English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
young saints Šold devils U جوانان دین دار گاهی چون پابسن گذارند بی دین می شوند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
youth hostel U شبانه روزی جوانان مهمانسرای جوانان
youth hostels U شبانه روزی جوانان مهمانسرای جوانان
to grow in years U پابسن گذاشتن
of ripe years U پابسن گذاشته
in and out U گاهی تو و گاهی بیرون
to verge toward old age U پابسن گذاشتن به پیری نزدیک شدن
shifts U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shift U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifted U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
optical U فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
saddle bag U خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
sequential U داده یا دستوراتی که به ترتیب پردازش می شوند , به ترتیبی که دستیابی می شوند
traffics U نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
trafficking U نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
trafficked U نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
traffic U نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
overlay U بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
overlaying U بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
overlays U بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
activity U روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
activities U روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
masters and misses U جوانان
young people U جوانان
youths U جوانان
youth U جوانان
yoth U جوانان
routine U توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routinely U توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
batch processing U سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند
routines U توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
stacks U ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stacked U ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stack U ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
youth hostel U خوابگاه جوانان
juveniles U ویژه نو جوانان
youth sports U بازیهای جوانان
the youth of the country U جوانان کشور
youths U جوانمرد جوانان
juvenile U ویژه نو جوانان
youth U جوانمرد جوانان
weather board U تخته سرازیری که دم دراطاق می گذارند
detects U سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detected U سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
end U حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
detect U سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
ends U حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
ended U حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
detecting U سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
youths of puissance U جوانان توانا یا نیرومند
hell fire club U باشگاه جوانان بی پروا
the rising generation U دوره جوانان اینده
lardon U تکه چربی که لای گوشت گذارند
lardoon U تکه چربی که لای گوشت گذارند
YMCAs U مخفف باشگاه جوانان مسیحی
YMCA U مخفف باشگاه جوانان مسیحی
There is no fault in young men having desires. <proverb> U آرزو به جوانان عیب نیست .
jaycee U عضو اطاق بازرگانی جوانان
small fry <idiom> U شخص غیر مهم ،جوانان
once in a while <adv.> U گاهی
occasionally <adv.> U گاهی
now ....now U گاهی ....گاهی
once in a way U گاهی
frequently [quite often] <adv.> U گاهی
sometimes U گاهی
whilom U گاهی
somewhen U گاهی
contiguous U خانههای گرافیکی یا حروفی که بر همدیگر اثر می گذارند
beanie U یکنوع عرقچین کوچک که محصلین برسر می گذارند
gilded youth U جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
from time to time U گاه گاهی
infrequently U گاه گاهی
once in a blue moon U گاه گاهی
every now and then U گاه گاهی
now and a U گاه گاهی
at times U گاه گاهی
black cap U کلاهی که هنگام اجرای حکم اعدام برسرمحکوم گذارند
petasus U یکجورکلاه کوتاه ولبه پهن که یونانیان برسرمی گذارند
true bill U اعلام جرمی که هیئت منصفه در فهر ان صحه گذارند
saturated colour U که روی ویدیو خوب نشان داده نمیشوندوممکن است باعث اختلال شوند یا روی صفحه پخش شوند
VDUs U ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
VDU U ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
vdt U ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
borstal U دارالتادیب جوانان بین شانزده و بیست و یک سال
borstals U دارالتادیب جوانان بین شانزده و بیست و یک سال
anchoring effect U اثر تکیه گاهی
bearing pressure U فشار تکیه گاهی
support conditions U شرایط تکیه گاهی
bearing stress U تنش تکیه گاهی
anchorage distance U فاصله تکیه گاهی
biretta U یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
jardiniere U جعبهای که گل دران سبز کرده و برای ارایش اطاق می گذارند
grape shot U گلولههای بهم چسبیده چون خوشه انگورکه یکباردرتوپ گذارند
he makes occasional mistakes U گاه گاهی اشتباه میکند
now and then a guest w come U گاه گاهی میهمانی می رسید
precious metals U سیم وزرو گاهی پلاطین
off and on U گاهی هرچند وقت یکبار
hit and miss U گاهی موفق وگاهی مغلوب
bearing pressure on foundation U فشار تکیه گاهی شالوده
sachet U بالشتک یا کیسه کوچکی که دران عطر خوشبومیریزند ودر لباس می گذارند
inverted commas U نام این دو نشان که در سوی عبارات نقل قول شده می گذارند
sachets U بالشتک یا کیسه کوچکی که دران عطر خوشبومیریزند ودر لباس می گذارند
respirator U اسبابی که به دهان و بینی می گذارند تا از استنشاق موادزیان اور جلوگیری کند
respirators U اسبابی که به دهان و بینی می گذارند تا از استنشاق موادزیان اور جلوگیری کند
yule log U کنده بزرگی که شب میلادبمناسبت اغاز مراسم عید دربخاری منزل گذارند
In the nature of things, young people often rebel against their parents. U طبعا جوانان اغلب با پدر و مادر خود سرکشی می کنند. .
