Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 22 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
boxlike
U
جعبهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pung
U
سورتمه جعبهای
box rheostat
U
رئوستای جعبهای
cavity resonator
U
همنواگر جعبهای
box anneal
U
التهاب جعبهای
box palet
U
پالت جعبهای
cavity magnetron
U
ماگنترون با همنواگرهای جعبهای
cradle dynamometer
U
توان سنج جعبهای
output resonator
U
همنواگر جعبهای خروجی
input resonator
U
همنواگر جعبهای ورودی
buncher
U
همنواگر جعبهای ورودی
catcher
U
همنواگر جعبهای خروجی
box magazine
U
خشاب جعبهای شکل
pung
U
در سورتمه جعبهای سوار شدن
jack-in-the-boxes
U
جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
jack-in-the-box
U
جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
hope chest
U
جعبهای که زن جوان جهیزیه والبسه خود را در ان میگذارد
jack in the box
U
جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
equipment bay
U
محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود
jardiniere
U
جعبهای که گل دران سبز کرده و برای ارایش اطاق می گذارند
wiring
U
جعبهای که سیم بندی شبکه یا بخشهای شبکه خاتمه می یابند و بهم وصل هستند
shear box test
U
ازمون برشی با جعبه ازمون برشی جعبهای
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com