English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
illegitimate U حرامزاده نامشروع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bastardly U حرامزاده
baseborn U حرامزاده
adulterine U حرامزاده
bastards U حرامزاده
bastard U حرامزاده
illegitimate U حرامزاده
love begotten U حرامزاده
base born U حرامزاده
whoreson U حرامزاده
unfathered U حرامزاده
spurious U حرامزاده
misbegotten U حرامزاده
natural child U طفل حرامزاده
love child U حرامزاده - بچهایکهپدرمادرشهرگزبایکدیگرازدواجنکردهاند
illegitimately U بطور حرامزاده
special bastard U حرامزاده ویژه
bastard U بچه حرامزاده
side slip U بچه حرامزاده
bastardize U حرامزاده خواندن
nullius filius U بچه حرامزاده
titlark U سسک حرامزاده
bastards U بچه حرامزاده
adulterating U زنازاده حرامزاده
adulterates U زنازاده حرامزاده
adulterate U زنازاده حرامزاده
fradulent U نامشروع
illegal U نامشروع
unlawful U نامشروع
illegitimate U نامشروع
bastardization U بدل سازی حرامزاده کردن
illegitimately U بطور نامشروع
illicit earning U درامد نامشروع
immoral earning U درامد نامشروع
imperial decree U درامد نامشروع
liaisons U رابطه نامشروع
liaison U رابطه نامشروع
unlawfully U بطور نامشروع
illegitimate child U طفل نامشروع
illegaly U به طور نامشروع
natural child U بچه نامشروع
loots U استفاده نامشروع
loot U استفاده نامشروع
looted U استفاده نامشروع
grass widow U زنی که بچه حرامزاده دارد زن خراب
intimacy U رابطه نامشروع جنسی
gravy train U منبع در امد نامشروع
gravy trains U منبع در امد نامشروع
illegutimation U نادرستی نامشروع خوانی
bribing U رشوه پردازی پرداخت نامشروع
bribes U رشوه پردازی پرداخت نامشروع
bribe U رشوه پردازی پرداخت نامشروع
bribed U رشوه پردازی پرداخت نامشروع
illicit U قاچاقی نامشروع غیر مجاز
putative father of an illegitimate child U پدر مفروض فرزندی نامشروع
Ill got ill used. <proverb> U چیزى که از راه نامشروع بدست آید خیر ندارد .
turpis causa U عوض نامشروع و غیر قانونی که باعث فساد عقد میشود
special bastard U هر گاه پدر ومادر طفلی که حرامزاده بوده بعدا" ازدواج کنند نسب اوصحیح خواهد بود
vital necessity U پدیدهای که دولتها با توسل به ان بسیاری از اعمال غیر منطقی یا نامشروع یا تجاوزکارانه خود را توجیه می کنند
demagogisme U استفاده نامشروع از احساسات حاد و تعصبات عوام و مردم کوچه و بازار به منظور وصول به اهداف سیاسی
jobs U کار مزدی کردن یک جا خریدن و به خرده فروش فروختن استفاده نامشروع کردن از
putative father U پدر غیرشرعی کسی که بر حسب شیاع محلی پدر یک طفل نامشروع است
job U کار مزدی کردن یک جا خریدن و به خرده فروش فروختن استفاده نامشروع کردن از
lime cement mortar U ملات باتارد ملات حرامزاده
statute of fraud U قوانین ضد کلاهبرداری قوانینی که در سال 7761میلادی در زمان چارلزیازدهم در انگلستان به تصویب رسید و هدف اصلی ان جلوگیری از گواهی دروغ و پیمان شکنی و استفاده نامشروع از عدم حضور ذهن گواهان در محکمه بود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com