English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pedogenesis U جلگه سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
steppe U جلگه
pedogenesis U جلگه
steppes U جلگه
campaigning U جلگه
campaign U جلگه
flat U جلگه
flattest U جلگه
plain U جلگه
campaigns U جلگه
plainest U جلگه
campaigned U جلگه
plains U جلگه
plainer U جلگه
champaign U جلگه صحرا
plateau U جلگه مرتفع
plateaux U جلگه مرتفع
plateaus U جلگه مرتفع
lea U جلگه سبز
plainsman U جلگه نشین
plains U غیر رسمی جلگه
steppes U جلگه وسیع بی درخت
plain U غیر رسمی جلگه
plainer U غیر رسمی جلگه
plainest U غیر رسمی جلگه
pedogenesis U مبحث پیدایش جلگه
steppe U جلگه وسیع بی درخت
cuesta U جلگه مایل یااریب
pampa U جلگه پهناورسبزو بی درخت درجنوب رود درامریکای جنوبی
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
puno U جلگه بلند و سرد در کوههای ANDES در کشورPERU دشواریی در نفس کشیدن
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustration U خنثی سازی محروم سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
idolization U بت سازی
compaction U تو پر سازی
repk lection U پر سازی
local anasthesia U سر سازی
flooring U کف سازی
individuation U تک سازی
individualization U تک سازی
retortion U کج سازی
retortion U خم سازی
stylization U مد سازی
bridgework U پل سازی
individualize U تک سازی
individualising U تک سازی
individualises U تک سازی
individualised U تک سازی
pavements U کف سازی
flection U خم سازی
pavement U کف سازی
padding U له سازی
deflexion U خم سازی
individualized U تک سازی
truncation U بی سر سازی
bridge building U پل سازی
individualizing U تک سازی
individualizes U تک سازی
evacuation U تهی سازی
sterilization U سترون سازی
brazier U برنج سازی
coaching U اماده سازی
flooding U غرقه سازی
simplifies U ساده سازی
regionalism U منطقه سازی
suboptimization U زیربهینه سازی
shipbuilding U کشتی سازی
braziers U برنج سازی
negation U خنثی سازی
submergence U مخفی سازی
stylography U گراور سازی
renewal U تازه سازی
modulation U سوار سازی
reconstructions U دوباره سازی
idealized U دلخواه سازی
idealizes U دلخواه سازی
idealises U دلخواه سازی
idealised U دلخواه سازی
sculptures U پیکره سازی
idealising U دلخواه سازی
idealizing U دلخواه سازی
sculptures U مجسمه سازی
sculpture U پیکره سازی
sculpture U مجسمه سازی
refreshingly U دوباره سازی
refreshing U دوباره سازی
refrigeration U سرد سازی
reconstruction U دوباره سازی
renewals U تازه سازی
modernization U نوین سازی
idealize U دلخواه سازی
simplify U ساده سازی
unification U یکی سازی
suffocation U خفه سازی
revelations U فاش سازی
revelation U فاش سازی
schemes U سامان سازی
schemed U سامان سازی
scheme U سامان سازی
spoliation U تباه سازی
immunization U ایمن سازی
portrayals U مجسم سازی
portrayal U مجسم سازی
enslavement U بنده سازی
netting U تور سازی
ordering U مرتب سازی
urbanization U شهری سازی
accommodations U برون سازی
accommodation U برون سازی
inversions U وارون سازی
inversion U وارون سازی
soilure U الوده سازی
solidification U سفت سازی
severance U جدا سازی
frame-ups U پرونده سازی
frame-up U پرونده سازی
stupefaction U گیج سازی
slitting U میخ سازی
scaling U مقیاس سازی
planning U زمینه سازی
afforestation U جنگل سازی
modelling U قالب سازی
mimicry U شکلک سازی
detection U نمایان سازی
detection U اشکار سازی
disclosure U فاش سازی
disclosures U فاش سازی
ceramics U سفال سازی
churning U کره سازی
standardization U متعارف سازی
standardization U یکنواخت سازی
standardization U استاندارد سازی
housing U خانه سازی
stigmatization U بدنام سازی
series production U سری سازی
floors U کف سازی کردن
floored U کف سازی کردن
floor U کف سازی کردن
simplifying U ساده سازی
intriguing U زمینه سازی
transposition U پس وپیش سازی
transposition U جابه جا سازی
milling U ارد سازی
assimilation U همگون سازی
assimilation U درون سازی
smoothing U صاف سازی
arching U طاق سازی
rejuvenation U جوان سازی
depletion U تهی سازی
displacement U جانشین سازی
packing U فشرده سازی
wording U عبارت سازی
transmogrification U دگرگون سازی
tracucement U بدنام سازی
neutralization U خنثی سازی
insulating U عایق سازی
insulates U عایق سازی
insulate U عایق سازی
pacification U ارام سازی
exclusion U محروم سازی
fading U محو سازی
enrichment U غنی سازی
humanization U مردمی سازی
nationalization U ملی سازی
industrialization U صنعتی سازی
torrefaction U برشته سازی
torrefaction U خشک سازی
trituration U نرم سازی
trituration U پودر سازی
tropology U استعاره سازی
simulation U همانند سازی
simulation U فاهر سازی
simulation U شبیه سازی
notification U اگاه سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com