معاملات اختیاری
brokage U حق دلالی
factorship U دلالی
brokerage U دلالی
factorage U دلالی
mediation U دلالی
brokerage U حق دلالی
commissions U دلالی
commissioning U حق دلالی
broking U دلالی
brokerage fee U حق دلالی
commissions U حق دلالی
commissioning U دلالی
commission U دلالی
commission U حق دلالی
dropped U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
dropping U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drops U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
job U دلالی کردن
brokerage U پول دلالی
overrider U حق دلالی زیاد
agiotage U دلالی برات
jobs U دلالی کردن
procuration U جاکشی دلالی محبت
overrider U حق دلالی فوق العاده
procuance U جاکشی دلالی محبت
stockbroking U دلالی بورس واوراق بهادار
stockbrokerage U دلالی بورس واوراق بهادار
returned U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returning U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
return U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
review U بازدید رسمی یاسان رسمی
reviews U بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewing U بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewed U بازدید رسمی یاسان رسمی
officious U نیمه رسمی شبهه رسمی
officiary U مامور رسمی مقام رسمی
solemn form U در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
transactions U معاملات
dealings U معاملات
boycotts U تحریم معاملات
option dealing U معاملات اختیاری
external transaction U معاملات خارجی
injunction U تحریم معاملات
injunctions U تحریم معاملات
boycotting U تحریم معاملات
conveyancing U تسهیل معاملات
internal transactions U معاملات داخلی
unauthorized transaction U معاملات فضولی
foreign exchange transaction U معاملات ارزی
foreign exchange transactions U معاملات ارزی
overseas trade U معاملات خارجی
turnover U گردش معاملات
boycott U تحریم معاملات
dealer U فروشنده معاملات چی
boycotted U تحریم معاملات
dealers U فروشنده معاملات چی
arbitrage U معاملات ارز
stoopage of trade U منع معاملات
stoopage of trade U قطع معاملات
dealing for money U معاملات پولی
volume of sales U حجم معاملات
commercial transactions U معاملات تجارتی
arm's length U معاملات ازاد
futures U معاملات سلف
credit transaction U معاملات استمهالی
purchase tax U مالیات بر معاملات
turnover U حجم معاملات
treament of aliens U معاملات بیگانگان
volume of sales U گردش معاملات
exchange transactions U معاملات برواتی
credit transaction U معاملات موجل
real estate U معاملات زمین
turn-over U حجم معاملات
turn-over U گردش معاملات
sales {pl} U حجم معاملات
sales {pl} U گردش معاملات
invisibles U معاملات غیرقابل رویت
swopped U معاملات سلف ارز
swap U معاملات سلف ارز
hazardous U معاملات قماری اتفاقی
swapped U معاملات سلف ارز
spot market U بازار معاملات نقدی
swaps U معاملات سلف ارز
swops U معاملات سلف ارز
swopping U معاملات سلف ارز
brokers U واسطه معاملات بازرگانی
brokering U واسطه معاملات بازرگانی
speculates U معاملات قماری کردن
speculated U معاملات قماری کردن
speculating U معاملات قماری کردن
land agent U دلال معاملات ملکی
speculate U معاملات قماری کردن
real estate agency U بنگاه معاملات املاک
opening of negotiations U افتتاح مذاکرات [معاملات]
agiotage U معاملات احتکاری بروات
brokered U واسطه معاملات بازرگانی
broker U واسطه معاملات بازرگانی
realtors U دلال معاملات ملکی
realtor U دلال معاملات ملکی
exchange devaluation U تنزل رسمی قیمت ارز تضعیف رسمی ارز
speculating U معاملات پرخطر انجام دادن
bargains U چانه زنی در معاملات معامله
speculate U معاملات پرخطر انجام دادن
bargaining U چانه زنی در معاملات معامله
speculated U معاملات پرخطر انجام دادن
bargained U چانه زنی در معاملات معامله
bargain U چانه زنی در معاملات معامله
speculates U معاملات پرخطر انجام دادن
My capital is locked up in land. U سرمایه ام در معاملات زمین گیراست
exchanging U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanges U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanged U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchange U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
speculates U معاملات قماری یا سفته بازی کردن
speculating U معاملات قماری یا سفته بازی کردن
lawmerchant U قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
speculated U معاملات قماری یا سفته بازی کردن
wheeler-dealer U دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
wheeler-dealers U دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
speculate U معاملات قماری یا سفته بازی کردن
the iron interest U کسانی که در معاملات اهن علاقه مند هستند
imputation U اسناد
records U اسناد
documents U اسناد
delation U اسناد
attribution U اسناد
material U اسناد
materials U اسناد
chain of authorities of a tradition U اسناد
predication U اسناد
ascription U اسناد
attributable U قابل اسناد
documentary collection U وصولی اسناد
documentation center U مرکز اسناد
negotiable instrument U اسناد بهادار
assignments U واگذاری اسناد
inquiry documents U اسناد بازرسی
credit instrument U اسناد اعتباری
briefcase U کیف اسناد
misapplication U اسناد غلط
ascribable U قابل اسناد
export documents U اسناد صادرات
attributing U اسناد کردن
assignment U واگذاری اسناد
assignments U تخصیص اسناد
import documents U اسناد واردات
identity paper U اسناد هویت
aircraft records U اسناد هواپیما
imputability U قابلیت اسناد
commerical papers U اسناد تجارتی
briefcases U کیف اسناد
attribute U اسناد کردن
Br U اسناد دریافتنی
attributes U اسناد کردن
document file U پرونده اسناد
forgeries U جعل اسناد
treasury bill U اسناد خزانه
assignment U تخصیص اسناد
property voucher U اسناد داراییی
treasury bills U اسناد خزانه
registration of documents U ثبت اسناد
predicability U قابلیت اسناد
liability U اسناد دیونی
forgery U جعل اسناد
s.i U اسناد قانونی
title deed U اسناد مالکیت
secret papers U اسناد سری
ship papers U اسناد کشتی
ship's papers U اسناد حمل
treasury securities U اسناد خزانه
liabilities U اسناد دیونی
predicable U قابل اسناد
shipping documents U اسناد حمل
ascribed U اسناد کردن
turnaround documents U اسناد برگشت
ascribes U اسناد کردن
ascribing U اسناد کردن
treasury bonds U اسناد خزانه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com