Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sargassum
U
جنسی از خزههای دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
plexiform
U
شبیه خزههای درهم پیچیده
androgen
U
هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
estrogen
U
هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
erogenous
U
ارضاکننده تحریکات شهوانی و جنسی محرک احساسات جنسی
seabee
U
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
exhibitionism
U
نوعی انحرافات جنسی که دران شخص بوسیله نشان دادن الت جنسی خود احساسات شهوانی رافرومینشاند عریان گرائی
isogamete
U
سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
sexes
U
احساسات جنسی روابط جنسی
sex
U
احساسات جنسی روابط جنسی
midshipman
U
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic
U
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
running lights
U
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
pilot chart
U
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
petty officer
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officers
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kites
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
oceanography
U
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
kite
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
chine
U
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
sea mark
U
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sea cucumber
U
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
stadimeter
U
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
oogamete
U
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
sea power
U
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner
U
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
terns
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
naval activity
U
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
marines
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marine
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
tern
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
task unit
U
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director
U
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
summary areas
U
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists
U
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
knot
U
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
U
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
maritime
U
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
naval aviation
U
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
bureau of naval personnel
U
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
rear commodore
U
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator
U
برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
Marine Corps
U
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy commodore
U
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
crash locator beacon
U
برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
commandant of marine corps
U
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
light ship
U
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
sofar
U
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
bisexual
U
دو جنسی
ambisexual
U
دو جنسی
gamic
U
جنسی
road sense
U
جنسی
kind
U
جنسی
kindest
U
جنسی
kinds
U
جنسی
hermaphrodites
U
دو جنسی
unisex
U
دو جنسی
unisexual
U
یک جنسی
hermaphrodite
U
دو جنسی
diclinous
U
یک جنسی
sexes
U
جنسی
sexual
U
جنسی
generic
U
جنسی
bisexuals
U
دو جنسی
homogeneity
U
هم جنسی
sex
U
جنسی
lobster
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobsters
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
sexual anomaly
U
نابهنجاری جنسی
heterophilia
U
دیگرخواهی جنسی
scopophilia
U
تماشاگری جنسی
heteroeroticism
U
دگرخواهی جنسی
eroticism
U
تحریکات جنسی
eroticism
U
تمایلات جنسی
sex perversion
U
انحراف جنسی
heteroerotism
U
دگرخواهی جنسی
heterosome
U
کروموزوم جنسی
sexual intercourse
U
مقاربت جنسی
haploid cell
U
یاخته جنسی
sexual intercourse
U
امیزش جنسی
sexual perversion
U
انحراف جنسی
sexual deviation
U
انحراف جنسی
sexual aberration
U
انحراف جنسی
coitus
U
مقاربت جنسی
gonocyte
U
سلول جنسی
sex offenses
U
جرایم جنسی
sex glands
U
غدههای جنسی
sex differentiation
U
تمایز جنسی
excitement
U
برانگیختگی جنسی
sodomy
U
انحراف جنسی
sex differences
U
تفاوتهای جنسی
gynandromorphy
U
ریخت دو جنسی
sex chromosomes
U
کروموزومهای جنسی
raped
U
تجاوز جنسی
gynandrous
U
نر و ماده دو جنسی
excitements
U
برانگیختگی جنسی
idols of the tribe
U
اوهام جنسی
impotency
U
ضعف جنسی
impotence
U
ضعف جنسی
impotence
U
ناتوانی جنسی
renifleur
U
بو پرست جنسی
parasexuality
U
نابهنجاری جنسی
psychosexual
U
روانی- جنسی
psycholagny
U
خیالپردازی جنسی
payment in kind
U
پرداخت جنسی
pansexualism
U
جنسی نگری
paraphilia
U
نابهنجاری جنسی
peepling tom
U
تماشاگر جنسی
rape
U
تجاوز جنسی
raping
U
تجاوز جنسی
rapes
U
تجاوز جنسی
lesbianism
U
رابطه جنسی زن با زن
aphrodisiacs
U
برانگیزنده جنسی
rapists
U
متجاوز جنسی
aphrodisiac
U
برانگیزنده جنسی
inkind
U
کمک جنسی
taxes in kind
U
مالیات جنسی
heterosexuality
U
دگرخواهی جنسی
puberty
U
بلوغ جنسی
voyeurism
U
تماشاگری جنسی
sex appeal
U
جاذبه جنسی
potency
U
توان جنسی
sexism
U
تبعیض جنسی
sex discrimination
U
تبعیض جنسی
sexuality
U
عطش جنسی
rapist
U
متجاوز جنسی
sexuality
U
تمایلات جنسی
petting
U
نوازش جنسی
sex education
U
اموزش جنسی
multure
U
مزد جنسی
gametangium
U
سلول جنسی
zygosis
U
امیختگی جنسی
libidos
U
شور جنسی
libido
U
شور جنسی
modesty
U
شرم جنسی
benefit in kind
U
نفع جنسی
bisexuality
U
دو گانگی جنسی
venery
U
مقاربت جنسی
gender identity
U
هویت جنسی
commodity money
U
پول جنسی
unisexuality
U
حالت یک جنسی
truckage
U
مبادله جنسی
germ cell
U
یاخته جنسی
gamete
U
یاخته جنسی
sexual disorder
U
اختلال جنسی
Sexual assault
U
تجاوز جنسی
autoeroticism
U
خودانگیزی جنسی
autoerotism
U
خودانگیزی جنسی
sexual orientation
U
گرایش جنسی
climax
U
اوج جنسی
climaxes
U
اوج جنسی
asexual
U
غیر جنسی
Y chromosomes
U
کروموزوم جنسی
Y chromosome
U
کروموزوم جنسی
anaphrodisia
U
بی میلی جنسی
Peeping Toms
U
تماشاگر جنسی
Peeping Tom
U
تماشاگر جنسی
autosomal
U
غیر جنسی
gonad
U
غده جنسی
sexual delusion
U
هذیان جنسی
sexual development
U
رشد جنسی
deviation
U
انحراف جنسی
sexual symbolism
U
نمادگری جنسی
sexual maturity
U
بلوغ جنسی
sexual offences
U
جرائم جنسی
erotomania
U
جنون جنسی
sexual relations
U
روابط جنسی
sexual relations
U
مقاربت جنسی
sexual arousal
U
برانگیختگی جنسی
sexual receptivity
U
پذیرندگی جنسی
active algolagnia
U
ازارگری جنسی
sexiness
U
جاذبه جنسی
deviations
U
انحراف جنسی
tax in kind
U
مالیات جنسی
platyhelminth
U
جنسی از کرمهای پهن
pedication
U
عمل جنسی با حیوانات
autosome
U
رنگینتن غیر جنسی
cohabit
U
رابطه جنسی داشتن
cohabited
U
رابطه جنسی داشتن
sexual intercourse
U
مواقعه نزدیکی جنسی
sexual intercourse
U
رابطه جنسی مجامعت
desexualization
U
غیر جنسی کردن
cohabits
U
رابطه جنسی داشتن
eonism
U
مبدل پوشی جنسی
erotogenic
U
محرک تحریکات جنسی
heats
U
تحریک جنسی زنان
cohabiting
U
رابطه جنسی داشتن
heat
U
تحریک جنسی زنان
autosome
U
کروموزوم غیر جنسی
passivity
U
فعل پذیری جنسی
exospore
U
هاگ غیر جنسی
promiscuous
U
بیقید در امور جنسی
asexual
U
بدون عمل جنسی
passivism
U
فعل پذیری جنسی
promiscuity
U
بی بند و باری جنسی
asexual
U
فاقد خاصیت جنسی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com