Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
steering gear
U
جعبه دنده فرمان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
oil gear
U
جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
gear
U
جعبه دنده
drive mechanism
U
جعبه دنده
transmission case
U
جعبه دنده
gear box
U
جعبه دنده
gear case
U
جعبه دنده
gears
U
جعبه دنده
transmission
U
جعبه دنده
transmissions
U
جعبه دنده
gearing
U
جعبه دنده
geared
U
جعبه دنده
gearboxes
U
جعبه دنده
gearbox
U
جعبه دنده
gear case
U
پوسته جعبه دنده
quick change gearbox
U
جعبه دنده نورتون
bevel gear drive
U
جعبه دنده مخروطی
transmission grease
U
گریس جعبه دنده
transmission oil
U
روغن جعبه دنده
gear box
U
جعبه دنده گیرباکس
gear quadrant
U
ماهک جعبه دنده
planetary gear
U
جعبه دنده خورشیدی
gearbox position
U
وضعیت جعبه دنده
gear change box
U
جعبه تعویض دنده
steering gear
U
دنده فرمان
gearbox flange
U
لبه برامده جعبه دنده
reduction gear
U
جعبه دنده تبدیل سرعت
epicyclic transmission
U
جعبه دنده اپی سیکلیک
gear friction losses
U
تلفات اصطکاکی جعبه دنده
aircraft arresting gear
U
جعبه دنده دستگاه مهارهواپیما
transmission oil pump
U
پمپ روغن جعبه دنده
speed reduction gear
U
جعبه دنده کاهنده سرعت
reduction gear
U
جعبه دنده کاهنده سرعت
transmission ratio
U
نسبت تبدیل جعبه دنده
piv variable speed transmission
U
جعبه دنده با سرعت متغیر گیربکس "پی ای وی "
gearbox stud
U
محور کوچک داخل جعبه دنده
gear guard
U
جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
steering column gear change
U
اتصال چرخ دنده فرمان
steering gear
U
جعبه فرمان
worm and sector sleering
U
چرخ دنده ی حلزونی و قطاع فرمان
steering worm sector
U
چرخ دنده حلزونی قطاعی فرمان
steering gear housing
U
بدنه جعبه فرمان
gear ratio
U
نسبت سرعتهای دورانی محورهای ورودی و خروجی یک جعبه دنده
container
U
جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
containers
U
جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
ungear
U
از دنده بیرون انداختن بی دنده کردن
magazine
U
مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazines
U
مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
limber chest
U
جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
pinion
U
دنده پینیون دنده لایتناهی
pinioning
U
دنده پینیون دنده لایتناهی
spur gear
U
دنده مهمیزی دنده خاردار
pinions
U
دنده پینیون دنده لایتناهی
epicyclic transmission
U
یک یاچند چرخ دنده که در داخل یاخارج چرخ دنده دیگری حرکت می کنند
ctrl break
U
در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
magna charta
U
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna carta
U
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
sound off
U
فرمان موزیک را شروع کنید فرمان مارش کوتاه
controlled stick steering
U
دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
stand fast
U
فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
steering
U
فرمان ماشین سیستم فرمان یا هدایت
box pass
U
جعبه کالیبر جعبه پاس
modification kit
U
جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
rougher
U
دنده دنده کننده
forward march
U
فرمان قدم رو فرمان پیش
guide on me
U
فرمان پشت سر من پیش مرا تعقیب کنید فرمان پشت سر من
sprocket
U
دنده چرخ زنجیرخور چرخ دنده
computer controlled machine
U
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
close interval
U
فرمان " فاصله جمع " فرمان " جمع به جلو "
close ranks
U
فرمان " صفها جمع " فرمان " فاصله جمع "
guide left
U
فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
