English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
high frequency radio direction finding U جهت یابی رادیویی فرکانس بالا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
high frequency radio station U ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
superheterodyne U گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
radio frequency U فرکانس رادیویی
radio frequency interference U تداخل فرکانس رادیویی
rf U Frequency Radio فرکانس رادیویی
high frequency U فرکانس رادیویی بین 3 تا 03مگاهرتز مورد استفاده درمخابرات هوا به دریا
manipulative deception U تغییر فرکانس یا دستکاری دروسایل فرستنده خودی برای گول زدن دشمن فریب رادیویی عمدی
rf U ورقه نازک فلزی که اطراف یک کابل پیچیده شده که مانع ارسال سیگنالهای واسط فرکانس رادیویی میشود
h.f. U فرکانس بالا
radio frequency U فرکانس بالا
high frequency U فرکانس بالا
high frequency heating U گرمایش فرکانس بالا
first detector U یکسوساز فرکانس بالا
high frequency bias U بایاس فرکانس بالا
high frequency generator U ژنراتور فرکانس بالا
radio frequency biasing U بایاسینگ فرکانس بالا
high frequency choke U پیچک فرکانس بالا
high frequency alternating current U جریان فرکانس بالا
high frequency discharge U تخلیه فرکانس بالا
high frequency cable U کابل فرکانس بالا
high frequency energy U انرژی فرکانس بالا
high frequency engineering U مهندسی فرکانس بالا
high frequency field U میدان فرکانس بالا
high frequency furnace U کوره فرکانس بالا
high frequency circuit U مدار فرکانس بالا
high frequency amplification U تقویت فرکانس بالا
high frequency oscillation U نوسان فرکانس بالا
hight frequency current U جریان فرکانس بالا
high frequency welding U جوشکاری فرکانس بالا
high frequency voltage U ولتاژ فرکانس بالا
high frequency heater U گرمکن فرکانس بالا
high frequency transmission U انتقال فرکانس بالا
high frequency transistor U ترانزیستور فرکانس بالا
high frequency transformer U مبدل فرکانس بالا
high frequency telephony U فن تلفن فرکانس بالا
high frequency speaker U بلندگوی فرکانس بالا
high frequency alternator U مولد فرکانس بالا
high frequency pentode U پنتود فرکانس بالا
high frequency performance U رفتار فرکانس بالا
high frequency range U ناحیه ی فرکانس بالا
high frequency resistance U مقاومت فرکانس بالا
high frequency responce U پاسخ فرکانس بالا
high frequency tube U لامپ فرکانس بالا
high frequency amplifier U تقویت کننده فرکانس بالا
high frequency alternating current U جریان متناوب فرکانس بالا
high frequency carrier cable U کابل کاریر فرکانس بالا
high frequency alloy juction transistor U ترانزیستور الیاژی فرکانس بالا
high frequency coil U سیم پیچ فرکانس بالا
high frequency conductivity U قابلیت هدایت فرکانس بالا
high frequency winding U سیم پیچی فرکانس بالا
high frequency amplification stag U طبقه تقویت فرکانس بالا
high frequency signal generator U سیگنال ژنراتور فرکانس بالا
high frequency palsmagenerator U مولد پلاسمای فرکانس بالا
high frequency induction furnace U کوره القایی فرکانس بالا
highfrequency measuring bridge U پل اندازه گیری فرکانس بالا
high frequency heating equipment U تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
high frequency sound U موج صوتی فرکانس بالا
high frequency current gain U تقویت جریان فرکانس بالا
vhf range U ناحیه فرکانس خیلی بالا
high frequency electrical engineering U مهندسی برق فرکانس بالا
high frequency equivalent circuit U مدار معادل فرکانس بالا
high frequency induction hardening U سخت گردانی القایی فرکانس بالا
high frequency gas discharge breakdown U شکست تخلیه گازی فرکانس بالا
high frequency biasing U پیش مغناطیس کنندگی فرکانس بالا
high frequency interference U تداخل امواج فرکانس بالا سیگنال مزاحم
high frequency stabilized arc U قوس نوری تثبیت شده ی فرکانس بالا
middleman U دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
middlemen U دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
carriers U حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
carrier U حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
cone of silence U مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
radio interference U تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
involution U توان یابی قوه یابی
wobbulator U تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
high frequency U دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
resonances U وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
resonance U وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
