English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (36 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pourparler U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
written agreement U موافقت نامه پیمان نامه
proces verbal U صورت جلسه نشست نامه
concordat U موافقت نامه
agreement U موافقت نامه
treaty U موافقت نامه
agreements U موافقت نامه
treaties U موافقت نامه
geneva convention U موافقت نامه ژنو
wage agreement U موافقت نامه دستمزد
arbitration agreement U موافقت نامه داوری
trade agreement U موافقت نامه تجاری
bond U تعهد موافقت نامه
protocol U مقاوله نامه موافقت مقدماتی
bretton woods agreement U موافقت نامه برتن وودز
protocols U مقاوله نامه موافقت مقدماتی
general agreement on tariff & trade (gat U موافقت نامه عمومی تعرفه وتجارت
post script U مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent U تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
cryptoparts U بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
escrow U موافقت نامه بین دونفرکه بامانت نزدشخص ثالثی سپرده شودوتاحصول شرایط بخصوص بدون اعتبارباشد
libelling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels U هجو نامه یا توهین نامه افترا
processor U کامپیوتر کوچک برای کار کردن با لغات , تولید متن , گزارش , نامه و...
credential U گواهی نامه اعتبار نامه
certificates U رضایت نامه شهادت نامه
certificate U رضایت نامه شهادت نامه
affidavits U شهادت نامه قسم نامه
to a. letter U روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
application [for something] U درخواست نامه [برای چیزی]
write me every week U هر هفته برای من نامه بنویسید
Has a letter arrived for me? U آیا برای من نامه ای رسیده است؟
testacy U دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
envelope U چاپگر مخصوص برای چاپ آدرس روی پاکت نامه
envelopes U چاپگر مخصوص برای چاپ آدرس روی پاکت نامه
letters missive U نامه رسمی پادشاه که در ان کسی برای اسقفی گماشته شده است
esquire U عنوان روی نامه وامثال ان برای مردهاعنوانی که یکدرجه پایین تراز>شوالیه < بوده
seminar U جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
seminars U جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
wordprocessing U استفاده از کامپیوتر برای تایپ , ویرایش و خروجی متن , صورت نامه , برچسب لیست , آدرس و...
to reject [refuse] an application U درخواست نامه ای را رد کردن
get a fix on something <idiom> U نامه الکترونی دریافت کردن
devised U تعبیه کردن وصیت نامه
devising U تعبیه کردن وصیت نامه
devises U تعبیه کردن وصیت نامه
devise U تعبیه کردن وصیت نامه
guaranteed U ضمانت نامه تضمین کردن
guarantee U ضمانت نامه تضمین کردن
guarantees U ضمانت نامه تضمین کردن
underwrite policy U بیمه نامه را فهر نویسی کردن
to file a petition U بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
subsequent filing [application, documents] U ادا کردن پس از ارائه درخواست نامه
type front U نوعی روش تایپ کردن نامه ها
recredential U نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
to give notice to quit [one's residence] U لغو کردن اجاره نامه [و ترک ساختمان]
to file an application to somebody U از کسی بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
to withdraw an application U صرف نظر کردن از تقاضای درخواست نامه ای
spellchecker U لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
spelling checker U لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
convoke U برای تشکیل جلسه وشورایاکمیسیون دعوت کردن
to call a meeting of the board of directors U برای شرکت در جلسه هیئت مدیره احضار کردن
billets U پروانه ورقه رای را ثبت کردن اجازه نامه جا و خوراک صادرکردن
billet U پروانه ورقه رای را ثبت کردن اجازه نامه جا و خوراک صادرکردن
billeted U پروانه ورقه رای را ثبت کردن اجازه نامه جا و خوراک صادرکردن
billeting U پروانه ورقه رای را ثبت کردن اجازه نامه جا و خوراک صادرکردن
