Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
special session
U
جلسه مخصوص
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sederunt
U
جلسه روحانیان کلیسا اعضای جلسه روحانی شورای روحانی
for two weeks
U
جلسه دوهفته پس افتاد جلسه را به دوهفته بعدموکول کردند
lutes
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
U
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typefaces
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics
U
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
register
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
sitting
U
جلسه
meeting
U
جلسه
meet
U
: جلسه
sittings
U
جلسه
meets
U
: جلسه
seance
U
جلسه
session
U
جلسه
sessions
U
جلسه
meetings
U
جلسه
meetings
U
انجمن جلسه
in the meeting of d may
U
در جلسه سوم می
chairpersons
U
رئیس جلسه
reunion
U
تجدید جلسه
public session
U
جلسه علنی
chairmen
U
رئیس جلسه
agenda
U
دستور جلسه
general meeting
U
جلسه عمومی
chairman
U
رئیس جلسه
minute
U
صورت جلسه
agendas
U
دستور جلسه
nonresident
U
غیرحاضر در جلسه
minutes
U
صورت جلسه
court session
U
جلسه دادگاه
reunions
U
تجدید جلسه
meeting
U
انجمن جلسه
order of the day
U
دستور جلسه
chairperson
U
رئیس جلسه
deletes
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
stag
U
جلسه یا مهمانی مردانه
convene
U
تشکیل جلسه دادن
seance
U
جلسه احضار روح
stags
U
جلسه یا مهمانی مردانه
sitting in camera
U
جلسه خصوصی دادگاه
convened
U
تشکیل جلسه دادن
convening
U
تشکیل جلسه دادن
seance
U
جلسه احضارارواح وغیره
convenes
U
تشکیل جلسه دادن
convocation
U
جلسه عمومی دانشجویان
cabinet council
U
جلسه هیات وزیران
walkout
U
اعتصاب ,ترک جلسه
work out
U
برنامه یک جلسه تمرین
protocols
U
صورت جلسه کنفرانس
special session
U
جلسه فوق العاده
to hold a session
U
جلسه منعقد کردن
to hold a meeting
U
جلسه منعقد کردن
marathon
U
جلسه گروهی طولانی
marathons
U
جلسه گروهی طولانی
record
U
صورت جلسه سابقه
the house went into secret session
U
مجلس جلسه سری
private session
U
جلسه غیر علنی
walkouts
U
اعتصاب ,ترک جلسه
convocations
U
جلسه عمومی دانشجویان
sitting in camera
U
جلسه غیر علنی
spectators
U
مستمعین جلسه دادگاه
The meeting was postponed.
U
جلسه را عقب انداختند
rehearing
U
جلسه دادرسی مجدد
protocol
U
صورت جلسه ازمایش
protocol
U
صورت جلسه کنفرانس
bull session
U
جلسه محاوره ومرور
protocols
U
صورت جلسه ازمایش
adjournments
U
احاله رسیدگی به جلسه بعد
adjournment
U
احاله رسیدگی به جلسه بعد
Those who attended the meeting.
U
کسانیکه در جلسه حاضر بودند
to sit
U
درباره موضوعی جلسه کردن
critic report
U
گزارش نتیجه جلسه انتقاد
presiding
U
ریاست جلسه را بعهده داشتن
presides
U
ریاست جلسه را بعهده داشتن
critiques
U
جلسه انتقاد بعد ازعملیات
presided
U
ریاست جلسه را بعهده داشتن
preside
U
ریاست جلسه را بعهده داشتن
open the meeting
U
رسمیت جلسه را اعلام کردن
critique
U
جلسه انتقاد بعد ازعملیات
proces verbal
U
صورت جلسه نشست نامه
embedded code
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
committees
U
هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
committee
U
هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
call a metting
U
تعیین وقت و دعوت برای جلسه
the rules of protocol
U
قوانین قرارداد
[صورت جلسه کنفرانس]
masters of ceremonies
U
متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
The date of the meeting has been advanced.
U
تاریخ جلسه جلو افتاده است
master of ceremonies
U
متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
seminars
U
جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
minute
U
خلاصه ساختن صورت جلسه نوشتن
seminar
U
جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
hansardize
U
متوجه مذاکرات جلسه پیش خودش کردن
I acted as interpreter for the Prime Minister at yesterday's meeting.
