English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
gestation U حاملگی وابسته بدوران رشد تخم یانطفه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
primers U وابسته بدوران بشر اولیه
primer U وابسته بدوران بشر اولیه
protolithic U وابسته بدوران ماقبل عصرسنگ
progestational U وابسته بتغییرات هورمونی وبدنی زن قبل از حاملگی
reindeer U گوزن شمالی وابسته بدوران کهنه سنگی اروپا
conception U حاملگی
interesting condition U حاملگی
conceptions U حاملگی
fetation U حاملگی
pregnant U حاملگی
expectancy U پیش بینی حاملگی
expectance U پیش بینی حاملگی
roll U بدوران انداختن
rolls U بدوران انداختن
rolled U بدوران انداختن
progesterone U هورمون مربوط به قبل از دوره حاملگی
progestin U هورمون مربوط به قبل ازدوره حاملگی
parvenu U تازه بدوران رسیده
nouveau-riche U تازه بدوران رسیده
parvenus U تازه بدوران رسیده
nouveaux-riches U تازه بدوران رسیده
infantile U مربوط بدوران کودکی
nouveau riche U تازه بدوران رسیده
upstarts U تازه بدوران رسیده ادم متکبر
it turned my head U سرم را بدوران انداخت یا گیج کرد
upstart U تازه بدوران رسیده ادم متکبر
carpetbagger U تازه بدوران رسیده وفاسد مسافر خورجین دار
carpetbaggers U تازه بدوران رسیده وفاسد مسافر خورجین دار
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
elysian U وابسته به
adjectives U وابسته
adjective U وابسته
diphtheric U وابسته به
belonging U وابسته ها
monitorial U وابسته به
attributable U وابسته به
pertianing U وابسته
attache U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
akin U وابسته
dependent U وابسته
federates U وابسته
dependant U وابسته
dependants U وابسته
aquatic U وابسته به اب
appurtenant U وابسته
affiliates U وابسته
affiliated U وابسته
affiliate U وابسته
related U وابسته
attendant U وابسته
commissarial U وابسته به
comprador U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
congenerous U وابسته
affiliating U وابسته
attendants U وابسته
tuitionary U وابسته به
interdependent U وابسته
cantabrigian U وابسته به
federate U وابسته
federated U وابسته
carpal U وابسته به مچ
federating U وابسته
cephalic U وابسته به سر
syncop U وابسته به غش
of kin U وابسته
thereof U وابسته به ان
pertinent U وابسته
attached U وابسته
relevant U وابسته
correspondent U وابسته
correspondents U وابسته
elfin U وابسته به جن
febile U وابسته به تب
contingent U وابسته
germane U وابسته
pertaining U وابسته
hanger on U وابسته
sexual organs U وابسته به
pyrexic U وابسته به تب
wedded U وابسته
israelitish U وابسته به
subordinate U وابسته
pyretic U وابسته به تب
pyrexial U وابسته به تب
levitical U وابسته به
messianic U وابسته به
relative U وابسته
subordinated U وابسته
subordinates U وابسته
contingents U وابسته
subordinating U وابسته
riverrine U وابسته به
aortic U وابسته بشاهرگ
pygmaean U وابسته به پیگمی ها
pygmean U وابسته به پیگمی ها
vital U وابسته به زندگی
aortal U وابسته بشاهرگ
vital U وابسته بزندگی
menstrual U وابسته به قاعده گی
oracular U وابسته به وحی
puberal U وابسته به بلوغ
piscatory U وابسته به صیدماهی
piscatory U وابسته به ماهیگیری
piscatorial U وابسته به صیدماهی
piscatorial U وابسته به ماهیگیری
pubertal U وابسته به بلوغ
affiliated company U شرکت وابسته
analphabetic U وابسته به بیسوادی
pyrrhic U وابسته به " پیروس "
pythian U وابسته به "اپولو"
anginal U وابسته به گلودرد
matrimonial U وابسته به عروسی
scientific U وابسته بعلم
antichristian U وابسته به دجال
photic U وابسته به تولیدنور
attache U وابسته نظامی
pharmacologic U وابسته بداروشناسی
archimedean U وابسته به ارشمیدس
pharisaic U وابسته به فریسی
army attache U وابسته نظامی
army attache U وابسته زمینی
homicidal U وابسته به ادمکشی
rectorial U وابسته به rector
ranine U وابسته به وزغ
rectal U وابسته به مقعد
solar U وابسته بخورشید
associated company U شرکت وابسته
petrologic U وابسته به سنگ
astronautical U وابسته به فضانوردان
surgical U وابسته به جراحی
investigatory U وابسته به رسیدگی
porcine U وابسته بخوک
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
radio carpal U وابسته به زندبالاومچ
rhinal U وابسته به بینی
photic U وابسته به نوروروشنایی
petiolar U وابسته به برگدم
radio ulnar U وابسته به زندبالاوزندپائین
pharyngal U وابسته به گلوگاه
photographic U وابسته به عکاسی
municipal U وابسته بشهرداری
press attache U وابسته مطبوعاتی
paralytic U وابسته به فلج
paralytics U وابسته به فلج
pessimistic U وابسته به بدبینی
generic U وابسته به تیره
nasal U وابسته به منخرین
nasal U وابسته به بینی
oratorical U وابسته به سخنرانی
presbyterial U وابسته به کشیش ها
focal U وابسته بکانون
landed U وابسته بزمین
planetary U وابسته به سیاره
mission U وابسته به ماموریت
materialistic U وابسته به مادیات
missions U وابسته به ماموریت
prefectorial U وابسته به اداری
prefectoral U وابسته به اداری
preemptive U وابسته به پیشدستی
preemptive U وابسته به حق شفعه
predial or prae U وابسته به زمین
naval U وابسته به کشتی
potamic U وابسته به رودها
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com