Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
upwash
U
حرکت هوا بطرف بالا درجلوی لبه حمله بال مادون صوت که منجر به تولید برامیگردد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
upthrust
U
حرکت بطرف بالا
upstroke
U
حرکت قلم بطرف بالا
skyward
U
بطرف اسمان بطرف بالا
canards
U
رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
canard
U
رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
upgraded
U
بطرف بالا
upgrades
U
بطرف بالا
upgrading
U
بطرف بالا
upgrade
U
بطرف بالا
upward
U
بطرف بالا
atop
U
بطرف بالا
upwards
U
بطرف بالا
upwell
U
بطرف بالا رفتن
upstroke
U
خط منبسط بطرف بالا
uptilt
U
بطرف بالا کج کردن
upthrust
U
بطرف بالا پرتاب کردن
overhand
U
بازی با دست بطرف بالا
increasing cost industry
U
حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
upload
U
نیروئی که به صورت قائم بطرف بالا عمل میکند
starboard
U
بطرف راست حرکت کردن
downbeat
U
حرکت چوب رهبر ارکست بطرف پایین
vertically
U
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
skate off
U
حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
safety biltz
U
حمله با روش استفاده ازبازیگر بالا
dat
U
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
quarterback sneak
U
حمله بازیگر بالا با دویدن بجلو پس از گرفتن توپ
compound riposte
U
ضد حمله با یک یا دو حرکت گول زننده
infrared imagery
U
عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
upward motion
U
حرکت رو به بالا
zero hour
U
هنگام حمله یا حرکت تعیین شده قبلی
fluctuating
U
حرکت به بالا و پایین
fluctuated
U
حرکت به بالا و پایین
fluctuate
U
حرکت به بالا و پایین
upswing
U
حرکت به سوی بالا
shift upward
U
حرکت به سمت بالا
fluctuates
U
حرکت به بالا و پایین
fluctuation
U
حرکت به بالا و پایین
image printer
U
چاپگر نقطه ماتریسی که قابلیت تولید خروجی متن وگرافیک با کیفیت بالا را دارد
scend
U
در اثر حرکت امواج بالا وپایین رفتن
infrared ray
U
اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
hunting
U
حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
mush
U
افزایش ناگهانی زاویه حمله بدون شتاب قائم انی متعاقب که از اندازه حرکت در امتدادمسیر اصلی ناشی میشود
vertical
U
متن نمایش داده شده که بالا وپایین صفحه کامپیوتر حرکت میکند در هر لحظه یک خط
image
U
وسیله تنظیم تایپ که میتواند کاغذ Postscript را پردازش کند و خروجی با ruolution بالا تولید کند
images
U
وسیله تنظیم تایپ که میتواند کاغذ Postscript را پردازش کند و خروجی با ruolution بالا تولید کند
jitter
U
خطایی که در آن حرکت سرعت بالا پایین نشانگر روی صفحه وجدو دارد و در یک ارسال فیش
elvate
U
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
scrolls
U
متنی که روی صفحه پیکسل به پیکسل ونه خط به خط بالا می رود و حرکت ملایم تری ایجاد میکند
scroll
U
متنی که روی صفحه پیکسل به پیکسل ونه خط به خط بالا می رود و حرکت ملایم تری ایجاد میکند
scrolls
U
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
scroll
U
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
feinting
U
حرکت از میله بالا به میله پایین
feinted
U
حرکت از میله بالا به میله پایین
feints
U
حرکت از میله بالا به میله پایین
feint
U
حرکت از میله بالا به میله پایین
velimirovic attack
U
حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
hysterics
U
حمله خنده غیر قابل کنترل حمله گریه
counter riposte
U
حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
square wave
U
باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
vortex breakdown/brust
U
جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
redound
U
منجر شدن
leads
U
منجر شدن
assisting
U
پاس منجر به گل
assisted
U
پاس منجر به گل
trepan
U
منجر شدن به
assist
U
پاس منجر به گل
lead
U
منجر شدن
assists
U
پاس منجر به گل
conducive
U
منجر شونده
eventuate
U
منجر شدن
conduce
U
منجر شدن
capacity cost
U
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
circulating
U
چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند
endo
U
تصادف منجر به واژگونی
blow resulting in death
U
ضربه منجر به موت
explusion foul
U
خطای منجر به اخراج
pilot line operation
U
کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
embryophyte
U
گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
rio treaty
U
اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
inferior
U
مادون
puisne
U
مادون
subordinative
U
مادون
subjacent
U
مادون
subs
U
مادون
sub
U
مادون
subordinated
U
مادون
below
U
مادون
subordinates
U
مادون
subordinate
U
مادون
inferiors
U
مادون
behindhand
U
مادون
subordinating
U
مادون
hysteroid
U
حمله تشنجی شبیه حمله
ond shot
U
بیک حمله دریک حمله
hysterogenic
U
حمله تشنجی شبیه حمله
components
