English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
archeological dig U حفاری باستان شناسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
archeology U باستان شناسی
archaeology U باستان شناسی
archaeological U وابسته به باستان شناسی
geochronology U باستان شناسی زمین
archeological site U منبع [باستان شناسی]
archeological U وابسته به باستان شناسی
archeological site U چشمه [باستان شناسی]
aerial archaeology U باستان شناسی هوایی
archaeological Museum U موزه باستان شناسی
experimental archaeology U باستان شناسی آزمایشی
site of the find U چشمه [باستان شناسی]
site of the find U منبع [باستان شناسی]
provenance U چشمه [باستان شناسی]
provenance U منبع [باستان شناسی]
archeologic U وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
drill extractor U التی که مته حفاری شکسته رااز سوزن حفاری جدا میکند
pioneer tools U وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
dig U حفاری
drilling mud U گل حفاری
digs U حفاری
excavation U حفاری
drilling U حفاری
diggings U حفاری
entomology U حشره شناسی [حشره شناسی] [جانور شناسی] [رشته دانشگاهی]
excavated U حفاری کردن
drillship کشتی حفاری
unearthed U حفاری کردن
rotary drilling U حفاری دورانی
trench excavator U ماشین حفاری
earth excavating U حفاری زمین
drilling capacity U فرفیت حفاری
drilling bit U مته حفاری
unearth U حفاری کردن
unearthing U حفاری کردن
unearths U حفاری کردن
excavating U حفاری کردن
inclined drilling U حفاری مایل
excavate U حفاری کردن
digger U الت حفاری
excavates U حفاری کردن
drilling pipe U سوزن حفاری
scoops U ماشین حفاری
scoop U ماشین حفاری
sapper U قسمت حفاری
back shovel U بیل حفاری
back hoe U بیل حفاری
scooping U ماشین حفاری
boring pipe U لوله حفاری
scooped U ماشین حفاری
sappers U قسمت حفاری
outfit U تجهیزات حفاری
crowed shevel U بیل حفاری
mud flush rotary U حفاری اورانی
outfits U تجهیزات حفاری
earth excavating U حفاری زمین
hellene U یونان باستان
anciently U در عهد باستان
Ancient Egypt U مصر باستان
Ancient history U تاریخ باستان
planeta U درروم باستان
archeologist U باستان شناس
archaeologist U باستان شناس
hoeing U کج بیل حفاری یا خاکبرداری
hoe U کج بیل حفاری یا خاکبرداری
navvy U کارگرحفار ماشین حفاری
navvies U کارگرحفار ماشین حفاری
pool tool U حفاری با میله توپر
hoed U کج بیل حفاری یا خاکبرداری
hoes U کج بیل حفاری یا خاکبرداری
common excavation of structure U حفاری عمومی ساختمان
jetting tube U لوله تزریق در حفاری
core U نمونه مواد حفاری
open cut U حفاری در فضای باز
adamantine drilling U حفاری با مته ساچمهای
cores U نمونه مواد حفاری
cardo U خیابان اصلی [در رم باستان]
antiquity U روزگار باستان قدمت
antiquities U روزگار باستان قدمت
laconian U ولایتی از یونان باستان
provincialize U تبدیل باستان کردن
civil low U سیستم حقوقی رم باستان
the art of the Ancient world U هنر جهان باستان
psychbiology U علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics U زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological U وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
grabbed U بیل حفاری دندانه دار
grab U بیل حفاری دندانه دار
grabbing U بیل حفاری دندانه دار
grabs U بیل حفاری دندانه دار
panathenaea U جشن ATHENA دریونان باستان
achaian U اهل شهراخائیه در یونان باستان
achaean U اهل شهراخائیه در یونان باستان
canopus U [شهر الکساندر در مصر باستان]
khekher U [کتیبه های مصر باستان]
drachma U پول نقره یونان باستان
drachmae U پول نقره یونان باستان
drachmas U پول نقره یونان باستان
philology U زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
lateral meniscus U منیسک خارجی [کالبد شناسی] [زیست شناسی]
bacteriologic U مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
workings U همه بخشهای حفاری شده معدنی
peplos U یکجور روسری زنانه دریونان باستان
agora U [فضای باز عمومی در یونان باستان]
conscript fathere U اعضای مجلس سنای روم باستان
Dryopic U [مربوط به دوره دراوپی یونان باستان]
impluvium U [حوض باران گیر در روم باستان]
trireme U کشتی جنگی روم و یونان باستان
