Perdic | حصار انتهای زمین | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	backstop U	حصار انتهای زمین

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	butt U	ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
	butted U	ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
	butts U	ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
	baseline U	خط انتهای زمین
	rear court U	انتهای زمین
	baselines U	خط انتهای زمین
	baseliner U	بازیگر انتهای زمین
	baseline U	خط انتهای زمین والیبال
	baselines U	خط انتهای زمین تنیس
	baselines U	خط انتهای زمین والیبال
	baseline U	خط انتهای زمین تنیس
	baseline game U	بازی در انتهای زمین تنیس
	net shot clear U	ضربه بلند از لب تور به انتهای زمین
	vertical U	سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش
	eot U	maker Tape Of End نشانگر انتهای نوار Transmission Of End انتهای مخابره
	lappets U	[حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
	worded U	تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
	word U	تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
	kraals U	حصار
	fold U	حصار
	fenceless U	بی حصار
	folded U	حصار
	hedge U	حصار
	hedged U	حصار
	folds U	حصار
	hedges U	حصار
	kraal U	حصار
	fences U	حصار
	hawing U	حصار
	barracoon U	حصار
	binds U	حصار
	bind U	حصار
	haws U	حصار
	enceinte U	حصار
	fence U	حصار
	haw U	حصار
	hawed U	حصار
	enclosure U	حصار
	crush barrier U	حصار
	within U	در حصار
	enclosures U	حصار
	barriers U	حصار
	barrier U	حصار
	entanglement U	حصار
	wall U	حصار
	entanglements U	حصار
	walls U	حصار
	churchyard U	حصار کلیسا
	mason U	حصار کشیدن
	fencing U	محجر حصار
	stockade U	حصار بندی
	masons U	حصار کشیدن
	inclose U	چهاردیواری حصار
	churchyards U	حصار کلیسا
	stockades U	حصار بندی
	hag U	مه سفید حصار
	cramps U	محدودکننده حصار
	sieges U	محاصره حصار
	Cat U	حصار مرتفع
	cramp U	محدودکننده حصار
	fort U	حصار قلعه
	siege U	محاصره حصار
	hedges U	پرچین حصار
	hedged U	پرچین حصار
	ring wall or ring fence U	حصار گرد
	backstop U	حصار سیمی
	hedge U	پرچین حصار
	a breach in the fence U	سوراخی در حصار
	hags U	مه سفید حصار
	brick up U	حصار کشیدن
	enclosures U	چینه کشی حصار
	paddock U	در حصار قراردادن غوک
	enclosure U	چینه کشی حصار
	crash barrier U	حصار کنار جاده
	batten fence U	حصار با میله چوبی
	paling U	حصار کشی نرده
	palest U	حصار دفاعی دفاع
	extramural U	خارج از حصار شهر
	paler U	حصار دفاعی دفاع
	wall U	حصار دار کردن
	pale U	حصار دفاعی دفاع
	inclosure U	چهار دیواری حصار
	paddocks U	در حصار قراردادن غوک
	walls U	حصار دار کردن
	clowns U	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
	clowning U	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
	clowned U	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
	ground return U	انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
	clown U	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
	touch judge U	هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
	pancake U	در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
	center field U	قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
	inductive earthing U	زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
	hercules U	نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
	geotaxis U	گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
	pancakes U	در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
	regulus U	نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
	frost heave U	برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
	garrison U	محصور کردن حصار کشیدن
	garrisons U	محصور کردن حصار کشیدن
	off side U	سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
	nap of the earth U	از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
	honest john U	نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
	tellurian U	ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
	geognosy U	زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
	to break up U	از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
	burg U	حصار یانرده اطراف خانه یاشهر
	batting cage U	حصار توری برای تمرین بیس بال
	enclose U	به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
	encloses U	به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
	enclosing U	به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
	perelotok U	زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
	rolling terrain U	زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
	sergeants U	گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
	styx U	نوعی موشک زمین به زمین دریایی
	sergeant U	گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
	paddocks U	میدان تمرین اسب دوانی واتومبیلهای کورسی حصار
	paddock U	میدان تمرین اسب دوانی واتومبیلهای کورسی حصار
	covenant runing with land U	شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
	no man's land U	زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
	contour flying U	پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
	pervious ground U	زمین تراوا زمین نفوذپذیر
	lacrosse U	نوعی موشک زمین به زمین
	redstone U	موشک زمین به زمین رداستون
	pershing U	موشک زمین به زمین پرشینگ
	biosphere U	قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
	little john U	موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
	talik U	زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
	contour flight U	پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
	logic seeking U	انتهای خط وط
	end of line U	انتهای خط
	drop U	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
	dropped U	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
	dropping U	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
	drops U	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
	compass rose U	دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
	critical point U	نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
	permafrost U	لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
	end of reel U	انتهای حلقه
	loose end U	انتهای تاریانخ
	cow's tail U	انتهای طناب
	end of form U	انتهای ورقه
	loose end U	انتهای شل هرچیزی
	loose ends U	انتهای تاریانخ
	loose ends U	انتهای شل هرچیزی
	end of transmission U	انتهای مخابره
	end of massage U	انتهای پیام
	end of medium U	انتهای رسانه
	end of message U	انتهای پیام
	end of record U	انتهای مدرک
	depth U	انتهای پرز
	cable tail U	انتهای سیم
	end of file U	انتهای فایل
	drill tang	انتهای مته
	end of file U	انتهای پرونده
	bitter end U	انتهای درد
	returns U	نشانههای انتهای خط
	end of volume U	انتهای جلد
	returning U	نشانههای انتهای خط
	batang son U	انتهای کف دست
	returned U	نشانههای انتهای خط
	pipehead U	انتهای خط لوله
	fluke U	انتهای دم نهنگ
	return U	نشانههای انتهای خط
	end of line U	انتهای سطر
	dead burned U	انتهای اشتعال
	flukes U	انتهای دم نهنگ
	loops U	درو در انتهای خرک
	looped U	درو در انتهای خرک
	sinks U	دریافت انتهای خط ارتباتی
	loop U	درو در انتهای خرک
	sink U	دریافت انتهای خط ارتباتی
	end of tape marker U	نشانگر انتهای نوار
	flip turn U	برگشت انتهای استخر
	cable U	اتصال در انتهای کامل
	cabled U	اتصال در انتهای کامل
	finishes U	انتهای فرآیند یا تابع
	thereis no end to it U	انتهای برای ان نیست
	etb U	انتهای بلاک مخابره
	eom U	انتهای پیام essage
	ended U	کد نشان دهنده انتهای خط
	finish U	انتهای فرآیند یا تابع
	end of data marker U	نشانگر انتهای داده ها
	end of transmission block U	انتهای بلاک مخابره
	end of file mark U	نشان انتهای پرونده
	end of tape marker U	علامت انتهای نوار
	end of tape mark U	نشان انتهای نوار
	end of job card U	کارت انتهای کار
	head U	انتهای میز بیلیارد
	furnace discharged end U	انتهای تخلیه کوره
	nock U	شکاف انتهای کمان
	ends U	کد نشان دهنده انتهای خط
	riblet U	انتهای دنده گوسفند
	end U	کد نشان دهنده انتهای خط
	palmate U	دارای انتهای پهن
	saphead U	انتهای نقب نظامی
	ST connector U	اتصالی در انتهای فیبرنوری
	formee U	دارای انتهای مربع
	swan neck U	انتهای خمیده لوله
	tin-plated tails U	سیم ها با انتهای روکشدار حلبی