Perdic | حق باشگاه در تمدید قرارداد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	option U	حق باشگاه در تمدید قرارداد
	options U	حق باشگاه در تمدید قرارداد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	extension of the agreement U	تمدید مدت قرارداد
	farms U	باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
	farmed U	باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
	farm U	باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
	escalation U	مادهای در قرارداد که براساس ان قیمتهای قرارداد تعدیل میگردد
	negotiated contract U	قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
	parol contract U	قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
	contra preferentum rule U	درصورت گنگ بودن متن قرارداد بنحوی تعبیر میگرددکه حداقل منافع نویسنده قرارداد را دربر داشته باشد
	rapallo treaty U	قرارداد یا معاهده راپالو قرارداد دوستی منعقده بین دولتین المان و شوروی به سال 2291 در محل راپالوواقع در ایتالیا
	phantom order U	قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
	prorogation U	تمدید
	continuation U	تمدید
	prolongation U	تمدید
	extension U	تمدید
	extensions U	تمدید
	hold over U	تمدید
	protraction U	تمدید
	cost contract U	قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
	extend U	تمدید کردن
	extended U	تمدید شده
	extensible U	قابل تمدید
	extensibility U	قابلیت تمدید
	revivals U	تمدید استقرارمجدد
	extended U	تمدید یافته
	extending U	تمدید کردن
	inextensible U	تمدید نا پذیر
	revival U	تمدید استقرارمجدد
	extends U	تمدید کردن
	extendable U	قابل تمدید
	porolongation of a period U	تمدید مدتی
	extension U	تمدید اسناد تجاری
	extensions U	تمدید اسناد تجاری
	extensions U	تمدید قسمت الحاقی
	respite U	استراحت تمدید مدت
	extension U	تمدید قسمت الحاقی
	prolongation of treaty U	تمدید مدت معاهده
	extensible U	قابلیت تمدید قابل تعمیم
	extending U	توسعه یافتن تمدید دادن یا کردن
	extend U	توسعه یافتن تمدید دادن یا کردن
	extends U	توسعه یافتن تمدید دادن یا کردن
	clubs U	باشگاه
	clubbing U	باشگاه
	clubmate U	هم باشگاه
	clup U	باشگاه
	clubbed U	باشگاه
	club U	باشگاه
	hunt club U	باشگاه شکارچیان
	indian club U	باشگاه هندیها
	service club U	باشگاه سربازان
	football club [British Englisch] U	باشگاه فوتبال
	clubbing U	خاج باشگاه
	common rooms U	باشگاه دانشجویان
	common room U	باشگاه دانشجویان
	mess U	نهارخوری باشگاه
	general manager U	مدیر باشگاه
	messes U	نهارخوری باشگاه
	waived U	رد ادعای باشگاه
	stewards U	خدمه باشگاه
	waives U	رد ادعای باشگاه
	steward U	پیشخدمت باشگاه
	waive U	رد ادعای باشگاه
	service club U	باشگاه افراد
	clubs U	خاج باشگاه
	clubbed U	خاج باشگاه
	steward U	خدمه باشگاه
	club sport U	باشگاه ورزشی
	mess treasurer U	حسابدار باشگاه
	club U	خاج باشگاه
	mess president U	رئیس باشگاه
	stewards U	پیشخدمت باشگاه
	mess U	غذاخوری باشگاه ناو
	pro shop U	فروشگاه باشگاه حرفهای
	country club U	باشگاه ورزشی وتفریحی
	clubhouses U	محل باشگاه وانجمن
	clubhouse U	محل باشگاه وانجمن
	wardroom U	باشگاه افسران ناو
	country clubs U	باشگاه ورزشی وتفریحی
	country clubs U	باشگاه خارج از شهر
	gymkhana U	ورزشگاه باشگاه ورزشی
	gymkhanas U	ورزشگاه باشگاه ورزشی
	mess treasurer U	متصدی صندوق باشگاه
	rotarian U	عضو باشگاه روتاری
	jockey club U	باشگاه سوار کاران
	pavilions U	باشگاه بازیگران در انگلستان
	hell fire club U	باشگاه جوانان بی پروا
	pavilion U	باشگاه بازیگران در انگلستان
	golf club U	باشگاه گلف بازان
	jockey club U	باشگاه سوارکاران انگلستان
	messes U	غذاخوری باشگاه ناو
	country club U	باشگاه خارج از شهر
	unattached U	بدون وابستگی ورزشکار به باشگاه
	YMCAs U	مخفف باشگاه جوانان مسیحی
	YMCA U	مخفف باشگاه جوانان مسیحی
	glee club U	کلوب یا باشگاه اواز و سرود
	YWCAs U	مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
	YWCA U	مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
	protection and indemnity club U	باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
