Perdic | حد نهایی کشش و استحکام نخ | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (2 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	ultimate tensile strength U	حد نهایی کشش و استحکام نخ [قبل از پاره شدن]

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	ultimate strength U	مقاومت یا استحکام نهایی
Other Matches

	insulation strength U	استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
	reserve factor U	نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
	telic U	نهایی دارای هدف نهایی
	reinforcement U	استحکام
	strengths U	استحکام
	strenght U	استحکام
	substances U	استحکام
	resistance U	استحکام
	staying power U	استحکام
	solidification U	استحکام
	rigidification U	استحکام
	substance U	استحکام
	instable U	بی استحکام
	fortification U	استحکام
	fortifications U	استحکام
	ridge bone U	استحکام
	solidity U	استحکام
	formidableness U	استحکام
	strength U	استحکام
	backbones U	استحکام
	backbone U	استحکام
	rigidity U	استحکام
	consistent U	استحکام
	consistence U	استحکام
	consistency U	استحکام
	consolidation U	استحکام تحکیم
	strength ratio U	نسبت استحکام
	strength properties U	خصوصیات استحکام
	structrual stability U	استحکام ساختمانی
	stableness U	استواری استحکام
	tensile strength U	استحکام کششی
	torsional strength U	استحکام پیچشی
	consistency U	ثبات استحکام
	stability U	استواری استحکام
	stability U	استحکام مقاومت
	solidification U	انجماد استحکام
	granite U	سختی استحکام
	impact strength U	استحکام ضربهای
	compression strength U	استحکام فشاری
	consistence U	ثبات استحکام
	impact strength U	استحکام برخورد
	crimping groove U	شیار استحکام
	cube commpression strenght U	استحکام ریشهای
	high temperature strength U	استحکام حرارتی
	dielectric strength U	استحکام شکست
	fortifiable U	قابل استحکام
	formidability U	استحکام بزرگی
	disruptive strength U	استحکام انقطاع
	fatigue strength U	استحکام خستگی
	transverse bending strength U	استحکام خمشی
	gritting U	استحکام نخاله
	gritted U	استحکام نخاله
	knot strength U	استحکام گره
	coefficient of consolidation U	ضریب استحکام
	hot strength U	استحکام گرمایی
	fillers U	میله استحکام
	dielectric strength U	استحکام دی الکتریک
	initial strength U	استحکام اولیه
	filler U	میله استحکام
	buckling strength U	استحکام خمشی
	grit U	استحکام نخاله
	semifinal U	مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
	high strength steel U	فولاد با استحکام عالی
	izod impact strength U	استحکام ضربه ایزوتوپ
	artificial aging U	افزایش استحکام الومینیوم
	high strength cast iron U	چدن با استحکام عالی
	intrinsic fatigue strength U	استحکام فرسودگی ذاتی
	gussets U	بست استحکام خرپاها
	torsional fatigue strength U	استحکام فرسودگی پیچشی
	torsional rigidity U	استحکام در مقابل پیچش
	tracking resistance U	استحکام جریان خزشی
	gusset U	بست استحکام خرپاها
	thermostability U	قابلیت استحکام در مقابل حرارت
	serigraph U	استحکام سنج تار ابریشم
	serigraphy U	ازمایش استحکام تار ابریشم
	epaulement U	استحکام موقتی جناحی مترس
	stringers U	قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
	stringer U	قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
	breastwork U	استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
	beef up U	افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
	ultimatum U	نهایی
	definite <adj.> U	نهایی
	terminals U	نهایی
	high limit U	حد نهایی
	ultimata U	نهایی
	ultimatums U	نهایی
	terminal U	نهایی
	peremptory U	نهایی
	closing U	نهایی
	finals U	نهایی
	conclusive U	نهایی
