English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
kit U جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kits U جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
container U جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
containers U جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
modification kit U جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
demolition kit U جعبه وسایل تخریب
adaptation kit U جعبه وسایل تطبیق دهنده
workbag U کیف مخصوص وسایل کار جعبه خیاطی
anchor line extension kits U جعبه وسایل افزودن به طول کابل چتر نجات
packing U روکش یاغلاف جعبه بندی و جا دادن وسایل در یک فرف
bulk petroleum conversion kit U جعبه وسایل تبدیل خودروی عمومی به خودرو حمل موادسوختی
toolbox U جعبه ابزار
tool kits U جعبه ابزار
tool kit U جعبه ابزار
tool boxes U جعبه ابزار
tool box U جعبه ابزار
workbox U جعبه ابزار
box section bed U جعبه ماشینهای ابزار
adaptation kit U جعبه ابزار تطبیق
chest set U جعبه ابزار سینه بند
magazines U مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazine U مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
limber chest U جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
geared U ابزار وسایل لباس مخصوص
gears U ابزار وسایل لباس مخصوص
gear U ابزار وسایل لباس مخصوص
motor tool U ابزار و وسایل تعمیر اتومبیل
equipment U تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
beach gear U وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
cpu U سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
prevention of stripping U ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
tackles U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
recover U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
mounting U وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
recovers U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovering U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
imagery collateral U وسایل و ابزار مخصوص کمک به تفسیر عکس هوایی
box pass U جعبه کالیبر جعبه پاس
annular U وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
soft ware U وسایل نرم ابزار دستگاههای کامپیوتر یا چاپ و فیلم برداری
excess property U وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
channeling U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
maps U نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
map U نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
bios U توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
dispersal lays U محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
computation of replacement factors U محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
red concept U جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
cryptoancillary equipment U وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
landing aids U وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
pioneer tools U وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
oil gear U جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic issue items U وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
boxes U جعبه
kits U جعبه
box pass U جعبه رخ ده
cases U جعبه
kit U جعبه
hot bus bar U جعبه
incasement U جعبه
cist U جعبه
box U جعبه
chest set U جعبه
case U جعبه
cages U جعبه
hutch U جعبه
hutches U جعبه
drawers U جعبه
cage U جعبه
air box U جعبه دم
chest U جعبه
drawer U جعبه
chests U جعبه
fuse box U جعبه فیوز
fuse boxes U جعبه فیوز
jewel box U جعبه جواهر
case U صندوق جعبه
showcased U جعبه اینه
showcases U جعبه اینه
sandboxes U جعبه یا گودال شن
block U جعبه قرقره
blocks U جعبه قرقره
receivers U جعبه خزانه
blocked U جعبه قرقره
jack box U جعبه اتصال
chain case U جعبه زنجیر
inductance box U جعبه اندوکتانس
incase etc U در جعبه گذاشتن
incase U در جعبه گذاردن
cartridge box U جعبه فشنگ
carter U جعبه کارتر
showcase U جعبه اینه
jardiniere U جعبه گلدان
receiver U جعبه خزانه
distribution box U جعبه تقسیم
junction boxes U جعبه تقسیم
crates U جعبه بندی
crate U جعبه بندی
gear box U جعبه دنده
gear case U جعبه دنده
junction boxes U جعبه ترمینال
demolition kit U جعبه تخریب
junction boxes U جعبه اتصال
junction box U جعبه ترمینال
splice box U جعبه تقسیم
distributing box U جعبه تقسیم
drive mechanism U جعبه دنده
echo box U جعبه بازاوا
phantom target U جعبه بازاوا
junction box U جعبه اتصال
junction box U جعبه تقسیم
carton U جعبه مقوایی
distribution box U جعبه انشعاب
gun bag U جعبه توپ
connection box U جعبه اتصال
conduit box U جعبه انشعاب
box U جعبه مقوایی
completed case U جعبه پر شده
colour box U جعبه رنگ
cases U صندوق جعبه
discrimination box U جعبه افتراق
decision box U جعبه تصمیم
tray U جعبه دو خانه
trays U جعبه دو خانه
crankcase U جعبه کارتر
goal box U جعبه هدف
cotainer U جعبه باطری
coil box U جعبه پیچک
ammunition chest U جعبه مهمات
alarm box U جعبه الارم
pouch kit U جعبه دارو
power pack U جعبه تغذیه
soapbox U جعبه صابون
steering gear U جعبه فرمان
transmission U جعبه دنده
black box U جعبه سیاه
switching kit U جعبه اتصال
holdalls U جعبه هزارپیشه
cabinets U جعبه کشودار
cabinet U جعبه کشودار
battery box U جعبه باطری
battery box U جعبه باتری
holdall U جعبه هزارپیشه
musical boxes U جعبه ساز
musical box U جعبه ساز
transmissions U جعبه دنده
problem box U جعبه مساله
shuttle box U جعبه دو سره
skinner box U جعبه اسکینر
gear U جعبه دنده
smoke pot U جعبه دودانگیز
soapboxes U جعبه صابون
geared U جعبه دنده
sandtable U جعبه شنی
gears U جعبه دنده
ab power pack U جعبه تغذیه ا.ب
hatboxes U جعبه کلاه
puzzle box U جعبه معما
hatbox U جعبه کلاه
gearing U جعبه دنده
repair kit U جعبه تعمیر
transmission case U جعبه دنده
gearboxes U جعبه دنده
gearbox U جعبه دنده
black boxes U جعبه سیاه
battery bus U جعبه تقسیم
showcasing U جعبه اینه
terminal box U جعبه ترمینال
boxy U جعبه مانند
watchcase U جعبه ساعت
mirror frame U جعبه اینه
air box U جعبه هوا
boxes U جعبه مقوایی
terminal box U جعبه کلم
zoom box U جعبه درشتنمایی
socket box U جعبه پریز
casket U جعبه کوچک
busbar U جعبه تقسیم
breakout box U جعبه قطع
mail box U جعبه پستی
box suitmeats U جعبه شیرینی
box stall U جعبه اخور
cartons U جعبه مقوایی
output box U جعبه فیوز
outlet box U جعبه خروجی
outlet box U جعبه دیواری
bernoulli box U جعبه برنولی
panel box U جعبه تابلو
caskets U جعبه جواهرات
battery case U جعبه باتری
box connector U رابط جعبه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com