English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
law of international institutions U حقوق سازمانهای بین المللی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
public law U حقوق بین المللی عمومی
common low U سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
fifth cloumn U مامورین سازمانهای جاسوسی
superstructure U سازمانهای اداری ومدیریه کشور
superstructures U سازمانهای اداری ومدیریه کشور
crypto U عضو سازمانهای سری ومخفی
carnet U اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
community relations U روابط همکاری بین سازمانهای نظامی وقشرهای اجتماعی
international practice U عرف بین المللی روش جاری بین المللی
public international law U حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
postliminum U قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
international loans U استقراض بین المللی بدهیهای بین المللی
detention of pay U ممانعت ازپرداخت حقوق توقیف حقوق
protective duty U حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
harbour dues U حقوق اسکله حقوق لنگراندازی
attainder U سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
advalorem duty U حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
allotment advice U پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
cut out U وسیله ارتباط بااعضای سازمانهای زیرزمینی رابط یا واسطه ارتباط باسازمانهای زیرزمینی
authorized stoppage U برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
international line U خط بین المللی
internationals U بین المللی
international U بین المللی
international reserves U اندوختههای بین المللی
world war U جنگ بین المللی
international court U دادگاه بین المللی
international trade U تجارت بین المللی
international comity U نزاکت بین المللی
international call U مکالمه بین المللی
world wars U جنگ بین المللی
international reserves U ذخائر بین المللی
international custom U عرف بین المللی
international date line U خط موافقتنامه بین المللی
standard time U وقت بین المللی
international migration U مهاجرت بین المللی
international meeting U مجمع بین المللی
international liquidity U نقدینگی بین المللی
international practice U رویه بین المللی
by international standards U در معیارهای بین المللی
[as] compared to international standards U در معیارهای بین المللی
international U بازیگر بین المللی
internationals U بازیگر بین المللی
international etiquette U نزاکت بین المللی
international equilibrium U تعادل بین المللی
international dualism U دوگانگی بین المللی
system international U سیستم بین المللی
lingua franca U زبان بین المللی
lingua francas U زبان بین المللی
internationalism U احساسات بین المللی
internationalize U بین المللی کردن
high seas U ابهای بین المللی
internationalization U بین المللی کردن
international treaties U عهود بین المللی
international union U اتحادیههای بین المللی
international union U اتحادیه بین المللی
cosmopolitanism U بین المللی بودن
Esperanto U زبان بین المللی
international telephone circuit U خط تلفنی بین المللی
international acts U مستندات بین المللی
internationally U از لحاظ بین المللی
international acts U اسناد بین المللی
internationality U بین المللی بودن
Test match U مسابقه بین المللی کریکت
curtis cup U جام بین المللی گلف
systeme international d'units U دستگاه بین المللی واحدها
Test matches U مسابقه بین المللی کریکت
international gold standard U پایه طلای بین المللی
international practice U طریقه معمول به بین المللی
international organisation for standard U موسسه بین المللی استاندارد
accorded U پیمان غیررسمی بین المللی
accords U پیمان غیررسمی بین المللی
international U وابسته به روابط بین المللی
balance of international payments U تراز پرداختهای بین المللی
internationals U وابسته به روابط بین المللی
international monetary fund U صندوق بین المللی پول
rugby test match U مسابقه بین المللی رگبی
international monetary reserves U ذخائر پولی بین المللی
International System of Units U دستگاه بین المللی یکاها
international investment U سرمایه گذاری بین المللی
accord U پیمان غیررسمی بین المللی
iec U کمیسیون بین المللی الکترونیک
balance of international payment U موازنه پرداختهای بین المللی
international balance of payments U تراز پرداختهای بین المللی
bank for international settlements U بانک پرداختهای بین المللی
devis cup U جام بین المللی دویس
international date line U خط تقسیم نیروهای بین المللی
overseas trade fair U نمایشگاه بین المللی بازرگانی
international chamber of commerce U اتاق بازرگانی بین المللی
international system of units U دستگاه بین المللی احاد
commodore international, ltd. U شرکت بین المللی کمودور
international road transport U ترابری بین المللی جاده ای
post union U اتحاد پستی بین المللی
international switching center U مرکز سوئیچینگ بین المللی
international standards organization U سازمان استانداردهای بین المللی
international date line U خط بین المللی تغییر تاریخ
international demonstration effect U اثر نمایشی بین المللی
international exchange U مرکز تلفن بین المللی
international master U استاد بین المللی شطرنج
International Space Station [ISS] U ایستگاه فضایی بین المللی
international economic relations U روابط اقتصادی بین المللی
international division of labor U تقسیم کار بین المللی
