English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 240 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
custom duties U حقوق گمرکی
customs duties U حقوق گمرکی
customs dutios U حقوق گمرکی
customs tariff U حقوق گمرکی
customs duty U حقوق گمرکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
subsidy U حقوق گمرکی اشیا وارداتی و صادراتی معافیت مالیاتی تولیدکنندگان به منظور پایین نگهداشتن قیمتها
drawback U استرداد حقوق گمرکی
drawback U برگشت حقوق گمرکی
drawbacks U استرداد حقوق گمرکی
drawbacks U برگشت حقوق گمرکی
tonnage U حقوق گمرکی که از کشتیها به نسبت بارشان دریافت میشود
Customs and Excise U اداره حقوق و عوارض گمرکی
custom U حقوق گمرکی گمرک
ad valorem duty U حقوق گمرکی به نسبت ارزش کالا
ad valorem duty U حقوق گمرکی براساس قیمت کالا
advalorem duty U حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
carnet U اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
clearance in ward U گواهی مامورین گمرک نسبت به کالاهایی که مشمول حقوق گمرکی می شوند قبل از تخلیه و بعد از حمل
countervailing duties U حقوق گمرکی جبرانی
countervailing duty U حقوق گمرکی جبرانی
customs union U مجموعهای از چند کشور که کالاهای یکدیگر را بدون حقوق وعوارض گمرکی وارد و صادرمی کنند
ddp U paid duty delivered تحویل پس از پرداخت حقوق گمرکی
discriminating tariff U شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
dutiable U مشمول حقوق گمرکی
dutiable goods U کالایی که حقوق گمرکی یاعوارض دیگربدان تعلق می گیرد
duties free U معاف از حقوق گمرکی
duties on buyer's account U حقوق گمرکی به عهده خریداراست
duties paid U حقوق گمرکی پرداخت شده
duty free U بخشوده از حقوق گمرکی
duty free U فاقد حقوق گمرکی
free of charge U معاف از حقوق گمرکی
import surcharge U حقوق گمرکی اضافه
out of bond U کالاهایی که پس از پرداخت حقوق گمرکی ازمحوطه گمرک خارج شده باشد
preferential duties U حقوق گمرکی امتیازی
preferentialism U اصول دادن امتیازات به برخی کشورها نسبت به حقوق گمرکی کالای انها
prohibitive tariff U حقوق گمرکی منع کننده
protect home judustry U حمایت صنایع داخلی از طریق وضع حقوق گمرکی سنگین برواردات
protective duty U حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
warehousing system U روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
Personal effects are duty-free. لوازم شخصی معاف از حقوق گمرکی است
Other Matches
common low U سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
public international law U حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
postliminum U قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
detention of pay U ممانعت ازپرداخت حقوق توقیف حقوق
harbour dues U حقوق اسکله حقوق لنگراندازی
attainder U سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
allotment advice U پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
custom tariff U تعرفه گمرکی
customs agent U نماینده گمرکی
custom union U اتحادیه گمرکی
customs duties U عوارض گمرکی
customs duty U عوارض گمرکی
tariffs U تعرفه گمرکی
tariff U تعرفه گمرکی
clearance U ترخیص گمرکی
treaty duty U حق متعارف گمرکی
bonded ware house U انبار گمرکی
bonded good U کالای گمرکی
customs duty U تعرفه گمرکی
debenture U گواهینامه گمرکی
customs entry form U افهارنامه گمرکی
customs union U اتحادیه گمرکی
customs tariff U تعرفه گمرکی
authorized stoppage U برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
customs broker U واسطه امور گمرکی
brussels nomenclature U تعرفه گمرکی بروکسل
tariff U عوارض تعرفه گمرکی
customs declaration U افهار نامه گمرکی
customs declaration U اظهار نامه گمرکی
duty free U معاف ازحقوق گمرکی
duty free U معاف از عوارض گمرکی
customs agent U واسطه کارهای گمرکی
quayage U عوارض گمرکی و دریایی
free of duty U معاف از عوارض گمرکی
tariffs U عوارض تعرفه گمرکی
Goods to declare U همراه داشتن کالاهای گمرکی
I have nothing to declare. کالای گمرکی همراه ندارم.
Nothing to declare U همراه نداشتن کالاهای گمرکی
specific duties U عوارض گمرکی براساس مشخصات کالا
free zone U منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
Do you have nothing to declare? U آیا کالای گمرکی همراه دارید؟
to bear any customs duties U هر گونه عوارض گمرکی را به عهده گرفتن
to bear all customs duties and taxes U تمام عوارض گمرکی و مالیات را به عهده گرفتن
victualling bill U پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
You will have to pay duty on this. شما برای این باید گمرکی پرداخت کنید.