kits
U
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kit
U
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
cancel check firing
U
فرمان بازرسی اتش ملغی فرمان بازرسی اتش لغو
slat
U
دنده ها
drives
U
دنده
gear
دنده
gears
U
دنده
rib
U
دنده
geap
U
دنده
geared
U
دنده
drive
U
دنده
slats
U
دنده ها
strictest
U
یک دنده
strict
U
یک دنده
stricter
U
یک دنده
hard-nosed
U
یک دنده
costa
U
دنده
spare ribs
U
سر دنده
dependum
U
ته دنده
low gear
U
دنده کندکن
spareribs
U
گوشت دنده
sheaths
U
تیزی دنده
stave
U
دنده بشکه
threads
U
دنده پیچ
thread
U
دنده پیچ
gear level
U
دسته دنده
longitudinal
U
دنده طولی
cogs
U
دنده چرخ
rib
U
دنده میله
cog
U
دنده چرخ
high speed
U
دنده سریع
jackshaft
U
دنده عقب
jackshaft
U
دنده دو در اتومبیل
laticostate
U
دنده پهن
rib
U
گوشت دنده
gear wheel
U
چرخ دنده
ribbed
U
دنده دار
grooved
U
دنده دار
gears
U
چرخ دنده
gearshift
U
میله دنده
cogwheel
U
چرخ دنده
bevel gear
U
دنده کرامویل
bevel gear
U
دنده مورب
bendix
U
دنده استارت
bendix
U
دنده بندیکس
gearshifts
U
دنده عوض کن
pinion
U
جرخ دنده
gearshifts
U
میله دنده
pinioning
U
جرخ دنده
gear
چرخ دنده
cramwheel
U
دنده کرامویل
timber
U
دنده عرضی
geared
U
چرخ دنده
gear cutter
U
دنده تراش
frame
U
دنده عرضی
french chop
U
گوشت دنده
external thread
U
دنده خارجی
pinions
U
جرخ دنده
dependum angle
U
زاویه ته دنده
cramwheel
U
دنده مخروطی
gearshift
U
دنده عوض کن
sheath
U
تیزی دنده
worm gear
U
دنده مورب
cross-rib
U
دنده ی قوس
ratchet
U
دنده جغجغه ای
toothed wheel
U
چرخ دنده
top radius
U
گردی سر دنده
spur gear
U
دنده ملخی
stick shift
U
دسته دنده
sprocket
U
دنده زنجیر
chop
U
گوشت دنده
shifting lever
U
دسته دنده
wheelwork
U
چرخ دنده
worm gear
U
دنده مارپیچی
reverse gear
U
دنده معکوس
steering gear
U
دنده سکان
pinwheel
U
چرخ دنده
cogged wheels
U
چرخ دنده ها
cog wheels
U
چرخ دنده ها
cogwheels
U
چرخ دنده ها
gearwheels
U
چرخ دنده ها
gearwheel
U
چرخ دنده
gear wheels
U
چرخ دنده ها
planetary gear
U
دنده خورشیدی
cog
[cogwheel]
U
چرخ دنده
cogged wheel
U
چرخ دنده
reverse gears
U
دنده معکوس
cog wheel
U
چرخ دنده
worm wheel
U
چرخ دنده حلزونی
compasition gear
U
چرخ دنده مرکب
bevel gearing
U
گیربکس دنده مخروطی
worm wheel
U
دنده کرمی شکل
controlled stick steering
U
دسته دنده خودکار
worm gear
U
چرخ دنده حلزونی
contact backlash
U
دنده کور تماس
tumble gear
U
چرخ دنده واسطه
four gear drive
U
گیربکس چهار دنده
driving gear
U
چرخ دنده محرک
differential gear
U
دنده عقب اتومبیل
crown gear
U
چرخ دنده محدب
pinions
U
چرخ دنده جناحی
transmission gear
U
چرخ دنده انتقال
eight speed gear drive
U
گیربکس هشت دنده
tricostate
U
سه دندهای دارای سه دنده
bevel gear
U
چرخ دنده مخروطی
wracks
U
چرخ دنده دار
cross-springer
U
[دنده اریب در طاق]
gear shift
U
دسته دنده اتومبیل
geared
U
پوشش دنده دار
gear lever
U
دسته دنده اتومبیل
gear stick
U
دسته دنده اتومبیل
gear
U
پوشش دنده دار
rib
U
دنده دار کردن
gears
U
پوشش دنده دار
nut
U
چرخ دنده ساعت
get up on the wrong side of the bed
<idiom>
U
از دنده چپ بلند شدن
wracked
U
چرخ دنده دار
racks
U
چرخ دنده دار
racked
U
چرخ دنده دار
pinion
U
چرخ دنده جناحی
rack
U
چرخ دنده دار
pinion
U
دنده هرزه گرد
pinioning
U
چرخ دنده جناحی
spare ribs
U
گوشت دنده با استخوان
pinioning
U
دنده هرزه گرد
pinions
U
دنده هرزه گرد
rib
U
هرچیز شبیه دنده
sawtooth wave
U
موج دنده ارهای
gear friction
U
اصطکاک چرخ دنده
gear cutting
دنده تراشی
[مهندسی]
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...