Gangs of youths went on the rampage through the inner city. U دسته های جوانان با داد و بیداد از مرکز شهر رد شدند.
gapped scale U گاهی که چند نت ان حذف شده باشد
bookend U تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
bookends U تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
casual poor U کسیکه گاه گاهی نیازمند اعانه میشود
It is one of those things. U گاهی پیش می آید ،دیگر چه می شود کرد
chug U صدای انفجاری که گاهی از ماشین شنیده میشود
accept as true U گاهی پس از accept بمعنی پذیرفتن لفظ of می اورند
huck aback U حولهای پارچه نخ وکتان که گاهی گلداردرست می کنند
chugging U صدای انفجاری که گاهی از ماشین شنیده میشود
chugs U صدای انفجاری که گاهی از ماشین شنیده میشود
chugged U صدای انفجاری که گاهی از ماشین شنیده میشود
mastigophoran U اغازیان تک سلولی تاژکدار که گاهی جزء جلبک محسوبند
brochure U کتاب کوچک صحافی نشده که گاهی جلدکاغذی دارد
expansion bearing U تکیه گاهی که موجب حرکت طولی یا دورانی میشود
fox fire U نور وتشعشعی که گاهی ازچوبهای پوسیده ساطع میگردد
brochures U کتاب کوچک صحافی نشده که گاهی جلدکاغذی دارد
dunnage U کاه وپوشال ومواد سبکی که لای فروف ومال التجاره می گذارند تا از اسیب مصون بماند
subroutine U تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
corposant U گلولههای روشنایی که گاهی درهوای طوفانی بردکلهای کشتی دیده م
echolalia U تکرار و تقلید سخنان دیگران که گاهی نوعی مرض میشود
contrasting U فیلتری که روی صفحه نمایش می گذارند تا جذب نور را بیشتر کنند و از ناراحتی چشم جلوگیری کند
contrast U فیلتری که روی صفحه نمایش می گذارند تا جذب نور را بیشتر کنند و از ناراحتی چشم جلوگیری کند
contrasted U فیلتری که روی صفحه نمایش می گذارند تا جذب نور را بیشتر کنند و از ناراحتی چشم جلوگیری کند
contrasts U فیلتری که روی صفحه نمایش می گذارند تا جذب نور را بیشتر کنند و از ناراحتی چشم جلوگیری کند
grand tour U سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
grand tours U سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
natural erosion U فرسایش طبیعی که گاهی با پدیده خاک زائی در حالت تعادل است
cantilever U تیرکی که تنها در یک انتهابصورت صلب به تکیه گاهی متصل شده است
epicanthus U لایه کوچکی از پوست که گاهی گوشه درونی چشم رامی پوشاند
clipboards U قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
clipboard U قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
karakul U کاراکول [نژادی از گوسفند آسیائی با رنگ طبیعی سیاه، خاکستری و گاهی قهوه ای]
bubble sort U روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند
bad break U مشکلی که گاهی در نرم افزار کلمه پرداز با اعمال خودکار فاصله ایجاد میشود
admixtures U موادی بجز سیمان شن ماسه و اب که گاهی به عنوان ماده کمکی به بتن اضافه میکنند
rows U 1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
rowed U 1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
row U 1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
name part U بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند
orphrey U سجاف زردوزی که بجامه روحانیون می گذارند زردوزی
verbal note U شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
farmed U باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
farm U باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
farms U باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
hard sectoring U می دیسک که هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود و گاهی توسط مجموعهای نقاط پانچ شده اطراف hub مرکزی صورت می گیرد که هر سوراخ شروع سکتور ران نشان میدهد
androgen U می شوند
granfather file U نگهداری می شوند
object U نماش داده می شوند
direct objects U نماش داده می شوند
indirect objects U نماش داده می شوند
parallelled U که همزمان ارسال می شوند
parallelling U که همزمان ارسال می شوند
paralleling U که همزمان ارسال می شوند
logical U ای خالی با صفر پر می شوند
parallels U که همزمان ارسال می شوند
paralleled U که همزمان ارسال می شوند
parallel U که همزمان ارسال می شوند
objects U نماش داده می شوند
objecting U نماش داده می شوند
guded missile U موشک هدایت شوند
queues U که به ترتیب بررسی می شوند
objected U نماش داده می شوند
queueing U که به ترتیب بررسی می شوند
queued U که به ترتیب بررسی می شوند
queue U که به ترتیب بررسی می شوند
by comparison U وقتی مقایسه می شوند
dead heats U مسابقه ای که در ان چند نفربرنده می شوند
dead heat U مسابقه ای که در ان چند نفربرنده می شوند
nosing U باری که چرخهای لوکوموتیومتحمل می شوند
buggy U وسایلی که با کامپیوتر کنترل می شوند
buggies U وسایلی که با کامپیوتر کنترل می شوند
pitches U تعداد حروف کم در یک اینچ از خط جا می شوند
pitch U تعداد حروف کم در یک اینچ از خط جا می شوند
palettes U محدوده رنگهایی که استفاده می شوند
The days are getting shorter now . U روزها دارند کوتاه می شوند
Do cats and dogs drown? U آیا سگ وگربه در آب غرق می شوند ؟
palette U محدوده رنگهایی که استفاده می شوند
Bad news travels fast . <proverb> U خبرهاى بد سریع پخش مى شوند.
generation U توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
sequential U عملیاتی که یکی پس از دیگری اجرا می شوند
operation U ترتیب ای که عملیات دستور انجام می شوند
non indictable offence U جرایمی که بدون صدورادعانامه تعقیب می شوند
The old paper money is called in. U اسکناسهای کهنه از جریان خارج می شوند
job U کارهایی که در هر لحظه در سیستم پردازش می شوند
factories U ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
factory U ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
benifit of elergy U امتیازروحانیون برای اینکه شرعامحاکمه شوند
jobs U کارهایی که در هر لحظه در سیستم پردازش می شوند
He wears his socks into holes . U آنقدر جوابهارامی پوشد تا سوراخ شوند
lan U و توسط کابل بهم وصل می شوند
overscan U ن شوند که تصویر در صفحه مناسب است
The losses run into hundreds of thousands. U خسارات بالغ به صدها هزار می شوند.
package U گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
packaged U گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com