protective tariffs U تعرفه گمرکی که هدف از وضع ان محصولات داخلی و جلوگیری از ورود فراوردههای خارجی باشد
e f t a (european free trade association U فنلاند که تعرفه گمرکی و سود بازرگانی را درمعاملات فیمابین خود ازمیان برداشته اند
trade restrictions U جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
benelux U اتحادیه گمرکی بلژیک و هلند و لوکزامبوزگ که کم کم معنی شخصیتهای حقوقی این سه کشور را نیزبه خود گرقته است
begger my neighbour policy U سیاستی است که هدفش انتقال مشکل بیکاری به کشور دیگر است مانندافزایش تعرفه گمرکی
reciprocal agreement U قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
protectionism U دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
jus U حقوق
salary U حقوق
duties U حقوق
salaries U حقوق
civil U حقوق
pays U حقوق
pay U حقوق
paying U حقوق
pay check U چک حقوق
jurisprudence U حقوق
rights U حقوق
law U حقوق
laws U حقوق
laws U حق حقوق
stipends U حقوق
stipend U حقوق
law U حق حقوق
personal right U حقوق شخصی
jus cipile U حقوق مدنی رم
personal right U حقوق فردی
philosophy of law U فلسفه حقوق
pensions U حقوق بازشنستگی
l.l.d U دکتر در حقوق
regular salary U حقوق دائمی
salary increase U افزایش حقوق
keelage U حقوق بندری
rights of throne U حقوق سلطنت
jus gentium U حقوق ملتها
retiring pension U حقوق بازنشستگی
pay order U سندپرداخت حقوق
retired pay U حقوق بازنشستگی
regular salary U حقوق ثابت
theory of law U فلسفه حقوق
political rights U حقوق سیاسی
criminal low U حقوق جنایی
public law U حقوق عمومی
criminal low U حقوق جزا
criminal law U حقوق جزا
property rights U حقوق مالکیت
jus cipile U حقوق مدنی
matrimonial rights U حقوق زناشویی
private law U حقوق خصوصی
take-home pay U حقوق خالص
written laws U حقوق مدون
islamic law U حقوق اسلامی
woman's rights U حقوق نسوان
jurisconsult U حقوق دان
jurisprudent U حقوق دان
labour law U حقوق کار
quayage U حقوق بندری
preventive justice U حقوق تامینی
law faculty U دانشکده حقوق
full pay U حقوق تمام
law of the staple U حقوق تجارت
law of treaties U حقوق معاهدات
lawfaculty U دانشکده حقوق
school of law U دانشکده حقوق
underpay U کم حقوق دادن
foreign law U حقوق خارجی
indisputable rights U حقوق ثابته
gentleman of the long robe U حقوق دان
import duty U حقوق واردات
harbour dues U حقوق بندر
indefeasible rights U حقوق پا برجا
vindication of rights U استیفای حقوق
wage bill U لیست حقوق
law of obligations U حقوق تعهدات
half pay U حقوق ناتمام
gentlemen of the robe U حقوق دانها
family law U حقوق خانواده
faculty of law U دانشکده حقوق
natural law U حقوق طبیعی
droppage U کسر حقوق
substantive law U حقوق ذاتی
old age pension U حقوق بازنشستگی
detention of pay U ضبط حقوق
sources law U منابع حقوق
salary increase U اضافه حقوق
wage earners U حقوق بگیران
municipal law U حقوق داخلی
pay roll U لیست حقوق
money list U لیست حقوق
leave with pay U مرخصی با حقوق
marital rights U حقوق شوهری
maritime law U حقوق دریایی
emolument U معونت حقوق
money income U مزد و حقوق
law merchant U حقوق تجارت
pension U حقوق بازشنستگی
law U حقوق عدالت
export duty U حقوق صادرات
export charge U حقوق صادرات
export tariff U حقوق صادرات
common-law U حقوق غیرمدون
law U علم حقوق
laws U حقوق عدالت
jurisprudence U فلسفه حقوق
jurisprudence U حقوق الهی
salaried U دارای حقوق
salaried U حقوق بگیر
enfranchisement U اعطای حقوق
He was put on trial. U او محاکمه شد. [حقوق]
import charge U حقوق واردات
import tariff U حقوق واردات
penal codes U حقوق جزا
penal code U حقوق جزا
laws U علم حقوق
common-law U حقوق عرفی
common law U حقوق غیرمدون
barristers U حقوق دان
barrister U حقوق دان
payroll U لیست حقوق
salary U حقوق دادن
salaries U حقوق دادن
vindication U استیفای حقوق
compensations U حقوق و مزد
compensation U حقوق و مزد
equities U تساوی حقوق
equity U تساوی حقوق
common law U حقوق عرفی
stipendiary U حقوق بگیر
stipendiaries U حقوق بگیر
human rights U حقوق بشر
bill of rights U اعلامیه حقوق
accession U الحاق حقوق
annuitant U حقوق بگیر
civil law U حقوق مدنی
civi law U حقوق مدنی
civil rights U حقوق اجتماعی
civil rights U حقوق مدنی
due U سر رسد حقوق
business law U حقوق تجارت
basic pay U حقوق اصلی
emoluments U معونت حقوق
administrative law U حقوق اداری
breach right U تجاوز به حقوق
in my presence U در حضور من [حقوق]
child law U حقوق کودک
basic pay U اصل حقوق
conjugal rights U حقوق زوجیت
comparative low U حقوق تطبیقی
constitutional law U حقوق اساسی
statutory U حقوق مدون
comparative law U حقوق تطبیقی
commercial law U حقوق تجارت
civil low U حقوق مدنی
conjugal rights U حقوق زناشویی
free port U بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com