English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
egg position U حالت تخم مرغی در مسابقات سرعت اسکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nordic combined U مجموع مسابقات اسکی نوردیک
downhill U اسکی سرعت
uphill U اسکی سرعت
slaloms U مسابقه سرعت اسکی بازی
slalom U مسابقه سرعت اسکی بازی
downhill U مسابقه سرعت در اسکی الپاین
hot dog skiing U اسکی کردن با سرعت در میان پستی و بلندی یا بوس و تابع تکنیک خاصی هم نیست
ovoid U جسم تخم مرغی تخم مرغی شکل
surfboard U تخته مخصوص اسکی روی اب اسکی ابی بازی کردن
trick ski U اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
surfboards U تخته مخصوص اسکی روی اب اسکی ابی بازی کردن
inquiries U حالت محاورهای کامپیوتر که دستورات کاربر به سرعت پاسخ داده می شوند
inquiry U حالت محاورهای کامپیوتر که دستورات کاربر به سرعت پاسخ داده می شوند
telemark U پیچ اسکی بجلو وجلو بردن ان از اسکی دیگر
skis U اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
ski U اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
glm U روش اموزش اسکی به بزرگسالان با اسکی کوتاه
dogger U اسکی باز ماهر در هات داگ اسکی
skied U اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
diagonal U اسکی تورینگ و اسکی صحرانوردی
the i U [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
mode U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modes U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
interactive U حالت کامپیوتر که به کاربر امکان میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده ها را وارد کند و پاسخ را به سرعت دریافت کند
outside U اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
outsides U اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
avian U مرغی
struthous U شتر مرغی
ovals U تخم مرغی
ellipse U تخم مرغی
ovate U تخم مرغی
oviform U تخم مرغی
ellipses U تخم مرغی
oval U تخم مرغی
foreground U سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
what kind of a bird is that ? U چه جور مرغی است
vitelline U زرده تخم مرغی
ovalness U شکل تخم مرغی
daw U مرغی شبیه کلاغ
ovoidal U جسم تخم مرغی
egg shaped section U مقطع تخم مرغی
almond U انبار تخم مرغی
ovally U تخم مرغی وار
ovoidal U تخم مرغی شکل
ovolo U زوار تخم مرغی
ovolo U فتیله تخم مرغی
egg shaped U تخم مرغی شکل
i wish i were U کاش من مرغی بودم
ovals U بیضی تخم مرغی شکل
fulmar U مرغی مانند مرغ طوفان
ovalize U تخم مرغی یا بیضی کردن
to piniona bird's wing U نوک بال مرغی را چیدن
roadrunner U مرغی شبیه فاخته تکزاس
oval U بیضی تخم مرغی شکل
combined speed indicator U عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
speed ring U طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
inflow ratio U نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
refereed U داور مسابقات
referee U داور مسابقات
double elimination tournament U مسابقات دو حذفی
referees U داور مسابقات
tournament U تشکیل مسابقات
refereeing U داور مسابقات
Track and field events . U مسابقات دو میدانی
commissioner U مدیر مسابقات
tournaments U مسابقات قهرمانی
tournament U مسابقات قهرمانی
arena U میدان مسابقات
commissioners U مدیر مسابقات
arenas U میدان مسابقات
tournaments U تشکیل مسابقات
burning rate U سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
indicated airspeed U سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
bowtell U [ابزاری با سر محدب و فیتیله تخم مرغی]
bowtelle U [ابزاری با سر محدب و فیتیله تخم مرغی]
cruller U کلوچه تخم مرغی سرخ شده
to get a meat for a bird U برای مرغی جفت پیدا کردن
standard egg section U مقطع تخم مرغی شکل معمولی
drags U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
slaloms U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slalom U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
oarsmen U پارو زن مسابقات قایقرانی
oarsman U پارو زن مسابقات قایقرانی
cup U گلدان جایزه مسابقات
cups U گلدان جایزه مسابقات
cupped U گلدان جایزه مسابقات
stand U سکوب تماشاچیان مسابقات
semi-final U مسابقات نیم پایانی
referees U داور مسابقات شدن
World Series U مسابقات نهایی بیسبال
umpire U سرداور داور مسابقات
umpires U سرداور داور مسابقات
umpiring U سرداور داور مسابقات
umpired U سرداور داور مسابقات
referee U داور مسابقات شدن
refereed U داور مسابقات شدن
refereeing U داور مسابقات شدن
Olympic U مربوط به مسابقات المپیک
machine number U عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
tachometer U اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
true air speed U سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
rate of flame propagation U سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
squares U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squaring U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
vitrifying U تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
analog U سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogues U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogue U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squared U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
convertor U وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case U حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
scutum U سپر دراز یا تخم مرغی روم قدیم
to pounce upon a bird U ناگهان برسر مرغی فرودامدن یا حمله کردن
prints U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
agonistic U وابسته به مسابقات باستانی یونان
To win on points. U با امتیاز برنده شدن ( در مسابقات )
track and field U وابسته به مسابقات دوصحرایی یا میدانی
alternates U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
state of rest U حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
plebeianism U حالت عوام یا مردم پست حالت توده
alternate U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
devitrify U از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
variable ratio U گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
rate of pouring U سرعت سیلان سرعت جاری شدن
muzzle velocity U سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
field events U ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
officiate U بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
Test matches U مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
officiates U بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
Test match U مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
showdown U مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
field event U ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
officiating U بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
showdowns U مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
officiated U بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
input U فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
inputted U فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
hunt meeting U برنامه مسابقات دو یا دو بامانع برای سوارکاران اماتور
swiss system U نوعی روش تعیین حریف در مسابقات شطرنج
semifinalist U کسیکه بمرحله مسابقات نیمه نهایی رسیده
past performances U سوابق چاپی نتایج مسابقات اسب یا گرگ
olympiad U جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک
egg bound U صفت مرغی که تخم درتخم دانش گشته یاپیچ خورده است
plasticity U حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive U حالت مالکیت حالت مضاف الیه
roadwork U تمرین عملی برای مسابقات مشت زنی و غیره
To bet on something . U روی چیزی شرط بستن (مانند مسابقات وغیره )
support U CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle U خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
accelerating U سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerate U سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated U سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerates U سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic U با سرعت کمتر از سرعت صوت
mach hold U بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
The striker's injury puts a question mark over his being fit in time for the tournament. U آسیب مهاجم آمادگی سر موقع او [مرد] را برای مسابقات نامشخص می کند.
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
uart U قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
zero wait state U که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
spectralness U حالت طیفی حالت شبحی
cold forming U حالت دهی در حالت سرد
spectrality U حالت طیفی حالت شبحی
marginal case U حالت نهائی حالت حدی
transitoriness U حالت ناپایداری حالت بی بقایی
cut off velocity U سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
air plot wind velocity U سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
transonic U سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
fastest U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
airspeeds U سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
airspeed U سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
declared speed U سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
skis U اسکی
ski U اسکی
skied U اسکی
ascii U اسکی
supersonic U هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
water-skis U اسکی ابی
ski suit U لباس اسکی
langlauf U اسکی صحرانوردی
cross county U اسکی صحرانوردی
skiier U اسکی باز
touring ski U اسکی تورینگ
ski tow U تله اسکی
ascii code U رمز اسکی
ski pole U چوبدست اسکی
wax U واکس اسکی
waxed U واکس اسکی
tipping U نوعی اسکی
ski boot U چکمه اسکی
skier U اسکی باز
waxes U واکس اسکی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com