English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
unguarded U حراست نشده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
preservation U حراست
conservation U حراست
protection U حراست حمایت
protects U حراست کردن
protecting U حراست کردن
protect U حراست کردن
unpremediated U پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
unpicked U نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unobligated U اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
undisciplined U تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unborn U هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unresolved U تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unbaoked U سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unbroke U رام نشده سوقان گیری نشده
uncommitted U غیر متعهد نشده تعهد نشده
uncharged U محسوب نشده رسمامتهم نشده
inconsummate U تکمیل نشده انجام نشده
untried U امتحان نشده محاکمه نشده
undirected U رهبری نشده راهنمایی نشده
unsought U جستجو نشده کشف نشده
irredenta U انجام نشده جبران نشده
unsifted U الک نشده رسیدگی نشده
unasked U خواسته نشده پرسیده نشده
unredeemed U جبران نشده سبک نشده
unset U جایگزین نشده جاانداخته نشده
unintended saving U پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
incomplete U انجام نشده پر نشده
safeguards U حفظ کردن حراست کردن
safeguard U حفظ کردن حراست کردن
safeguarded U حفظ کردن حراست کردن
safeguarding U حفظ کردن حراست کردن
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
unbowed U خم نشده
uncharged U پر نشده
unfulfilled U اجرا نشده
unabridged U تلخیص نشده
unabridged U کوتاه نشده
unchanged U عوض نشده
uncontrolled U مهار نشده
savage U رام نشده
savaged U رام نشده
uncontrolled U کنترل نشده
uncommitted U تقبل نشده
undisturbed U مختل نشده
unfulfilled U انجام نشده
outstandingly U پرداخت نشده
uncut U قطع نشده
uncut U بریده نشده
haggard U رام نشده
undeterred <adj.> U منصرف نشده
non-registered [not registered] <adj.> U ثبت نشده
savages U رام نشده
unworn U کهنه نشده
savaging U رام نشده
uninvited U دعوت نشده
Before it is too late. While there is stI'll time. U تا دیر نشده
unearned U کسب نشده
unreconstructed U بازسازی نشده
unquestioned U بحث نشده
unquestioned U بررسی نشده
unpublished U چاپ نشده
unattached U اعزام نشده
unquestioned U استنتاق نشده
unattached U توفیق نشده
unconnected U وصل نشده
unalloyed U الیاژ نشده
unbidden U دعوت نشده
unpaid U پرداخت نشده
unguarded U حساب نشده
unworn U استعمال نشده
wound less U زخمی نشده
outstandingly U تصفیه نشده
unpublished U نشر نشده
roughdry U اطو نشده
undirected U هدایت نشده
intemerate U بی ناموس نشده
innascible U زایده نشده
undisiplined U تربیت نشده
inextinct U نیست نشده
inedited U چاپ نشده
inedited U منتشر نشده
increate U افریده نشده
unexploded U منفجر نشده
in sheets U صحافی نشده
in quires U صحافی نشده
imperforate U منگنه نشده
undefined U تعریف نشده
tenantless U اشغال نشده
the date was not specified U نشده بود
unaccommodated U فراهم نشده
unaccomplished U انجام نشده
unbacked U رام نشده
unbowed U سر کوب نشده
non switched line U خط گزینه نشده
uncircumcised U ختنه نشده
uncleared U ترخیص نشده
uncoditioned U قطعی نشده
uncoditioned U شرط نشده
undeeded U در سندقید نشده
unleached U سفید نشده
unlicked U لیسیده نشده
unseen U مکشوف نشده
unseen U مشاهده نشده
sightless U دیده نشده
unsocialized U اجتماعی نشده
unstudied U مطالعه نشده
unthickened U تغلیظ نشده
unsung U سروده نشده
unsung U ستایش نشده
unsung U خوانده نشده
unwashed U شسته نشده
unabated U کاسته نشده
unclaimed U مطالبه نشده
unsight U دیده نشده
unasked U سوال نشده
unsought U کاوش نشده
custom uncleared U ترخیص نشده
unspotted U ننگین نشده
unnormalized U هنجار نشده
unpolished U پرداخت نشده
unpremediated U تصور نشده
unsaturate U اشباع نشده
unsaturated U اشباع نشده
autochthonous U جابجا نشده
unsaved U پس انداز نشده
unset U ثابت نشده
unshod U نعل نشده
uncut U از هم جدا نشده
uninspected <adj.> U بازرسی نشده
unexamined <adj.> U ارزیابی نشده
uninspected <adj.> U ارزیابی نشده
untested <adj.> U ارزیابی نشده
unaudited <adj.> U ممیزی نشده
unchecked <adj.> U ممیزی نشده
unevaluated <adj.> U ممیزی نشده
unexamined <adj.> U ممیزی نشده
uninspected <adj.> U ممیزی نشده
untested <adj.> U ممیزی نشده
unevaluated <adj.> U ارزیابی نشده
virgins U استفاده نشده
untested <adj.> U بازرسی نشده
virgin U استفاده نشده
unread U خوانده نشده
unaudited <adj.> U امتحان نشده
unchecked <adj.> U امتحان نشده
unevaluated <adj.> U امتحان نشده
unexamined <adj.> U امتحان نشده
uninspected <adj.> U امتحان نشده
untested <adj.> U امتحان نشده
unaudited <adj.> U ارزیابی نشده
unchecked <adj.> U ارزیابی نشده
inexact U درست نشده
unverified <adj.> U تست نشده
unverified <adj.> U بازرسی نشده
unverified <adj.> U امتحان نشده
unverified <adj.> U ارزیابی نشده
unverified <adj.> U ممیزی نشده
unverified <adj.> U بررسی نشده
undetected U کشف نشده
unissued <adj.> U توزیع نشده
unissued <adj.> U منتشر نشده
inviolate U نقض نشده
unverified <adj.> U آزمایش نشده
unverified <adj.> U کنترل نشده
unverified <adj.> U تایید نشده
unadulterated U مخلوط نشده
unexamined <adj.> U بازرسی نشده
outstandingly U وصول نشده
unaudited <adj.> U کنترل نشده
opened U واریز نشده
open U واریز نشده
unchecked <adj.> U کنترل نشده
unevaluated <adj.> U کنترل نشده
unexamined <adj.> U کنترل نشده
uninspected <adj.> U کنترل نشده
untested <adj.> U کنترل نشده
outstanding U وصول نشده
unaudited <adj.> U تایید نشده
unchecked <adj.> U تایید نشده
unevaluated <adj.> U تایید نشده
unexamined <adj.> U تایید نشده
uninspected <adj.> U تایید نشده
opens U واریز نشده
unfinished U تمام نشده
untested <adj.> U آزمایش نشده
outstandingly U واریز نشده
outstanding U پرداخت نشده
outstanding U تصفیه نشده
outstanding U واریز نشده
unbleached <adj.> U سفیدگری نشده
undyed <adj.> U رنگرزی نشده
unmitigated U کاسته نشده
uncharted U اکتشاف نشده
unaudited <adj.> U آزمایش نشده
unbroken U رام نشده
unchecked <adj.> U آزمایش نشده
unsettled U تصفیه نشده
unevaluated <adj.> U آزمایش نشده
unexamined <adj.> U آزمایش نشده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com