English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 58 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
holster U جلد چرمی هفت تیر وتپانجه جلد
holsters U جلد چرمی هفت تیر وتپانجه جلد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
leathery U چرمی
leatherly U چرمی
leathern U چرمی
valises U کیسه چرمی
strap U بند چرمی
holster U جلد چرمی
medicine ball U توپ چرمی
holsters U جلد چرمی
jerkin U نیمتنه چرمی
jerkins U نیمتنه چرمی
leather belt U تسمه چرمی
taws U تازیانه چرمی
bullwhip U شلاق چرمی
kid gloves U دستکش چرمی
valise U کیسه چرمی
straps U بند چرمی
leather U بند چرمی
leather U قیش چرمی
leather U چرمی کردن
gaskets واشر مقوایی یا چرمی
leather pants {pl} [American] U شلوار چرمی [پوشاک و مد]
finger tab U دستکش چرمی سوراخدارکمانگیر
gasket U واشر مقوایی یا چرمی
lederhosen U شلوار چرمی [پوشاک و مد]
leathers U لباس چرمی محافظ
cf U مخفف جلد چرمی
shiner U کفش چرمی برقی
leather trousers {pl} U شلوار چرمی [پوشاک و مد]
blackjack U چماق یا شلاق چرمی
jerkin U کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
palm and needle U کفه چرمی ملوانی و سوزن
holster U در جلد چرمی قرار دادن
portfolios U کیف چرمی بزرگ مقام
portfolio U کیف چرمی بزرگ مقام
aparejo U نوعی پالان چرمی یا پارچهای
sweatbands U نوار چرمی دور کلاه
sweatband U نوار چرمی دور کلاه
jerkins U کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
holsters U در جلد چرمی قرار دادن
butting U حلقه چرمی دور دستگیره پارو
welts U حاشیه چرمی دور چیزی مغزی
armguard U قطعه چرمی محافظ دست کمانگیر
welt U حاشیه چرمی دور چیزی مغزی
keeper U تورزیر اب حلقه چرمی وصل به تسمه تفنگ
trap U فاصله چرمی بین شست انگشتان دستکش
keepers U تورزیر اب حلقه چرمی وصل به تسمه تفنگ
thoroughbrace U تسمه چرمی متصل کننده بدنه کالسکه به فنر
sporran U چنته یاکیسه چرمی جلو دامن اسکاتلندیهای کوهستانی
crupper U تکه چرمی که به پشت زین بسته میشود واز زیر دم اسب میگذرد
sabretache U خرجین یاکیسه چرمی پهن که بکمر بند سرباز سواره نظام اویخته است
half bound U درپشت وگوشه هاچرمی ودردوطرف پارچهای چرمی پارچهای
attache case U کیف اداری [کیف جعبه ای دستی چرمی]
brief case [briefcase] U کیف اداری [کیف جعبه ای دستی چرمی]
portfolio U کیف چرمی [کیف کاغذ ]
straps U تسمه تسمه چرمی نوار
strap U تسمه تسمه چرمی نوار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com