U
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
component
U
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
turnover
U
خطای منجر به از کف دادن توپ
buttending
U
خطای چوب منجر به پنالتی
producer's goods
U
هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
seconding
U
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second
U
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded
U
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds
U
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
non fatal offences against the person
U
مادون نفس
subjected
U
تحت مادون
subjects
U
تحت مادون
subject
U
تحت مادون
subjecting
U
تحت مادون
subnormal
U
مادون عادی
infrared
U
مادون قرمز
infrahuman
U
مادون انسان
infera red
U
مادون قرمز
subsonic
U
مادون صوت
subhuman
U
مادون انسان
subservient
U
مادون سودمند
infrasonics
U
مادون صوت
infrasonic
U
مادون صوت
pinning combination
U
مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
stalement
U
گره خوردن منجر به اعلام سرپا
infrasonic wave
U
موج مادون صوت
ultraviolet
U
اشعه مادون بنفش
thermal imagery
U
عکاسی مادون قرمز
subnormality
U
مادون عادی بودن
subsonic flow
U
جریان مادون صوت
subaltern
U
افسر جزء مادون
infrasonic frequency
U
فرکانس مادون صوت
infrared viewer
U
دوربین مادون قرمز
subalterns
U
افسر جزء مادون
euler theorem
U
در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
concussion
U
صدمه وتکان مغز که منجر به بیهوشی میشود
paths
U
محل فایل در لیست زیر دایرکتوری منجر به آن
path
U
محل فایل در لیست زیر دایرکتوری منجر به آن
production overheads
U
هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
praetor
U
قاضی یاافسر مادون کنسول
subsonic
U
مادون سرعت سیر صوت
infrasonic frequency range
U
ناحیه فرکانس مادون صوت
infrared
U
وابسته به اشعه مادون قرمز
amuck
U
یک نوع جنون دراثرمرض مالاریا که منجر به خودکشی میشود
probative
U
حقایقی که مالا" به اثبات مساله اصلی منجر شود
thermal crossover
U
تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
thermal imagery
U
عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
The way the robbery was committed speaks of inside knowledge.
U
روشی که سرقت مرتکب شده بود منجر از آگاهی درونی می شود .
radiant exposure
U
وسیله عکسبرداری مادون قرمز یا انرژی حرارتی
praetorian
U
وابسته به قدرت قضاوت مادون کنسولی رومی
planar
U
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
derived demand
U
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
cost fraction
U
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
infrared resolution
U
تجزیه و تحلیل و کاوش هدف با عکاسی مادون قرمز
declassified cost
U
هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
oem
U
شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
bombs
U
شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
bombed out
U
شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
bomb
U
شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
bombed
U
شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
front line
U
خط حمله خط حمله یادفاع
recital
U
قسمتی از سند که اعمال و اسناد ومباحث و مطالبی را که به تنظیم ان منجر شده است راشرح میدهد
recitals
U
قسمتی از سند که اعمال و اسناد ومباحث و مطالبی را که به تنظیم ان منجر شده است راشرح میدهد
detector
U
گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
detectors
U
گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
matrix
U
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrixes
U
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
cruelty
U
در CLعبارت است از سوء رفتار یکی از زوجین با دیگری به نحوی که احتمال منجر شدن ان به صدمات بدنی
spinwriter
U
چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
target date
U
زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
russian revolution
U
وقایعی که در فاصله سالهای 5091 تا 7191 درروسیه اتفاق افتاد و بالاخره به تشکیل دولت سوسیالیستی در ان کشور منجر شد
acceleration principle
U
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
Sophrosyne
U
وضعیت سالم ذهن توصیف شده با خویشتنداری اعتدال و آگاهی عمیق از نفس حقیقی که به شادی واقعی منجر میشود
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
into
U
بطرف
levo
U
بطرف چپ
at
U
بطرف
in-
U
بطرف
in
U
بطرف
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
internationalism
U
روش فکری مبنی بر لزوم همکاری وهمبستگی نزدیک بین ملتهای جهان به حدی که به تشکیل یک حکومت جهانی منجر شود
spermary
U
غده تولید کننده منی محل تولید منی
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com