frequency division multilexing U مخابره چندتایی فرکانس استفاده از یک مسیرالکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس
radio button U شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
critical frequency U فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
baseband U 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
base band U 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
fm U فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
instantaneous frequency U مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
spinwriter U چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
radios U رادیویی
radioed U رادیویی
radio U رادیویی
radioing U رادیویی
broadcasting U رادیویی
vertically U از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
radio compass U قطبنمای رادیویی
radio frequencies U فرکانسهای رادیویی
radio ferquency U بسامد رادیویی
radio wave U موج رادیویی
radio call sign U معرف رادیویی
radio silence U سکوت رادیویی
radio dicipline U انضباط رادیویی
radio sextant U سکستانت رادیویی
radio telescopes U تلسکوپ رادیویی
radio detection U اکتشاف رادیویی
radio control U فرمان رادیویی
radio telescope U تلسکوپ رادیویی
radio beacon U بیکن رادیویی
phototelegraphy U عکاسی رادیویی
r.f. U بسامد رادیویی
play by play U پخش رادیویی
radio horizon U افق رادیویی
radio interference U پارازیت رادیویی
radio link U پیوند رادیویی
receivers U گیرنده رادیویی
listening silence U سکوت رادیویی
radio match U رویارویی رادیویی
radio navigation U ناوبری رادیویی
hertzian wave U موج رادیویی
receiver U گیرنده رادیویی
radio receiver U گیرنده رادیویی
radio alimeter U فرازیاب رادیویی
radiophoto U عکاسی رادیویی
transmitter U فرستنده رادیویی
facsimiles U عکس رادیویی
call sign U معرف رادیویی
electronic locator U فلزیاب رادیویی
waving U موج رادیویی
faxing U عکاسی رادیویی
waves U موج رادیویی
receiving set U گیرنده رادیویی
facsimiles U عکاسی رادیویی
facsimile U عکس رادیویی
call signs U معرف رادیویی
space radiation U تشعشع رادیویی
faxes U عکاسی رادیویی
radio broadcasting U پخش رادیویی
transmitters U فرستنده رادیویی
faxed U عکاسی رادیویی
fax U عکاسی رادیویی
facsimile U عکاسی رادیویی
telephoto U عکاسی رادیویی
radio waves U امواج رادیویی
metal locator U فلزیاب رادیویی
radiophotograph U عکس رادیویی
radiometeorograph U هوانگار رادیویی
radio metal locator U فلزیاب رادیویی
radiographic U مخابرات رادیویی
radiographic U عکس رادیویی
wirephoto U عکاسی رادیویی
radmail U پست رادیویی
wave U موج رادیویی
waved U موج رادیویی
compere U مجریبرنامهتلویزیونییا رادیویی
telephotography U عکاسی رادیویی
spotter U کمک مفسر رادیویی
telemetry U مسافت سنجی رادیویی
wave front U جبهه امواج رادیویی
radiographs U پوتونگار عکس رادیویی
play by play U پخش رادیویی مسابقه
tactical call sign U معرف رادیویی تاکتیکی
radiograph U پوتونگار عکس رادیویی
net call sign U معرف رادیویی شبکه
radiotelegraphic U تلگراف رادیویی کردن
radios U پیام رادیویی فرستادن
radio U پیام رادیویی فرستادن
radio call sign U معرف ایستگاه رادیویی
high power radio station U ایستگاه رادیویی بزرگ
radio approach U دستگاه تقرب رادیویی
groundwave U موجهای رادیویی زمینی
direction finder U جهت یاب رادیویی
skip zone U منطقه کور رادیویی
radio frequency transformer U مبدل بسامد رادیویی
radiotelegraph U تلگراف رادیویی کردن
radio astronomy U اختر شناسی رادیویی
broadcasting station U ایستگاه رادیویی فرستنده
radioing U پیام رادیویی فرستادن
radioed U پیام رادیویی فرستادن
rawinsonde U جهت یاب رادیویی
screenwriter U نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
twin sideband U ارتباط رادیویی دو باندی یا دوعنصری
screenplay U نمایشنامه رادیویی وسینمایی یاتلویزیونی
screenplays U نمایشنامه رادیویی وسینمایی یاتلویزیونی
back scattering U توزیع معکوس امواج رادیویی
r f power supply U منبع توان بسامد رادیویی
back scattering U پخش معکوس امواج رادیویی
radio frequency amplifier U فزون ساز بسامد رادیویی
coastal refraction U انعکاس ساحلی امواج رادیویی
garbage U واسط رادیویی از کانالهای مجاور
sweep jamming U امواج سیار پارازیت رادیویی
radio range station U ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
radmail U وسیله ارسال پیام رادیویی
screenwriters U نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
extrapolation U برون یابی
i. and evdevolution U توان یابی
extrapolations U برون یابی
trapping U غلط یابی
termination U پایان یابی
levelling U ارتفاع یابی
patterning U طرح یابی
calibration U خصلت یابی
cost finding U ارزش یابی
debugger U اشکال یابی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com