English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (36 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
throttle U جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttled U جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttles U جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttling U جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
plenum chamber U محفظه اب بندی شده درتوربینهای گاز که سبب ملایم کردن و گرفتن نوسانات جریان هوا میگردد
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
flow control U کنترل جریان
gasoline U سوخت موتورهای بنزینی بنزین موتور بنزین
maximum control current U جریان کنترل حداکثر
arrest U جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrested U جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrests U جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
to regulate the traffic U [جریان] ترافیک را کنترل کرن
to regulate the flow of traffic U [جریان] ترافیک را کنترل کرن
laminar control flow system U سیستم کنترل جریان خطی یالایهای
gill type flap U فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا
gill U فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا
transistors U وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
transistor U وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
to block [to block up] [to clog] [to clog up] something U جلوی جریان [ریزش] چیزی را گرفتن
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
bid U بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده
bids U بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده
transistors U هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector
transistor U هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
petrol U بنزین گیری کردن
damping vane U پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
variable discharge turbine U توربین گازی که جرم جریان ان توسط شیرها یا دریچه هایی کنترل میشود و قدرت توربین را با ارتفاع ومتغیرهای دیگر سازگارمیکند
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
anti balance tab U بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
curbs U محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curb U محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbing U محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbed U محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control U کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
fire control U کنترل کردن اتش کنترل اتش
gassed U بنزین
gasoline U بنزین
fuel U بنزین
gasses U بنزین
petrol U بنزین
gasolene U بنزین
gas U بنزین
gases U بنزین
motor sprit U بنزین
fueled U بنزین
storm bird U بنزین
fuelling U بنزین
benzine U بنزین
fuels U بنزین
fuelled U بنزین
benzole U بنزین
flowed U جریان جاری کردن
switches U جریان را عوض کردن
flow U جریان جاری کردن
flows U جریان جاری کردن
switch U جریان را عوض کردن
switched U جریان را عوض کردن
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
petrol pipe U لوله بنزین
petrol filter U صافی بنزین
gasolinic U وابسته به بنزین
high grade petrol U بنزین سوپر
gas inlet valve needle U ژیگلور بنزین
gas injection U پاشش بنزین
gas pump U پمپ بنزین
petrol can U باک بنزین
gas pump U تلمبه بنزین
petrol pump U پمپ بنزین
premium grade petrol U بنزین سوپر
light gasolin U بنزین سبک
gas injection U تزریق بنزین
fuel filter U صافی بنزین
fuel pump U پمپ بنزین
gas U بنزین گازمعده
avgas U بنزین هواپیما
Premium gas U بنزین سوپر
phenyl U اصل بنزین
aviation gasoline U بنزین هواپیما
gas level U سطح بنزین
petrol tank U مخزن بنزین
gasoline barrel U بشکه بنزین
filling stations U پمپ بنزین
gasoline consumption U مصرف بنزین
naphtha U بنزین سنگین
gas tank U بخار بنزین
gasoline dump U باک بنزین
gas tank U پودر بنزین
petrol container U فرف بنزین
gasses U بنزین گازمعده
gas storage U مخزن بنزین
gasoline electric U بنزین الکتریکی
gassed U بنزین گازمعده
gas stations U پمپ بنزین
gases U بنزین گازمعده
gas recovery U بازیابی بنزین
gas station U پمپ بنزین
filling station U پمپ بنزین
gasoline drum U بشکه بنزین
gasoline can U قوطی بنزین
petrol pump U تلمبه بنزین
current compensation U کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
three phase current U جریان سه فاز جریان دوار
parasitic current U جریان نشتی جریان خارجی
current flow U سیلان جریان فلوی جریان
bridling U کنترل کردن
bridle U کنترل کردن
controls U کنترل کردن
check-up U کنترل کردن
get along <idiom> U کنترل کردن
bridled U کنترل کردن
bridles U کنترل کردن
controlling U کنترل کردن
control U کنترل کردن
check-ups U کنترل کردن
inspects U جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspecting U جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspected U جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspect U جستجو کردن بررسی کردن کنترل
flumming U تنگ کردن مقطع جریان اب
reflow U فروکش کردن جریان مجدد
To swim against the current. U بر خلاف جریان آب شنا کردن
grid current limiting U محدود کردن جریان شبکه
married under a contract unlimited perio U زن گرفتن شوهر کردن مزاوجت کردن عروسی کردن با
gasoline gels U بنزین تغلیظ شده
petrol feed pump U پمپ تغذیه بنزین
petrol injection pump U پمپ تزریق بنزین
gas synthesis U ترکیب مصنوعی بنزین
gasoline brick U بنزین بااکتان بالا
gasoline brick U بنزین خوش سوز
gasoline dump U مخزن موقتی بنزین
I've run out of petrol. بنزین تمام کردم.
unleaded petrol U بنزین بدون سرب
gas form natrural gas U بنزین از گاز طبیعی
gas air mixture U مخلوط بنزین و هوا
storm bird U بنزین ریختن ماشین
gasholders U محل نگهداری بنزین
gasholder U محل نگهداری بنزین
gas inlet valve needle U سوزن شیرورودی بنزین
pr etrol filling station U ایستگاه پمپ بنزین
controls U کنترل کردن فرمان
damage control U کنترل کردن خسارات
controlling U کنترل کردن فرمان
control U کنترل کردن فرمان
electrolyze U تجزیه کردن بوسیله جریان برق
damper U الت میزان کردن جریان هوا
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
service stations U ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
petrol gage U دستگاه اندازه گیری بنزین
benzoline U بنزین خام یاپالوده نشده
gas saving U صرفه جویی در مصرف بنزین
service station U ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
serivce station U ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
Where is the neareset petrol station? U نزدیکترین پمپ بنزین کجاست؟
gas form natrural gas U بنزین حاصله از گاز طبیعی
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
airspace control U کنترل کردن فضای هوایی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com