international refugee organization U سازمان بین المللی اوارگان
international match U مسابقه بین المللی [ورزش]
international standard atmosphere U اتمسفر استاندارد بین المللی
cosmopolitan U وابسته به همه جهان بین المللی
ordinary foul U خطای بازی بین المللی واترپولو
leiter international performance test U ازمون عملی بین المللی لایتر
berne list U کتاب علایم شناسایی بین المللی
berne list U کتاب معرفهای بین المللی مرس
ifip U فدراسیون بین المللی پردازش اطلاعات
world conference of computer in educatio U کنفرانس بین المللی اموزش کامپیوتر
Bank for International Settlements [BIS] U بانک تسویه پرداخت بین المللی
permanent court of international arbitra U دیوان دایمی داوری بین المللی
international federation U فدراسیون بین المللی پردازش اطلاعات
CIAM U همایش بین المللی معماری مدرن
international council U شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
international classification of U طبقه بندی بین المللی بیماریها
Corporate Modernism U سبک معماری بین المللی مدرن
international call U سیستم واحدهای الکتریکی بین المللی
international atomic energy agency U اژانس بین المللی انرژی اتمی
wimbledon U جام بین المللی تنیس ویمبلدون
olympic review U نشریه رسمی کمیته بین المللی المپیک
international air transport association U اتحادیه بین المللی حمل و نقل هوایی
iso U Organization InternationalStandards سازمان بین المللی استانداردها
ccitt U کمیته مشاوره بین المللی تلگراف وتلفن
ifips U اتحادیه بین المللی انجمنهای پردازش اطلاعات
roentgen U واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
convention merchandies per route U قرارداد بین المللی جهت حمل کالا
coulomb U سیستم بین المللی واحد بار الکتریکی
rules of road U قوانین بین المللی عبور ومرور دریایی
cosmopolis U شهر بین المللی مرکز تجمع نژادهای مختلف
international road haulage U حمل نقل بار بین المللی بوسیله جاده
Participation rates are low compared to international standards. U میزان مشارکت در مقایسه با استانداردهای بین المللی کم است .
transponder india U رادار مراقبتی یدکی یا رادارهوانوردی شخصی بین المللی
By international standards Germany maintains a leading role. U در معیارهای بین المللی آلمان نقش پیشرو دارد.
battle clasp U نشان و علامت شرکت در جنگ بین المللی اول
The SI unit of force is the newton. U یکای سیستم بین المللی نیرو نیوتن است.
convention international de merchandies U عهدنامه بین المللی جهت حمل کالا با قطار
SI U Dunites SystemeInternational استاندارد سیستم بین المللی متری
symbolic form U علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
ccitt U انجمن بین المللی که پروتکلهای ارتباطی و استانداردها را معرفی می کنند
ifac U Automatic of InternationalFederation Control فدراسیون بین المللی کنترل خودکار
guides U EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
guide U EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
big blue U ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
guided U EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
lumen U واحد تشعشع برابر مقدارنوری که از یک شمع معمولی بین المللی ساطع میگردد
imacs U for internationalassociation insimulation computers mathematicsand انجمن بین المللی ریاضیات و کامپیوتردر شبیه سازی
coalition U در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
coalitions U در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
International Modern U [سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
The answer to terrorism must be better intelligence and improved international cooperation. U پاسخ به تروریسم باید اطلاعات بهتر سازمان مخفی و بهبودی همکاری های بین المللی باشد.
nak U کد کنترل انتقال بین المللی که توسط یک ترمینال گیرنده برگردانده شده است AknowledgeCharacter Negativeکاراکتر تصدیق منفی
internal telecommunications unions U یک دفتر نمایندگی با 156عضو متخصص از ملل متحدکه مسئول هم اهنگی بین المللی مسائل مربوط به ارتباطات دوربرد میباشد
salaries U حقوق
law U حق حقوق
jus U حقوق
salary U حقوق
civil U حقوق
stipends U حقوق
duties U حقوق
jurisprudence U حقوق
rights U حقوق
law U حقوق
laws U حق حقوق
pays U حقوق
laws U حقوق
pay check U چک حقوق
stipend U حقوق
pay U حقوق
paying U حقوق
international U ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
internationals U ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
Grand Prix U یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
Grands Prix U یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
jurisprudent U حقوق دان
import duty U حقوق واردات
islamic law U حقوق اسلامی
indisputable rights U حقوق ثابته
indefeasible rights U حقوق پا برجا
jurisconsult U حقوق دان
jus cipile U حقوق مدنی
vindication of rights U استیفای حقوق
He was put on trial. U او محاکمه شد. [حقوق]
customs duty U حقوق گمرکی
in my presence U در حضور من [حقوق]
wage bill U لیست حقوق
woman's rights U حقوق نسوان
written laws U حقوق مدون
take-home pay U حقوق خالص
import charge U حقوق واردات
import tariff U حقوق واردات
export duty U حقوق صادرات
export charge U حقوق صادرات
export tariff U حقوق صادرات
jus cipile U حقوق مدنی رم
marital rights U حقوق شوهری
maritime law U حقوق دریایی
matrimonial rights U حقوق زناشویی
money income U مزد و حقوق
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com