Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 112 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
jog
U
جلو امدگی یاعقب رفتگی
jogged
U
جلو امدگی یاعقب رفتگی
jogging
U
جلو امدگی یاعقب رفتگی
jogs
U
جلو امدگی یاعقب رفتگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
clamshell
U
کاناپه خلبان که از جلو یاعقب لولا شده
gibbosity
U
بر امدگی
congregations
U
گرد امدگی
outthrust
U
پیش امدگی
osteophyte
U
بر امدگی استخوانی
nid
U
بر امدگی نوک
cornice
U
پیش امدگی
cornices
U
پیش امدگی
aggregation
U
گرد امدگی
protrusion
U
پیش امدگی
gibbosity
U
پیش امدگی
corbel
U
پیش امدگی
adams apple
U
بر امدگی گلو
congregation
U
گرد امدگی
protrusions
U
پیش امدگی
congestion
U
فراهم امدگی
projection
U
پیش امدگی
projections
U
پیش امدگی
jut
U
پیش امدگی
protrusility
U
جلو امدگی
jutted
U
پیش امدگی
juts
U
پیش امدگی
pouts
U
جلو امدگی لبها
pouting
U
جلو امدگی لبها
pouted
U
جلو امدگی لبها
biserrate
U
دارای دو دندانه یا بر امدگی
bay window
U
پیش امدگی ساختمان
pout
U
جلو امدگی لبها
corbeling
U
پیش امدگی ساختمانی
stick out
U
پیش امدگی داشتن
to run out
U
پیش امدگی داشتن
salience
U
جلو امدگی برتری
to butt out
U
پیش امدگی پیداکردن
prognathism
U
پیش امدگی ارواره
bay windows
U
پیش امدگی ساختمان
saliency
U
جلو امدگی برتری
humpy
U
دارای بر امدگی اخمو
corbelling
U
پیش امدگی ساختمانی
jetty
U
طره پیش امدگی ساختمان
jetties
U
طره پیش امدگی ساختمان
eaves
U
پیش امدگی لبه بام
proptosis
U
جلو امدگی تخم چشم
undermining by water
U
اب رفتگی کف
dents
U
تو رفتگی
paddywhack
U
از جا در رفتگی
intromission
U
تو رفتگی
shrinkage
U
اب رفتگی
dent
U
تو رفتگی
indent
U
تو رفتگی
erosion
U
رفتگی
indenting
U
تو رفتگی
indents
U
تو رفتگی
dented
U
تو رفتگی
denting
U
تو رفتگی
depression
U
تو رفتگی
depressions
U
تو رفتگی
eaves
U
هر چیزی که کمی پیش امدگی دارد
ingo
U
[تو رفتگی در و پنجره]
discoloration
U
رنگ رفتگی
excoriation
U
پوست رفتگی
fluxion
U
خون رفتگی
franticness
U
ازجادر رفتگی
protrusions
U
پیش رفتگی
loss
U
هدر رفتگی
luxation
U
در رفتگی استخوان
protrusion
U
پیش رفتگی
ingoing
U
[تو رفتگی در و پنجره]
dint
U
تو رفتگی گودی
chafes
U
پوست رفتگی
chafing
U
پوست رفتگی
ire
U
از جادر رفتگی
jut
U
پیش رفتگی
chafe
U
پوست رفتگی
juts
U
پیش رفتگی
niches
U
تو رفتگی در دیوار
jutted
U
پیش رفتگی
niche
U
تو رفتگی در دیوار
dint
U
تور رفتگی
lie-by
U
تو رفتگی دیوار
to push out
U
پیش رفتگی داشتن
pockets
U
پیش رفتگی خط جبهه
submersion
U
فرو رفتگی در زیر اب
sinkage
U
درجه فرو رفتگی
depression
U
فرو رفتگی موضعی
atrophies
U
تحلیل رفتگی اتروفی
atrophy
U
تحلیل رفتگی اتروفی
atrophying
U
تحلیل رفتگی اتروفی
pocket
U
پیش رفتگی خط جبهه
atrophied
U
تحلیل رفتگی اتروفی
corrosion
U
رفتگی زنگ زدگی
luxation
U
در رفتگی مفصل استخوان
depressions
U
فرو رفتگی موضعی
olivary body
U
بر امدگی جلو پیاز مخ برامدگی قدامی بصل النخاع
tappet
U
جلو امدگی یا اهرمی که بوسیله چیز دیگری بحرکت اید
depigmentation
U
بیرنگ شدگی رنگ رفتگی
gall
U
زخم پوست رفتگی ساییدگی
sags
U
فرو رفتگی شکم دادگی
sagged
U
فرو رفتگی شکم دادگی
galls
U
زخم پوست رفتگی ساییدگی
sag
U
فرو رفتگی شکم دادگی
strain
U
در رفتگی یاضرب عضو یا استخوان اسیب
pins and needles
U
احساس مورمور در اثر خواب رفتگی
strains
U
در رفتگی یاضرب عضو یا استخوان اسیب
altar-niche
U
[تو رفتگی در محراب کلیسا که اغلب نیایشگاه کوچکی است.]
I had pins and needles in my legs.
U
ساق پاهایم
[در اثر خواب رفتگی]
مور مور می کردند.
to have pins and needles
U
مور مور کردن
[در اثر خواب رفتگی]
ground section
U
بدنه و پیکر اصلی فرش
[که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
extrusion
U
بیرون اندازی بیرون امدگی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com