curia U یکی ازتقسیمات کوچک قبیلهای در رم باستان
bored well U چاهی که بوسیله مته حفاری شده باشد
boring tubes U لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
minoan U مربوط به تمدن باستان عصرمفرغ جزیره کرت
cyzicene hall U [تالار بزرگ در خانه های یونان باستان]
pyrrhic dance U یکجور رقص نظامی یا جنگی در یونان باستان
immunogenetics U رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
trepanation U مته حفاری معدن وجراحی بامته سوراخ کردن
jarred U این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jar U این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jars U این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
Olympic Games U مسابقههای قهرمانی که یونانیهای باستان هرچهارسال یک باربرپامی کنند
lar n U در روم باستان نام یکی ازخدایان حامی خانه
obol U سکه سیم در یونان باستان که نزدیک بود با یک pennyونیم
king pile U تیری که قبل از شروع حفاری به منزله شمع در وسط شیارمیکوبند
sibilline books U کتابهای فالگیر رومیان باستان که میگفتندزنهای غیبگو نوشته اند
agoines U مسابقههای سه گانه یونانیان باستان ورزش وموسیقی وغشه یادو
theoric U وجوهی که در یونان باستان جمع میکردند ...رفتن به تماشاخانه هاکمک کنند
zoo ecology U قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
karyology U هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
neurologic U وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
kinematics U حرکت شناسی جنبش شناسی
typology U گونه شناسی نوع شناسی
sabbatical year U در دوران یهودیان باستان سال هفتم که طی آن زمین را آیش می کردند و بدهکاران را می بخشیدند
kelly U قطعهای از لوله حفاری که باعث میشود علاوه برحرکت دورانی مته در جهت عمود نیز حرکت نماید
acrostolium U [قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
ornithology U پرنده شناسی [جانور شناسی] [پرنده شناسی]
pathologically U از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
laryngological U وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
kelly drive bushing U اتصال کلی که بصورت استوانه بوده و مابین کلی وسوزن حفاری وجود دارد
oenology U می شناسی شراب شناسی
Ancient Greece U یونان باستانی [یونان جهان باستان]
criosphinx U ابوالهول [مجسمه ابوالهول در مصر باستان]
psychologically U از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
fragment U [فرشی که در طول زمان بصورت تکه تکه درآمده باشد. باستان شناسان با مطالعه همین تکه ها عمر فرش، قدمت رنگرزی، نوع طرح و محل بافت را ارزیابی می کنند.]
areodetic U مربوط به مریخ شناسی مریخ شناسی
toxicology U سم شناسی
ichnolighology U رد پا شناسی
palmistry U کف شناسی
graphology U خط شناسی
hydrology U اب شناسی
pyrtretology U تب شناسی
technologies U فن شناسی
neurology U پی شناسی
technology U فن شناسی
anthography U گل شناسی
angiology U رگ شناسی
pterography U پر شناسی
sferics U جو شناسی
chirognomics U کف شناسی
somatology U تن شناسی
gratefulness U حق شناسی
appreciative U حق شناسی
appreciatively U حق شناسی
constructivism U ضد زیبایی شناسی
glossology U زبان شناسی
glaciology U یخبندان شناسی
lithology U صخره شناسی
lithology U سنگ شناسی
limnology U اب شیرین شناسی
limnology U دریاچه شناسی
lexicology U واژگان شناسی
hydrologic U وابسته به اب شناسی
glottology U زبان شناسی
kinematics U حرکت شناسی
malacology U نرم تن شناسی
horology U وقت شناسی
fossilology U فوسیل شناسی
kinematics U جنبش شناسی
microbiology U میکرب شناسی
mesology U فرابوم شناسی
gemmology U جواهر شناسی
iamatology U درمان شناسی
kinematic U جنبش شناسی
kinesiology U حرکت شناسی
lexicology U واژه شناسی
haematology U خون شناسی
hematology U خون شناسی
immunology U ایمنی شناسی
sense of duty <adj.> U وظیفه شناسی
helminthology U کرم شناسی
kymatology U موج شناسی
ichthyology U ماهی شناسی
iconology U شمایل شناسی
iconology U پیکر شناسی
kinology U جنبش شناسی
hydrologist U متخصص اب شناسی
hydrology U مبحث اب شناسی
histology U بافت شناسی
geostrategy U زمین شناسی
insectology U حشره شناسی
laryngology U حنجره شناسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com