win a lady's hand U موافقت زنی را برای ازدواج جلب کردن
talk into <idiom> U موافقت شخصی برای انجام کاری راجلب کردن
walkthrough U جلسه بررسی که در ان یک مرحله از توسعه سیستم یابرنامه برای معرفی کردن خطاها مرور میشود
pigenhole U کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
carrier U نامه بر
manifesting U نامه
letters U نامه
carriers U نامه بر
manifested U نامه
post boy U نامه بر
manifests U نامه
breve U نامه
letter U نامه
epistle U نامه
correspoundence U نامه ها
manifest U نامه
epistles U نامه
acknowledgment U شهادت نامه
prospectus U اینده نامه
letter of invitation U دعوت نامه
prospectus U اطلاع نامه
prospectuses U اینده نامه
covering letter U نامه پوششی
manifests U افهار نامه
credentials U اعتبار نامه
manifested U افهار نامه
letter no U نامه شماره 5
prospectuses U اطلاع نامه
balance sheets U تراز نامه
word hoard U لغت نامه
stemma U نسب نامه
certificates U شهادت نامه
certificates U گواهی نامه
regulations U نظام نامه
Did you carry (deliver) the letter ? U نامه را بردی یا نه ؟
bacchanalian song U ساقی نامه
covering letter U نامه توضیحی
covering letters U نامه پوششی
formulary U دستور نامه
covering letters U نامه توضیحی
fauna U جانور نامه
certificate U شهادت نامه
certificate U گواهی نامه
letter of recommendation U سفارش نامه
certificate U تصدیق نامه
dissertations U پایان نامه
balance sheet U تراز نامه
full power of attorney U اجازه نامه
letter of introduction U معرفی نامه
circular letter U نامه اداری
power of attorney U اختیار نامه
letter of attorney U اختیار نامه
full power of attorney U اختیار نامه
packet boat U کشتی نامه بر
mails U نامه رسان
mail U نامه رسان
certificate of authority U اختیار نامه
the original letter U عین نامه
power of authority U اختیار نامه
power of procuration U اختیار نامه
family trees U شجره نامه
certificate of authority U اجازه نامه
letter of indemnity U ضمانت نامه
letter of indemnity U غرامت نامه
marriage bed U عقد نامه
marriage contract U عقد نامه
manifest U افهار نامه
warrant of attorney U وکالت نامه
mailman U نامه رسان
mailmen U نامه رسان
certificate of authority U وکالت نامه
manifesting U افهار نامه
casket U نامه خصوصی
caskets U نامه خصوصی
herewith U به این نامه
recommendations U نامه پیشنهاد
warrant of attorney U اختیار نامه
road book U راه نامه
full power of attorney U وکالت نامه
letter of a U اگاهی نامه
power of attorney U وکالت نامه
power of procuration U وکالت نامه
power of authority U وکالت نامه
letter of a U اطلاع نامه
pursuivant U نامه رسان
power of attorney U وکالت نامه
recognizance U التزام نامه
letter of attorney U وکالت نامه
bail bond U ضمانت نامه
dissertation U پایان نامه
love letters U نامه عاشقانه
concordance U تطبیق نامه
concordances U تطبیق نامه
log book U رخداد نامه
testament U وصیت نامه
testaments U وصیت نامه
log books U رخداد نامه
statement of a claim U افهار نامه
leetter writing U نامه نگاری
wordbook U واژه نامه
written contract U پیمان نامه
recommendation U نامه پیشنهاد
manual U ایین نامه
contents U کلمات یک نامه
bylaws U ایین نامه
letter writer U نامه نویس
code U نظام نامه
herbal U گیاه نامه
letter writing U نامه نگاری
by low U ایین نامه
lease contract U اجاره نامه
act U تصویب نامه
corrigenda U غلط نامه
credential U استوار نامه
byelaw U ایین نامه
protection U تامین نامه
bylaw U ایین نامه
questionary U پرسش نامه
letters patent U نامه سرگشاده
letters patent U نامه سرگشوده
acted U تصویب نامه
letters of procurator U وکالت نامه
threnddy U سوگ نامه
threnod U سوگ نامه
threnode U سوگ نامه
license U گواهی نامه
license U اجازه نامه
licensing U گواهی نامه
Registered mail. U نامه سفارشی
licensing U اجازه نامه
letters of administration U قیم نامه
warrant of attorney U وکالت نامه
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com