	clubs U	:چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
	club U	:چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
	clubbed U	:چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
	clubbing U	:چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
	to go clubbing U	به باشگاه [های] شب رفتن [برای رقص و غیره]
	man a bout town U	ادم بیکاری که همیشه به باشگاه و نمایشگاههای شهر میرود
	p&l club U	club indemnity protectionand باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
	yaght club U	باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
	continuance U	تمدید یا تجدید وقت دادگاه دادگاه را به عنوان تنفس موقتا" تعطیل کردن
	preventive detention U	تمدید مدت حبس مجرم به عادت که تقریبا" به سیستم اجرای نظرتشدید مجازات و یا مواردپیش بینی شده در قانون اقدامات تامینی شباهت دارد
	convenant U	قرارداد
	mise U	قرارداد
	deed of covenant U	قرارداد
	defoult U	قرارداد
	protocol U	قرارداد
	protocols U	قرارداد
	treaties U	قرارداد
	treaty U	قرارداد
	contract U	قرارداد
	deed U	قرارداد
	defaults U	قرارداد
	defaulting U	قرارداد
	defaulted U	قرارداد
	contract U	:قرارداد
	default U	قرارداد
	act U	قرارداد
	acted U	قرارداد
	pact U	قرارداد
	pacts U	قرارداد
	agreement U	قرارداد
	agreements U	قرارداد
	convention U	قرارداد
	conventions U	قرارداد
	deeds U	قرارداد
	labor agreement U	قرارداد کار
	labor contract U	قرارداد کار
	futures contract U	قرارداد اینده
	futures contract U	قرارداد سلف
	geneva convention U	قرارداد ژنو
	in contract U	طبق قرارداد
	gentlemen's agreement U	قرارداد شفاهی
	escape convention U	قرارداد گریز
	deed of partnership U	قرارداد مشارکت
	law of contract U	قانون قرارداد
	lease agreement U	قرارداد اجاره
	performance of a contract U	اجرای قرارداد
	unilateral agreement U	قرارداد یک جانبه
	the life of a contract U	مدت یک قرارداد
	reciprocal agreement U	قرارداد دو جانبه
	special agreement U	قرارداد ویژه
	social contract U	قرارداد اجتماعی
	quasi contract U	شبه قرارداد
	simple contract U	قرارداد شفاهی
	service contract U	قرارداد خدماتی
	service contract U	قرارداد خدمت
	sales contract U	قرارداد فروش
	unilateral contract U	قرارداد یک جانبه
	validity of a contract U	اعتبار قرارداد
	validity of contract U	صحت قرارداد
	obstriction U	قرارداد وفیفه
	open contract U	قرارداد باز
	open end contract U	قرارداد نامحدود
	open end contract U	قرارداد باز
	operation of contract U	نفوذ قرارداد
	parol promise U	قرارداد شفاهی
	parties to a contract U	طرفین قرارداد
	The party to the contract (agreement). U	طرف قرارداد
	wage agreement U	قرارداد دستمزد
	prime contract U	قرارداد اصلی
	private agreement U	قرارداد خصوصی
	stipulation of a contract U	مفاد قرارداد
	conventions U	قرارداد عهدنامه
	breach of contract U	نقض قرارداد
	breach of contract U	تخلف از قرارداد
	acceptances U	قبول قرارداد
	acceptance U	قبول قرارداد
	insurance policies U	قرارداد بیمه
	commodity agreements U	قرارداد کالاها
	completion of a contract U	انجام یک قرارداد
	completion of contract U	امضای قرارداد
	conditions of contract U	شرایط قرارداد
	contract U	قرارداد بستن
	contract curve U	منحنی قرارداد
	contract guarantee U	ضمانتنامه قرارداد
	contract guarantee U	ضمانت قرارداد
	tort U	خارج از قرارداد
	bilateral contract U	قرارداد دو جانبه
	convention U	قرارداد عهدنامه
	subcontracts U	قرارداد فرعی
	bond U	قرارداد کفیل
	insurance policy U	قرارداد بیمه
	subcontracting U	قرارداد فرعی
	subcontracted U	قرارداد فرعی
	composition U	قرارداد ارفاقی
	compositions U	قرارداد ارفاقی
	subcontract U	قرارداد فرعی
	affreightment U	قرارداد حمل
	agreement of arbitration U	قرارداد داوری
	assignment of contract U	واگذاری قرارداد
	assignment of contract U	انتقال قرارداد
	torts U	خارج از قرارداد
	avoidance of a contract U	لغو یک قرارداد
	contract in set form U	قرارداد تیپ