Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cryptogamy
U
حالت گیاه گمزاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
crytogam
U
گیاه گمزاد
cryptogamic
U
گمزاد
cryptogamous
U
گمزاد
the i
U
[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
mode
U
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modes
U
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
isomorph
U
جانور یا گیاه ویاگروهی که مشابه گیاه یاگروه دیگری است
ear
U
خوشه
[بخشی از ساقه گیاه غلاتی]
[گیاه شناسی]
gametophyte
U
گیاه یا نژادی از گیاه که دارای عضو جنسی تناوبی
rhubarb
U
گیاه ریواس
[از برگ های این گیاه در چین و هند جهت تهیه رنگ زرد لیمویی استفاده می شود.]
madder
U
گیاه روناس
[از ریشه این گیاه رنگینه قرمز به دست می آید که یکی از اصلی ترین مواد رنگی در رنگرزی فرش محسوب می شود.]
wildling
U
گیاه وحشی گیاه خودرو
halophyte
U
گیاه اب شور یا گیاه شوره زی
foreground
U
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
squared
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogue
U
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squaring
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
vitrifying
U
تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
analog
U
سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogues
U
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
convertor
U
وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case
U
حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
print
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
hemp
U
گیاه شاهدانه
[در فرش هند، افغانستان و بعضی از فرش های چین از ساقه های چوبی این گیاه، الیاف تهیه کرده و در تار فرش از آن استفاده می کنند.]
devitrify
U
از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
alternate
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternates
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
state of rest
U
حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
plebeianism
U
حالت عوام یا مردم پست حالت توده
alternated
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
genitive
U
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
plasticity
U
حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
uart
U
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
marginal case
U
حالت نهائی حالت حدی
spectralness
U
حالت طیفی حالت شبحی
cold forming
U
حالت دهی در حالت سرد
spectrality
U
حالت طیفی حالت شبحی
transitoriness
U
حالت ناپایداری حالت بی بقایی
crude
U
حالت طبیعی رنگ
[حالت ملایم و اصیل رنگ]
real mode
U
حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength
U
استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal
U
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
greenstuff
U
گیاه
lungwort
U
شش گیاه
herb
U
گیاه
herbage
U
گیاه
plants
U
گیاه
herbs
U
گیاه
plant
U
گیاه
vegetable
U
گیاه
mimosa
U
گیاه حساس
grafts
U
گیاه پیوندی
grafts
U
پیوند گیاه
grafted
U
گیاه پیوندی
grafted
U
پیوند گیاه
graft
U
گیاه پیوندی
hybrid
U
گیاه پیوندی
air plant
U
گیاه هواخوریاهواروی
cutting
U
قلمه گیاه
herbalists
U
گیاه شناس
herbalist
U
گیاه شناس
musk root
U
گیاه مشکین
monocotyledon
U
گیاه تک لپه
mucilage
U
لزوجت گیاه
vegetive
U
گیاه پرور
plant
U
گیاه نهال
graft
U
پیوند گیاه
plants
U
گیاه نهال
ratoon
U
جوانه گیاه
azalea
U
گیاه ازالیه
mandrake
U
مهر گیاه
mandrake
