English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 22 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
partition U حد فاصل
partitions U حد فاصل
range U حد فاصل
ranged U حد فاصل
ranges U حد فاصل
line of d. U حد فاصل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
background U سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
backgrounds U سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
frontier U خط فاصل مرزی
contour U خط فاصل درنقشههای رنگی
interface U فاصل
interfaces U فاصل
break up U حد فاصل علایم مشخصه هدف
contour map U نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
disjunctive U فاصل
gyroplane U نوعی هواپیما که حد فاصل میان هلیکوپتر و طیارههای معمولی است
half long U حد فاصل بین جمله طویل وجمله کوتاه
hyperon U جرمی که حد فاصل بین پروتون ونوترون دو اتم است
midrib U خط یا برامدگی حد فاصل
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
separation zone U منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
stationary front U جبهه حد فاصل بین دو توده هوای راکد
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com