English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 122 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bestiality U جماع با حیوانات
buggery with animals U جماع با حیوانات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
copulation U جماع
sexual relations U جماع
coitus U جماع
cohabitation U جماع
sexual intercourse U جماع
carnal knowledge U جماع
coition U جماع
dight U جماع کردن
partisans of consensus U اهل جماع
zooerasty U جماع با حیوان
sodomyh U جماع غیرطبیعی
copulate U جماع کردن
coitophobia U جماع هراسی
coitus interruptus U جماع منقطع
anal intercourse U جماع مقعدی
copulates U جماع کردن
coitus reservatus U جماع مطول
onanism U جماع منقطع
copulating U جماع کردن
sodomy U جماع باحیوانات
bestiality U جماع با حیوان
randy [British E] <adj.> U آزمند جماع
horny <adj.> U آزمند جماع
copulated U جماع کردن
sexual intercourse U جفت گیری جماع
sexual intercourse U وطی جماع کردن
sexual U وابسته به الت تناسلی و جماع
infibulation U چفت کردن الت تناسلی برای جلوگیری از جماع
lore U حیوانات
put away <idiom> U کشتن حیوانات
zootomy U تشریح حیوانات
zoolatry U پرستش حیوانات
rodentia U حیوانات قراضه
stray animals U حیوانات ضاله
venery U حیوانات شکارشونده
home range U جایگاه حیوانات
feedstuff U خوراک حیوانات
domestic animals U حیوانات اهلی
foal U توله حیوانات
fauna U حیوانات یک اقلیم
dung U مدفوع حیوانات
wildlife U حیوانات وحشی
breeding U پرورش حیوانات
foals U توله حیوانات
chits U توله حیوانات
chit U توله حیوانات
zootechnical U وابسته به فن تربیت حیوانات
big game U شکار حیوانات بزرگ
make friends <idiom> U رفاقت با حیوانات ومردم
woodnote U صدای حیوانات جنگل
pedication U عمل جنسی با حیوانات
farms U پرورشگاه حیوانات اهلی
farmed U پرورشگاه حیوانات اهلی
bull U حیوانات نر بزرگ فرمان
farm U پرورشگاه حیوانات اهلی
bulls U حیوانات نر بزرگ فرمان
forepaw U پنجه دست حیوانات
damage feasant U خسارت ناشی از حیوانات
crest U یال [حیوانات و جانور شناسی]
pen U حیوانات اغل خانه ییلاقی
zoomorphic U [استفاده از نقوش حیوانات در فرش]
mane U یال [حیوانات و جانور شناسی]
pens U حیوانات اغل خانه ییلاقی
penned U حیوانات اغل خانه ییلاقی
penning U حیوانات اغل خانه ییلاقی
acron U قسمت قدامی حیوانات بنددار
warrens U محل نگهداری حیوانات وحشی
privilegium U حق تقدم در شکار حیوانات اهلی
reclaim animal U حیوانات وحشی تربیت شده
warren U محل نگهداری حیوانات وحشی
parkas U نیم تنه پوست حیوانات
soilage U علف تازه علوفه حیوانات
squamation U پوشش فلسی شکل حیوانات
sweetbread U تیموس حیوانات جوان دنبلان
beaver U سگ آبی [حیوانات و جانور شناسی]
diana U الههء ماه وشکار حیوانات وحشی
taxidermy U پرکردن پوست حیوانات با کاه وغیره
exuviae U پوشش یا پوست حیوانات پس از انداخته شدن
blasetocyst U جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
gasteropod U حیوانات ناعمه خانواده راب یاحلزون
home range U جای محدود برای فعالیت حیوانات
zoon U هر یک از حیوانات منفرد متعلق به حیوان مرکب
upland game U پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
fluor U مایعات بدن حیوانات مواد فلورین دار
forequarter U ربع قدامی خارجی بدن یالاشه حیوانات
zoomorphism U استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
vivary U جای نگهداری حیوانات یا محل صید ماهی
veterinarian U پزشک حیوانات در ارتش دامپزشک رشته دامپزشکی
veterinarians U پزشک حیوانات در ارتش دامپزشک رشته دامپزشکی
taxidermist U ویژه گر پر کردن پوست حیوانات باکاه وغیره
zoomorphism U تجسم خدا یا خدایان بشکل حیوانات پست
dicker U مبادله کردن پوست حیوانات معامله جنسی
animalist U مصور حیوانات معتقد به حیوان صفتی انسان
zootechnician U کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
small game U پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
poundage U وزن چیزی برحسب پوند یا رطل محصور سازی حیوانات
fish story U ماهی خشک وخورد شده که بمصرف کود وغذای حیوانات میرسد
fish meal U ماهی خشک وخورد شده که بمصرف کود وغذای حیوانات میرسد
biomorph U [فرم پایه در موضوعات زنده مانند طراحی حیوانات، انسانها یا جانورشناسی]
biogeography U رشتهای از زیست شناسی که درباره طرزانتشار و پخش حیوانات ونباتات بحث میکند
Agricultural Order U سرستون [سر ستون کرنتی با تومارهای پیچیده شده به شکل سر حیوانات یا آرایش برگ کنگره ای]
jape U گمراه کردن جماع کردن
meddled U پراکنده کردن جماع کردن
meddles U پراکنده کردن جماع کردن
meddle U پراکنده کردن جماع کردن
acrostolium U [قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
bioecology U رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
tusks U دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
tusk U دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
pounds U اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
pounding U اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
pounded U اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
pound U اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
relief U نقش یا گل برجسته [این امر در فرشبافی بیشتر در هنگام بافت چهره انسان، گاه نقوش حیوانات و یا استفاده از آیات، کلمات و شعر در متن و یا حاشیه فرش بکار می رود.]
lion rug U فرش شیری [این طرح بیشتر مربوط به استان فارس و عشایر آن منطقه بوده و گاه در طرح از شتر و یا حیوانات دیگر نیز استفاده می شود.]
dye-stuff U ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
hunting design U طرح شکارگاهی [این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
natural dyes U رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com