Perdic | جوشن بی استین | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 48 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	habergeon U	جوشن بی استین

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	tunics U	پیراهن بی استین یا با استین که مردوزن میپوشیده اند
	tunic U	پیراهن بی استین یا با استین که مردوزن میپوشیده اند
	armature U	جوشن
	reinforcement U	جوشن
	armouring U	جوشن
	armour U	جوشن
	mails U	جوشن
	mail U	جوشن
	d. armour U	جوشن
	armor U	جوشن
	armature U	جوشن پوشش
	magner armature U	جوشن مغناطیسی
	balanced armature unit U	جوشن متعادل
	deformed bar U	جوشن اجدار
	condenser plate U	جوشن خازن
	bronze welding U	جوشن برنز
	plate of a capacitor U	جوشن خازن
	forg welding U	جوشن کورهای
	shell transformer U	مبدل جوشن دار
	ironclad magnet U	اهنربای جوشن دار
	ironclad armature U	ارمیچر جوشن دار
	sleeves U	استین
	sleeve U	استین
	sleeves U	استین زدن به
	oversleeve U	استین کار
	sleevelet U	نیم استین
	armhole U	جای استین
	armholes U	جای استین
	armscye U	جای استین
	sleeve U	استین زدن به
	to pull any one by the sleeve U	استین کسیرا کشیدن
	to pull any one's sleeve U	استین کسیرا کشیدن
	to twitch one by the sleeve U	استین کسیرا کشیدن
	jumpers U	استین کوتاه زنانه
	jumper U	استین کوتاه زنانه
	dalmatic U	خرقه استین گشاد
	dolman sleeve U	استین گشاد و اویخته
	inverness U	یکجور ردای بی استین مردانه
	camisole U	نوعی ژاکت استین دار
	to inflate any one with pride U	باد در استین کسی انداختن
	kaross U	پوستین بی استین بومیان افریقا
	togas U	ردای بی استین لباس رسمی قضات
	raglan U	پالتو استین گشاد سبک و فراخ
	toga U	ردای بی استین لباس رسمی قضات
	chimere U	خرقه بدون استین ویا بااستین گشاد وبزرگ
	dolman U	جامه بلندی که جلوش باز و استین تنگی دارد
	scapular U	عبای کوتاه شانه پوش ردای بی استین باشلق دار کتفی

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy