Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
single leg balance
U
حرکت تعادلی بدن ژیمناست روی یک پا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
seat
U
حرکت تعادلی
seats
U
حرکت تعادلی
seated
U
حرکت تعادلی
needle scale
U
حرکت تعادلی روی یک پا
scale
U
حرکت تعادلی ژیمناستیک کندن فلسهای ماهی
spots
U
کمک به ژیمناست درحال انجام حرکت
spot
U
کمک به ژیمناست درحال انجام حرکت
coffee grinder
U
حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
coffee grinders
U
حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
stockli
U
حرکت روی خرک ازانتها به وسط یا بعکس بادایره زدن ژیمناست از پهلو
equilibrium system
U
سیستم تعادلی
equilibrium pressure
U
فشار تعادلی
balance climbing
U
صعود تعادلی
counter balance
U
وزنه تعادلی
statokinetic reflexes
U
بازتابهای تعادلی- جنسی
free handicap
U
مسابقه با امتیاز تعادلی برای اسبها
bisque
U
امتیاز تعادلی که زمان استفاده از ان به عهده بازیگراست
high goal polo
U
چوگان بین تیمهای دارنده 91امتیاز تعادلی یا بیشتر
gymnasts
U
ژیمناست
gymnast
U
ژیمناست
fullest
U
چرخیدن ژیمناست
leaped
U
جهش ژیمناست
leaps
U
جهش ژیمناست
full
U
چرخیدن ژیمناست
leap
U
جهش ژیمناست
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
straddle vault
U
پرش پا باز ژیمناست
stag leap
U
پرش پا باز ژیمناست
cuts
U
درو زدن ژیمناست
cut
U
درو زدن ژیمناست
tumbler
U
ژیمناست زمینی کار
tumblers
U
ژیمناست زمینی کار
landings
U
فرود ژیمناست به زمین
landing
U
فرود ژیمناست به زمین
stutz
U
عقبگرد جلو ژیمناست
half circle
U
چرخش نمیدایره ژیمناست
toe stand
U
ایستادن ژیمناست روی نوک پا
doubled
U
دوبار چرخش کامل ژیمناست
double
U
دوبار چرخش کامل ژیمناست
monkey hang
U
اویزان شدن ژیمناست با یک دست
croup
U
انتهای خرک نزدیک ژیمناست
doubled up
U
دوبار چرخش کامل ژیمناست
dismount
U
پرش اخر ژیمناست روی هر وسیله
muscle up
U
بالاکشیدن بکمک نیروی عضلانی ژیمناست
swing half turn
U
تاب بدن ژیمناست با نیم پیچ
english hand balance
U
بالانس ژیمناست روی چوب موازنه
upper arm hang
U
اویزان شدن ژیمناست روی کتفها
dismounting
U
پرش اخر ژیمناست روی هر وسیله
support
U
تکیه بدن ژیمناست روی دستها
dismounts
U
پرش اخر ژیمناست روی هر وسیله
swan scale
U
تعادل ژیمناست روی یک پاروی چوب موازنه
split lean
U
پا باز نشسته و تماس سینه ژیمناست با زمین
near side
U
سمت اسباب که ژیمناست بدان نزدیک میشود
planche
U
وضع افقی بدن ژیمناست روی دستها
chest roll
U
چرخیدن ژیمناست از حالت ایستاده بروی سینه
handicap
U
امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicaps
U
امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
mag
U
ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
extending
U
کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
mags
U
ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
wraparound
U
چرخش 063 درجهای ژیمناست ازبالای ناحیه ران
extends
U
کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
extend
U
کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
dish rag
U
حالت افقی بدن ژیمناست درامتداد چوب موازنه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
seats
U
وضع بدن ژیمناست روی اسباب با تکیه روی نشیمنگاه
seated
U
وضع بدن ژیمناست روی اسباب با تکیه روی نشیمنگاه
seat
U
وضع بدن ژیمناست روی اسباب با تکیه روی نشیمنگاه
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise
U
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
compensating winding
U
سیم پیچ تعادلی سیم پیچ خنثی کننده
tinsica
U
چرخ ارابه با نیم چرخ ژیمناست
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
U
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skull
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens
U
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch
U
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
bounding overwatch
U
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding
U
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile
U
بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics
U
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
angular momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march
U
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
moment of momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster
U
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion
U
معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
power traverse
U
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
move on
U
ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
k day
U
روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
movement
U
حرکت
departure
U
حرکت
moves
U
حرکت
stiller
U
بی حرکت
stillest
U
بی حرکت
shifts
U
حرکت
immobile
U
بی حرکت
stationary
U
بی حرکت
traveled
U
حرکت
frozen
U
بی حرکت
progressing
U
حرکت
progresses
U
حرکت
moved
U
حرکت
progressed
U
حرکت
progress
U
حرکت
stills
U
بی حرکت
departures
U
حرکت
patted
U
بی حرکت
demeanour
U
حرکت
shift
U
حرکت
pats
U
بی حرکت
pat
U
بی حرکت
demeanor
U
حرکت
sedentary
U
بی حرکت
statist
U
بی حرکت
behaviour
U
حرکت
travels
U
حرکت
locomotion
U
حرکت
travel
U
حرکت
animations
U
حرکت
patting
U
بی حرکت
scrolling
U
حرکت
still
U
بی حرکت
vapid
U
بی حرکت
stock-still
U
بی حرکت
moveless
U
بی حرکت
stock still
U
بی حرکت
motionless
U
بی حرکت
stirabout
U
حرکت
afloat
U
در حرکت
agog
U
در حرکت
animation
U
حرکت
shifted
U
حرکت
motions
U
حرکت
inert
U
بی حرکت
circulations
U
حرکت
circulation
U
حرکت
vowel point
U
حرکت
stir
U
حرکت
stirred
U
حرکت
stirrings
U
حرکت
stirs
U
حرکت
gesturing
U
حرکت
running
U
در حرکت
oi
U
در حرکت
on the move
U
در حرکت
motioned
U
حرکت
maneuver
U
حرکت
traverses
U
حرکت
traverse
U
حرکت
traversing
U
حرکت
hold still
<idiom>
U
بی حرکت
otiose
U
بی حرکت
square move
U
حرکت
haviour
U
حرکت
move
U
حرکت
traversed
U
حرکت
motion
U
حرکت
geste
U
حرکت
gest
U
حرکت
behavior
U
حرکت
as you were
U
حرکت از نو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com