English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (31 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
move U حرکت کردن تکان خوردن
moved U حرکت کردن تکان خوردن
moves U حرکت کردن تکان خوردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wagging U تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
wagged U تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
wags U تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
wag U تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
surging U تکان خوردن لغزش پیدا کردن
shog U تکان خوردن تکان دادن
shimmey U تکان تکان خوردن
joggles U تکان تکان خوردن
joggling U تکان تکان خوردن
joggled U تکان تکان خوردن
shimmy U تکان تکان خوردن
jumble U تکان تکان خوردن
jumbles U تکان تکان خوردن
joggle U تکان تکان خوردن
jumbling U تکان تکان خوردن
jumbled U تکان تکان خوردن
vibrate U تکان خوردن
vibrated U تکان خوردن
wags U تکان خوردن
vibrates U تکان خوردن
vibrating U تکان خوردن
wag U تکان خوردن
jounce U تکان خوردن
hotch U تکان خوردن
quaked U تکان خوردن
wagged U تکان خوردن
nyctitropic U در شب تکان خوردن
wagging U تکان خوردن
quake U تکان خوردن
sniggle U تکان خوردن
quakes U تکان خوردن
quaking U تکان خوردن
jolts U تکان دادن یا خوردن
shock U تکان سخت خوردن
budged U تکان جزئی خوردن
shocked U تکان سخت خوردن
to stir out of the house U از خانه تکان خوردن
jolting U تکان دادن یا خوردن
budge U تکان جزئی خوردن
shocks U تکان سخت خوردن
jolted U تکان دادن یا خوردن
to sustain a shock U تکان خوردن ونیفتادن
budging U تکان جزئی خوردن
jolt U تکان دادن یا خوردن
budges U تکان جزئی خوردن
wobbles U مثل لرزانک تکان خوردن
wobble U مثل لرزانک تکان خوردن
wobbling U مثل لرزانک تکان خوردن
scudded U سبک رفتن تکان خوردن
scuds U سبک رفتن تکان خوردن
wiggling U وول خوردن تکان دادن
wobbled U مثل لرزانک تکان خوردن
wiggle U وول خوردن تکان دادن
scud U سبک رفتن تکان خوردن
wiggled U وول خوردن تکان دادن
wiggles U وول خوردن تکان دادن
jolts U دست انداز داشتن تکان خوردن
jolted U دست انداز داشتن تکان خوردن
twinkle U برق زدن یاتکان تکان خوردن
jolting U دست انداز داشتن تکان خوردن
jolt U دست انداز داشتن تکان خوردن
twinkles U برق زدن یاتکان تکان خوردن
twinkled U برق زدن یاتکان تکان خوردن
Keep stI'll. Stay put . Dont move. U تکان نخورید (حرکت نکنید )
succussatory U وابسته به تکان حرکت کننده باصعوبت
shock U ضربت سخت زدن تکان سخت خوردن
shocks U ضربت سخت زدن تکان سخت خوردن
shocked U ضربت سخت زدن تکان سخت خوردن
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
shakable U تکان دادنی تکان خوردنی
shakeable U تکان دادنی تکان خوردنی
smooths U بی تکان صاف کردن
smooth U بی تکان صاف کردن
smoothed U بی تکان صاف کردن
smoothest U بی تکان صاف کردن
moved U اسباب کشی کردن تکان
moves U اسباب کشی کردن تکان
move U اسباب کشی کردن تکان
lash vi U باریدن تکان ناگهان بخودامدن تصادم کردن
to bow in or out U با تکان سر کسیرا بدرون یابیرون راهنمایی کردن
swag U تاب خوردن تلوتلو خوردن بنوسان دراوردن
to play a good knife and fork U ازروی اشتهاخوراک خوردن خوب چیز خوردن
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
lever U اهرم کردن بااهرم بلند کردن بااهرم تکان دادن
levers U اهرم کردن بااهرم بلند کردن بااهرم تکان دادن
trip U لغزش خوردن سکندری خوردن
tumbles U غلت خوردن معلق خوردن
tumbled U غلت خوردن معلق خوردن
tumble U غلت خوردن معلق خوردن
tripped U لغزش خوردن سکندری خوردن
trips U لغزش خوردن سکندری خوردن
dye U رنگ کردن یا خوردن
dig in <idiom> U شروع به خوردن کردن
dyes U رنگ کردن یا خوردن
grog U دستهای از مردم که برای خوردن عرق گرد هم نشینند عرق خوردن
soaks U خیس خوردن رسوخ کردن
avow U قسم خوردن وقف کردن
upstarts U یکه خوردن روشن کردن
gutting U غارت کردن حریصانه خوردن
to sustain a shock U ضربت خوردن وپایداری کردن
upstart U یکه خوردن روشن کردن
soak U خیس خوردن رسوخ کردن
stumble U سکندری خوردن سهو کردن
avowing U قسم خوردن وقف کردن
begrudges U غبطه خوردن مضایقه کردن
begrudge U غبطه خوردن مضایقه کردن
begrudging U غبطه خوردن مضایقه کردن
to i. on something U به چیزی خوردن یا تصادف کردن
stumbled U سکندری خوردن سهو کردن
stumbles U سکندری خوردن سهو کردن
stumbling U سکندری خوردن سهو کردن
guts U غارت کردن حریصانه خوردن
gut U غارت کردن حریصانه خوردن
avows U قسم خوردن وقف کردن
to abstain from meat U ازگوشت خوردن خوداری کردن
begrudged U غبطه خوردن مضایقه کردن
off the wagon <idiom> U دوباره شروع به خوردن الکل کردن
to work by candle light U شب کاری کردن دود چراغ خوردن
scuff U بامشت حمله کردن مشت خوردن
scuffed U بامشت حمله کردن مشت خوردن
scuffing U بامشت حمله کردن مشت خوردن
scuffs U بامشت حمله کردن مشت خوردن
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
to bump [into] U برخورد کردن [بهم خوردن ] [با کسی یا چیزی]
double leg U زیر دو خم با عوض کردن دست با مایه یک پا رو کار زیر دو خم خورجین تکان
To take away someones living . U کسی را از نان خوردن انداختن ( نانش را آجر کردن )
sailings U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sail U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sailed U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
failed U عمل نکردن موفق نشدن شکست خوردن بد کار کردن
fail U عمل نکردن موفق نشدن شکست خوردن بد کار کردن
fails U عمل نکردن موفق نشدن شکست خوردن بد کار کردن
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
lumber U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
braided U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
braids U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
braid U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
lumbering U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumbers U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumbered U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
to freshen rope U جای طنابی راکه بواسطه خوردن بچیزی ساییده میشودعوض کردن
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
to drink wine U می خوردن شراب خوردن
loiter U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loiters U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loitering U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loitered U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
moved U حرکت کردن
have way on U حرکت کردن
move U حرکت کردن
skews U کج حرکت کردن
to bear oneself U حرکت کردن
skewing U کج حرکت کردن
skew U کج حرکت کردن
inch U حرکت کردن
moves U حرکت کردن
waggled U حرکت کردن
waggles U حرکت کردن
sail U حرکت کردن
sailed U حرکت کردن
sailings U حرکت کردن
waggle U حرکت کردن
departures U حرکت کردن
to weigh anchor U حرکت کردن
get under way U حرکت کردن
departure U حرکت کردن
whir U حرکت کردن
waggling U حرکت کردن
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
streaking U بسرعت حرکت کردن
trailing U بدنبال حرکت کردن
streaked U بسرعت حرکت کردن
crawfish U به پشت حرکت کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com