U
مردم گیاه
seed plant
U
بذر گیاه
saxifrage
U
گیاه سنگروی
bidental
U
گیاه دوساله
fungus
U
گیاه قارچی
manragora
U
مهر گیاه
waterweed
U
گیاه ابزی
mandragora
U
مهر گیاه
milk weed
U
گیاه پادزهر
sensitive plant
U
گیاه حساس
milk weed
U
شیر گیاه
aromatic
U
گیاه خوشبو
microphyte
U
گیاه خرد
ramie
U
الیاف گیاه
manragora
U
مردم گیاه
turnsole
U
گیاه تورنسل
xerophyte
U
گیاه خشک زی
polycotylledon
U
گیاه چندلپه
phytophagous
U
گیاه خوار
ornamental
U
گیاه ارایشی
phytosphere
U
گیاه- سپهر
phytosphere
U
گیاه- کره
orchis
U
گیاه ثعلب
vegetative
U
گیاه پرور
plant food
U
غذای گیاه
facet
U
سطح گیاه
facets
U
سطح گیاه
the stem of a plant
U
ساقه گیاه
overgrown with plants
U
گیاه پوش
sweet rush
U
گور گیاه
Aborigine
گیاه بومی
phanerogam
U
گیاه تخمدار
phanerogam
U
گیاه گلدار
overgrown with plants
U
پوشیده از گیاه
phytogenic
U
گیاه زاد
herbaceous
U
گیاه مانند
phytology
U
گیاه شناسی
herbal
U
گیاه نامه
herbivore
U
گیاه خوار
herbivorous
U
گیاه خواری
acotyledon
U
گیاه بی لپه
aerophyte
U
گیاه هوازی
epiphyte
U
گیاه هوازی
nicotiana
U
گیاه توتون
agaric
U
گیاه قارچی
herbicides
U
موادسمی ضد گیاه
herbicide
U
موادسمی ضد گیاه
sheaf
U
دسته گل یا گیاه
oceanophyte
U
گیاه دریایی
botanists
U
گیاه شناس
botanist
U
گیاه شناس
botany
U
گیاه شناسی
podophyllum
U
مهر گیاه
honey dew
U
شهد گیاه
herbist
U
گیاه فروش
undergrowth
U
زیر گیاه
herbiferous
U
گیاه اور
herbiferous
U
گیاه دار
herbescent
U
گیاه مانند
herbary
U
باغ گیاه
herbary
U
گیاه زار
hedysarum
U
گیاه ترنجبین
gymnosperm
U
گیاه بازدانه
groundling
U
گیاه زمینی
houseplants
U
گیاه خانگی
green meat
U
گیاه خوراکی
houseplant
U
گیاه خانگی
club moss
U
گیاه کبریت
cranesbill
U
گیاه شمعدانی
herbivora
U
گیاه خواران
decumbent
U
گیاه خزنده
hydrophyte
U
گیاه ابزی
herby
U
گیاه دار
cullion
U
گیاه ثعلب
herborist
U
گیاه شناس
to water something
U
آب دادن
[گیاه]
crucifer
U
گیاه چلیپایی
herborist
U
گیاه فروش
plantlike
U
گیاه مانند
herblike
U
گیاه مانند
exogen
U
گیاه برون رو
geophyte
U
گیاه خاکی
castor oil plant
U
گیاه کرچک
lithophyte
U
گیاه سنگ زی
yearling
U
گیاه یک ساله
husbands
U
گیاه پرطاقت
lemon grass
U
گور گیاه
husband
U
گیاه پرطاقت
legumen
U
گیاه خوردنی
fig marigold
U
گیاه نیمروز
fuzz ball
U
گیاه قارچی
flowerer
U
گیاه گل دهنده
forb
U
گیاه بوته
callus
U
پینه استخوانی گیاه
herborization
U
جمع اوری گیاه
rareripe
U
میوه یا گیاه زود رس
phytogenesis
U
پیدایش و تکامل گیاه
Plantago major
U
بارهنگ
[گیاه شناسی]
stinging nettle
U
گزنه
[گیاه شناسی]
herborize
U
گیاه جمع کردن
urtica
U
گزنه
[گیاه شناسی]
calluses
U
پینه استخوانی گیاه
thallus
U
ساقه بدنه گیاه
botanical
U
وابسته به گیاه شناسی
flagellum
U
گیاه بالارونده وپیچی
cypress
U
سرو
[درخت سرو]
[گیاه شناسی]
knuckle
U
برامدگی یا گره گیاه
knuckles
U
برامدگی یا گره گیاه
nettle
U
گزنه
[گیاه شناسی]
herborize
U
جستجوی گیاه کردن
broadleaf plantain
U
بارهنگ
[گیاه شناسی]
foxtail lily
U
نوعی گیاه بادوام
vegetarians
U
گیاه خوار گیاهخواری
botanists
U
متخصص گیاه شناسی
aquatic
U
جانور یا گیاه ابزی
pulvinus
U
بالشتک ساقه گیاه
botanist
U
متخصص گیاه شناسی
endogen
U
گیاه درون روییده
vegetarianism
U
گیاه خوار گیاهخواری
botany
U
کتاب گیاه شناسی
sprit
U
نی گیاه بوریا مانند
glycophyte
U
گیاه نمک گریز
tangelo
نارنگی
[گیاه شناسی]
vegetarian
U
گیاه خوار گیاهخواری
phytogeny
U
پیدایش و تکامل گیاه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com