English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 30 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
forg welding U جوشن کورهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chimney shaft U دودکش کورهای
furnace forge U اهنگری کورهای
stand U بستهای فولادی کورهای بلند
crematory U کورهای که لاشه مرده یااشغال را در ان می سوزانند
oast U کورهای که رازک را دران خشک می کنند
incinerators U کورهای که اشغال یا لاشه مرده در ان سوزانده و خاکسترمیشود
incinerator U کورهای که اشغال یا لاشه مرده در ان سوزانده و خاکسترمیشود
crematoria U کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
crematoriums U کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
crematorium U کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
d. armour U جوشن
armouring U جوشن
armour U جوشن
armor U جوشن
armature U جوشن
mail U جوشن
reinforcement U جوشن
mails U جوشن
magner armature U جوشن مغناطیسی
habergeon U جوشن بی استین
balanced armature unit U جوشن متعادل
deformed bar U جوشن اجدار
armature U جوشن پوشش
plate of a capacitor U جوشن خازن
condenser plate U جوشن خازن
bronze welding U جوشن برنز
ironclad armature U ارمیچر جوشن دار
ironclad magnet U اهنربای جوشن دار
shell transformer U مبدل جوشن دار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com