English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 57 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
paragoge U حرف یا هجای الحاقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
amphibrach U شعر و نثری مرکب ازیک هجای بلند بین دو هجای کوچک
dactyl U کلمهای دارای سه هجا که هجای اول بلند و دو هجای بعدی ان کوتاه باشد
iamb U یک هجای کوتاه و یک هجای بلند
amphibrach U و یا یک هجای موکد بین دو هجای غیر موکد باشد
antepenult U هجای
graphs U هجای کلمه
foot هجای شعری
graph U هجای کلمه
nonsense syllable U هجای بی معنا
hypercatalectic U دارای هجای زائد
centroid U قویترین هجای سطر
trigram U هجای بی معنی سه حرفی
syllabify U تقسیم به هجای مقطع کردن
appendant U الحاقی
adjunctive U الحاقی
adjoint U الحاقی
accessional U الحاقی
riders U الحاقی
extensions U الحاقی
adjuncts U الحاقی
rider U الحاقی
adjunct U الحاقی
supplemental U الحاقی
extension U الحاقی
proceleusmatic U وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد
hypermeter U شعری که سبب یا هجای زائددر اخر دارد
proceleusmatic foot وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد.
paragogic U افزوده الحاقی
adventitious U خارجی الحاقی
incorporative U الحاقی مشارکت
intromission U مواد الحاقی
postpositive U الحاقی و بی تکیه
concatenation operator U عملگر الحاقی
joint U مشترک الحاقی
paeon U وتدی که یک هجای دراز وسه هجاهای کوتاه دارد
anapest U واحد شعری که مرکب از دوهجای کوتاه و یک هجای بلندباشد
shaft extension U قسمت الحاقی محوری
riders U ماده یا بند الحاقی
suffixix U لفظ معنای الحاقی
adjunct U فرع قسمت الحاقی
adjoint matrix U ماتریس الحاقی [ریاضی]
adjunct matrix U ماتریس الحاقی [ریاضی]
adjuncts U فرع قسمت الحاقی
extension U تمدید قسمت الحاقی
extensions U تمدید قسمت الحاقی
rider U ماده یا بند الحاقی
postpositive preposition U حرف اضافه الحاقی
oxytone U واژهای که این نشان روی هجای واپسین ان واقع شود
postscript U یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب
postscripts U یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب
postposition U لفظ الحاقی که تکیه نداشته باشد
trochee U وتد یا قافیه دو هجایی که هجای اولش بلند یا موکدوهجای دومش کوتاه یاخفیف باشد
concurrent jurisdiction U رسیدگی قضایی همزمان به چند جرم دادگاه الحاقی یاهمزمان
rider U ماده اصلاحی یا الحاقی درشور سوم لایحه الحاقیه رای هیات منصفه
riders U ماده اصلاحی یا الحاقی درشور سوم لایحه الحاقیه رای هیات منصفه
fire coordination line U خط هماهنگی اتش هلی کوپترها و نیروهای هوابردو نیروهای الحاقی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com