Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 81 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sole right
U
حق انحصاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
sole
U
تنها انحصاری
sole
U
انحصاری
soles
U
تنها انحصاری
soles
U
انحصاری
patent
U
دارای حق انحصاری
patent
U
امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patent
U
حق ثبت اختراع حق انحصاری اختراع
patent
U
انحصاری
patent
U
حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
patent
U
انحصاری به ثبت رساندن
patented
U
دارای حق انحصاری
patented
U
امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patented
U
حق ثبت اختراع حق انحصاری اختراع
patented
U
انحصاری
patented
U
حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
patented
U
انحصاری به ثبت رساندن
patenting
U
دارای حق انحصاری
patenting
U
امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patenting
U
حق ثبت اختراع حق انحصاری اختراع
patenting
U
انحصاری
patenting
U
حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
patenting
U
انحصاری به ثبت رساندن
patents
U
دارای حق انحصاری
patents
U
امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patents
U
حق ثبت اختراع حق انحصاری اختراع
patents
U
انحصاری
patents
U
حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
patents
U
انحصاری به ثبت رساندن
copyright
U
حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است
copyrights
U
حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است
monopolies
U
امتیاز انحصاری کالای انحصاری
monopoly
U
امتیاز انحصاری کالای انحصاری
mere
U
انحصاری
merest
U
انحصاری
monopolised
U
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolises
U
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolising
U
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolize
U
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolized
U
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolizes
U
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolizing
U
امتیاز انحصاری گرفتن
restricted
U
مقیدالتداول انحصاری
exclusive
U
انحصاری
countervailing power
U
مثلااتحادیه کارگران که درواکنش به قدرت تولید کننده انحصاری ایجاد میشود
exclusive economic zone
U
منطقه اقتصادی انحصاری
exclusive nor gate
U
دریچه نقیض یای انحصاری
exclusive or
U
یای انحصاری
exclusive or cate
U
دریچه یای انحصاری
exjunction gate
U
دریچه یای انحصاری
exclusive or element
U
عنصر یای انحصاری
exclusive or gate
U
دریچه یای انحصاری
fixed stock
U
مالک انحصاری سهام
free fishery
U
حق انحصاری ماهی گیری درابهای عمومی بموجب فرمان شاه
joint tenants
U
در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
magnaflux
U
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
market trust
U
بازار انحصاری
monopolist
U
سیاست انحصاری
monopolistic
U
انحصاری
monopolistic competition
U
رقابت انحصاری
monopolization
U
گرفتن امتیاز انحصاری چیزی
monopoly bank
U
بانک انحصاری
monopoly management
U
مدیریت انحصاری
monopoly output
U
تولید انحصاری
monopoly position
U
موقعیت انحصاری
monopoly power
U
قدرت انحصاری
monopoly price
U
قیمت انحصاری
monopoly restriction
U
محدودیت انحصاری
oligapoly
U
فروش نیمه انحصاری
oligopsony
U
خرید نیمه انحصاری
patent law
U
قانون ثبت انحصاری اختراعات
patent right
U
حق انحصاری ثبت شده
preemptive
U
قبضهای انحصاری
severalty
U
مالکیت انفرادی منافع زمین اجاره داری انحصاری
sole a for iran
U
تنهانماینده برای ایران نماینده انحصاری برای ایران
sole agent
U
نماینده انحصاری
sole arbitrator
U
حکم یا داور انحصاری
sole distributor contract
U
قرارداد توزیع انحصاری
sole selling right
U
حقوق فروش انحصاری
sole tenant
U
مستاجر انحصاری مستاجری که شریک ندارد
theory of monoplistic competition
U
نظریه رقابت انحصاری
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com