Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 103 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
The meeting was postponed.
U
جلسه را عقب انداختند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
He was sent to jail.
U
اورابه زندان انداختند
sederunt
U
جلسه روحانیان کلیسا اعضای جلسه روحانی شورای روحانی
for two weeks
U
جلسه دوهفته پس افتاد جلسه را به دوهفته بعدموکول کردند
seance
U
جلسه
meetings
U
جلسه
meeting
U
جلسه
sittings
U
جلسه
sessions
U
جلسه
session
U
جلسه
meet
U
: جلسه
meets
U
: جلسه
sitting
U
جلسه
public session
U
جلسه علنی
meeting
U
انجمن جلسه
in the meeting of d may
U
در جلسه سوم می
chairmen
U
رئیس جلسه
general meeting
U
جلسه عمومی
meetings
U
انجمن جلسه
chairman
U
رئیس جلسه
nonresident
U
غیرحاضر در جلسه
court session
U
جلسه دادگاه
order of the day
U
دستور جلسه
special session
U
جلسه مخصوص
reunion
U
تجدید جلسه
minutes
U
صورت جلسه
minute
U
صورت جلسه
agendas
U
دستور جلسه
agenda
U
دستور جلسه
reunions
U
تجدید جلسه
chairpersons
U
رئیس جلسه
chairperson
U
رئیس جلسه
walkout
U
اعتصاب ,ترک جلسه
sitting in camera
U
جلسه خصوصی دادگاه
sitting in camera
U
جلسه غیر علنی
special session
U
جلسه فوق العاده
to hold a session
U
جلسه منعقد کردن
the house went into secret session
U
مجلس جلسه سری
private session
U
جلسه غیر علنی
rehearing
U
جلسه دادرسی مجدد
seance
U
جلسه احضار روح
seance
U
جلسه احضارارواح وغیره
work out
U
برنامه یک جلسه تمرین
walkouts
U
اعتصاب ,ترک جلسه
to hold a meeting
U
جلسه منعقد کردن
marathon
U
جلسه گروهی طولانی
spectators
U
مستمعین جلسه دادگاه
convocations
U
جلسه عمومی دانشجویان
convocation
U
جلسه عمومی دانشجویان
stags
U
جلسه یا مهمانی مردانه
stag
U
جلسه یا مهمانی مردانه
convening
U
تشکیل جلسه دادن
convenes
U
تشکیل جلسه دادن
convened
U
تشکیل جلسه دادن
convene
U
تشکیل جلسه دادن
record
U
صورت جلسه سابقه
marathons
U
جلسه گروهی طولانی
protocol
U
صورت جلسه کنفرانس
cabinet council
U
جلسه هیات وزیران
bull session
U
جلسه محاوره ومرور
protocol
U
صورت جلسه ازمایش
protocols
U
صورت جلسه کنفرانس
protocols
U
صورت جلسه ازمایش
critique
U
جلسه انتقاد بعد ازعملیات
presiding
U
ریاست جلسه را بعهده داشتن
presides
U
ریاست جلسه را بعهده داشتن
to sit
U
درباره موضوعی جلسه کردن
preside
U
ریاست جلسه را بعهده داشتن
adjournment
U
احاله رسیدگی به جلسه بعد
critiques
U
جلسه انتقاد بعد ازعملیات
adjournments
U
احاله رسیدگی به جلسه بعد
proces verbal
U
صورت جلسه نشست نامه
critic report
U
گزارش نتیجه جلسه انتقاد
presided
U
ریاست جلسه را بعهده داشتن
Those who attended the meeting.
U
کسانیکه در جلسه حاضر بودند
open the meeting
U
رسمیت جلسه را اعلام کردن
minute
U
خلاصه ساختن صورت جلسه نوشتن
The date of the meeting has been advanced.
U
تاریخ جلسه جلو افتاده است
committee
U
هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
committees
U
هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
seminar
U
جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
the rules of protocol
U
قوانین قرارداد
[صورت جلسه کنفرانس]
seminars
U
جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
call a metting
U
تعیین وقت و دعوت برای جلسه
master of ceremonies
U
متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
masters of ceremonies
U
متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
agenda
U
لیست کارهایی که میبایست در جلسه به انهارسیدگی شود
briefings
U
جلسه توجیهی خلاصه کردن دستورات و گزارشات
briefing
U
جلسه توجیهی خلاصه کردن دستورات و گزارشات
agendas
U
لیست کارهایی که میبایست در جلسه به انهارسیدگی شود
quorum
U
حداقل عده لازم برای رسمیت جلسه
convoke
U
برای تشکیل جلسه وشورایاکمیسیون دعوت کردن
I acted as interpreter for the Prime Minister at yesterday's meeting.
U
من در جلسه دیروز مترجم نخست وزیر بودم.
hansardize
U
متوجه مذاکرات جلسه پیش خودش کردن
to call a meeting of the board of directors
U
برای شرکت در جلسه هیئت مدیره احضار کردن
To conduct a meeting in an orderly manner.
U
جلسه ای رابا نظم وتر تیب اداره کردن
peremptory undertaking
U
تعهد خواهان باارائه دلیل در اولین جلسه بعدی دادگاه
national educational computing conferenc
U
جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
walkthrough
U
جلسه بررسی که در ان یک مرحله از توسعه سیستم یابرنامه برای معرفی کردن خطاها مرور میشود
skull practice
U
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
pourparley
U
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler
U
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
briefing direction
U
دستورالعمل اجرای توجیه دستورالعمل جلسه توجیهی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com