U
من در جلسه دیروز مترجم نخست وزیر بودم.
briefing
U
جلسه توجیهی خلاصه کردن دستورات و گزارشات
briefings
U
جلسه توجیهی خلاصه کردن دستورات و گزارشات
quorum
U
حداقل عده لازم برای رسمیت جلسه
agenda
U
لیست کارهایی که میبایست در جلسه به انهارسیدگی شود
convoke
U
برای تشکیل جلسه وشورایاکمیسیون دعوت کردن
agendas
U
لیست کارهایی که میبایست در جلسه به انهارسیدگی شود
to call a meeting of the board of directors
U
برای شرکت در جلسه هیئت مدیره احضار کردن
To conduct a meeting in an orderly manner.
U
جلسه ای رابا نظم وتر تیب اداره کردن
national educational computing conferenc
U
جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
peremptory undertaking
U
تعهد خواهان باارائه دلیل در اولین جلسه بعدی دادگاه
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
walkthrough
U
جلسه بررسی که در ان یک مرحله از توسعه سیستم یابرنامه برای معرفی کردن خطاها مرور میشود
skull practice
U
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
pourparler
U
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley
U
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
briefing direction
U
دستورالعمل اجرای توجیه دستورالعمل جلسه توجیهی
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
especial
U
مخصوص
particular
U
مخصوص
franc
U
حق مخصوص
francs
U
حق مخصوص
specifics
U
مخصوص
franchises
U
حق مخصوص
franchise
U
حق مخصوص
vest pocket
U
مخصوص
favourites
U
مخصوص
extra special
U
مخصوص
special
U
مخصوص
particulars
U
مخصوص
specific
U
مخصوص
favourite
U
مخصوص
favorites
U
مخصوص
special drawing right
U
حق برداشت مخصوص
resistivity
U
مقاومت مخصوص
special
U
مخصوص خاص
heavy-duty
U
مخصوص کارسنگین
specific
U
مخصوص معین
specific gravity
U
وزن مخصوص
specific gravity
U
ورن مخصوص
terminologies
U
اصطلاح مخصوص
terminology
U
اصطلاح مخصوص
aide de camp
U
اجودان مخصوص
aide-de-camp
U
اجودان مخصوص
marque
U
مدل مخصوص
selective signalling
U
ارتباط مخصوص
aides-de-camp
U
اجودان مخصوص
habiliments
U
لباس مخصوص
maid in waiting
U
پیشخدمت مخصوص
bolt
U
پیچ مخصوص قفل کردن در
idiocrasy
U
حالت مخصوص
specifics
U
مخصوص معین
specific energy
U
انرژی مخصوص
specific gravities
U
وزن مخصوص
proper
U
مخصوص مقتضی
special passport
U
پاسپورت مخصوص
special services
U
خدمات مخصوص
specific capacity
U
فرفیت مخصوص
heavy duty
U
مخصوص کارسنگین
special sheaf
U
مروحه مخصوص
special troops
U
یکانهای مخصوص
specific resistivity
U
مقاومت مخصوص
specific search
U
شناسایی مخصوص
idoneous
U
مختص مخصوص
special corrections
U
تصحیحات مخصوص
special damage
U
خسارت مخصوص
specific gravities
U
ورن مخصوص
parts peculiar
U
قطعات مخصوص
idiosyncrasy
U
حال مخصوص
low resistivity
U
مقاومت مخصوص کم
specific weight
U
وزن مخصوص
g man
U
بازرس مخصوص
Afro pick
شانه مخصوص فر
game
U
کامپیوتر مخصوص
unit weight
U
وزن مخصوص
general
U
معمولی و نه مخصوص
favorite
U
مخصوص سوگلی
deffered maintenance
U
نگهداری مخصوص
dry gap bridge
U
پل مخصوص اب بریدگی
favourite or vor
U
ویژه مخصوص
valetdechambre
U
پیشخدمت مخصوص
idiosyncrasies
U
حال مخصوص
built in jack
U
جک مخصوص نصب
marque
U
علامت مخصوص
densities
U
جرم مخصوص
generals
U
معمولی و نه مخصوص
density
U
جرم مخصوص
bluck density
U
وزن مخصوص
chorea
U
تشنج مخصوص
exempted station
U
یکان مخصوص
specially
U
مخصوص خاص
finishing limes
U
اهک مخصوص اندود
processor
U
پردازنده جانبی مخصوص
boot band
U
کش مخصوص گتر شلوارنظامی
cycle spanner
U
اچار مخصوص تعمیردوچرخه
built up edge
U
لبه مخصوص نصب
hollers
U
صدای مخصوص هر حیوان
pricket
U
شمع مخصوص شمعدان
silk
U
نخ ابریشم مخصوص طراحی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com