	definitive U	نهایی
	privy U	نهایی
	final U	نهایی
	ultimate U	نهایی
	ultimate stress limit U	حد تنش نهایی
	final position U	وضعیت نهایی
	incremental cost U	هزینه نهایی
	grail U	هدف نهایی
	ultimate load U	بار نهایی
	ultimate stress U	تنش نهایی
	additional costs [expenses] U	هزینه نهایی
	ultimate strength U	مقاومت نهایی
	extra expenses U	هزینه نهایی
	ultimate speed U	سرعت نهایی
	final assembly U	نصب نهایی
	final cut U	برش نهایی
	final destination U	مقصد نهایی
	final diameter U	قطر نهایی
	final drive U	گرداننده نهایی
	top speed U	سرعت نهایی
	final judgement U	حکم نهایی
	final payment U	پرداخت نهایی
	final report U	گزارش نهایی
	final result U	نتیجه نهایی
	final term U	جمله نهایی
	final value U	ارزش نهایی
	final velocity U	سرعت نهایی
	final assembly U	مونتاژ نهایی
	semi-final U	نیمه نهایی
	quarterfinal U	یک چهارم نهایی
	try-outs U	تمرین نهایی
	last word <idiom> U	نظر نهایی
	second check U	بررسی نهایی
	semifinal U	نیمه نهایی
	ultimate analysis U	تجزیه نهایی
	net result U	نتیجه نهایی
	margin utility U	مطلوبیت نهایی
	incremental cost U	هزینه نهایی
	home stretch U	مرحله نهایی
	limiting value U	ارزش نهایی
	try-out U	تمرین نهایی
	elevation stop U	حد نهایی درجه
	end user U	کاربر نهایی
	end strength U	استعداد نهایی
	end product U	فراورده نهایی
	draft U	نیمه نهایی
	drafted U	نیمه نهایی
	drafts U	نیمه نهایی
	differential cost U	ارزش نهایی
	terminuses U	ایستگاه نهایی
	terminus U	ایستگاه نهایی
	differential cost U	هزینه نهایی
	finals U	مسابقه نهایی
	semi-finals U	نیمه نهایی
	semi finals U	نیمه نهایی
	ultimatums U	هدف نهایی
	final U	مسابقه نهایی
	armageddon U	مبارزهء نهایی
	quarter final U	یک چهارم نهایی
	final act U	سند نهایی
	extreme range U	برد نهایی
	ultimata U	هدف نهایی
	quarter-final U	یک چهارم نهایی
	ultimatum U	هدف نهایی
	end product U	محصول نهایی
	extreme position U	وضعیت نهایی
	quarter-finals U	یک چهارم نهایی
	overcasting U	شیرازه بافی [جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
	finalized U	بمرحله نهایی رساندن
	margin land U	حد نهایی بازده زمین
	ending U	بخش نهایی چیزی
	ultimacy U	حالت نهایی غائیت
	finalize U	بمرحله نهایی رساندن
	finalising U	بمرحله نهایی رساندن
	finalises U	بمرحله نهایی رساندن
	endings U	بخش نهایی چیزی
	aircraft rigging U	تنظیم نهایی هواپیما
	marginal costing U	هزینه یابی نهایی
	margine efficiency of capital U	بازده نهایی سرمایه
	final invoice U	صورت حساب نهایی
	tail end U	قسمت نهایی انتها
	terminal ballistics U	بالیستیک نهایی گلوله
	terminal repeater U	تقویت کننده نهایی
	finalised U	بمرحله نهایی رساندن
	no wind position U	محل نهایی هواپیما
	finalizes U	بمرحله نهایی رساندن
	mechanicals U	نتیجه نهایی تجسمی
	finalizing U	بمرحله نهایی رساندن
	ultimate tensile stress U	تنش کشش نهایی
	diminishing marginal utility U	فایده نهایی نزولی
	finishing strokes U	دست کاری نهایی
	draft report U	گزارش نیمه نهایی
	final approach U	مسیر نهایی فرود
	final temperature U	درجه حرارت نهایی
	end user U	استفاده کننده نهایی
	final measurement U	اندازه گیری نهایی
	final heading U	مسیر پرواز نهایی
	finales U	اهنگ نهایی اخر
	final decision U	رای قطعی و نهایی
	front end U	نرم افزار نهایی
	finale U	اهنگ نهایی اخر
	backdoor U	وسیله نهایی یا زیرجلی
	World Series U	مسابقات نهایی بیسبال
	face formwork U	قالب بندی نهایی
	decreasing marginal cost U	هزینه نهایی نزولی
	returns U	گزارش نهایی هیات تحقیق
	returned U	گزارش نهایی هیات تحقیق
	returning U	گزارش نهایی هیات تحقیق
	pay off U	جزای کیفر نتیجه نهایی