Perdic | جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	olympiad U	جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	Olympic U	مربوط به مسابقات المپیک
	agonistic U	وابسته به مسابقات باستانی یونان
	doric U	بسبک معماری قدیم یونان
	mercury U	یکی از خدایان یونان قدیم
	doric U	وابسته بمردم دوریس یونان قدیم
	mycenaean U	اهل شهر "مسین " قدیم یونان
	mycenian U	اهل شهر "مسین " قدیم یونان
	hoplite U	سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
	uncial U	وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
	Ancient Greece U	یونان باستانی [یونان جهان باستان]
	ionic U	وابسته به یون الکتریکی یکنوع حروف سیاه چاپخانه زبان قدیمی مردم ایونی یونان سرستون ساخته شده بسبک ایونی یونان
	teutonic U	از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
	blue laws U	قوانینی که رقص و نمایش ومسابقات و حتی کار را در روز مقدس تحریم کند
	blue law U	قوانینی که رقص و نمایش ومسابقات و حتی کار را در روز مقدس تحریم کند
	Olympic U	المپیک
	olympics U	بازیهای المپیک
	games U	بازیهای المپیک
	olympic cross U	صلیب المپیک
	olympic rings U	5 حلقه المپیک
	plympic games U	بازیهای المپیک
	maccabian games U	المپیک یهودیان
	olympiad U	جشنهای بازیهای المپیک
	special olympics U	المپیک افراد استثنایی
	He broken an Olympic record. U	رکورد المپیک را شکست
	winter olympic U	بازیهای المپیک زمستانی
	olympian U	شرکت کننده بازیهای المپیک
	olympic size pool U	اندازه و طول استخر المپیک 05 در 12 متر
	olympic trench shooting U	مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
	olympic review U	نشریه رسمی کمیته بین المللی المپیک
	commissioners U	مدیر مسابقات
	commissioner U	مدیر مسابقات
	arena U	میدان مسابقات
	tournament U	تشکیل مسابقات
	Track and field events . U	مسابقات دو میدانی
	referee U	داور مسابقات
	tournament U	مسابقات قهرمانی
	arenas U	میدان مسابقات
	double elimination tournament U	مسابقات دو حذفی
	referees U	داور مسابقات
	refereeing U	داور مسابقات
	tournaments U	مسابقات قهرمانی
	refereed U	داور مسابقات
	tournaments U	تشکیل مسابقات
	philhellenic U	یونان
	philhellene U	یونان
	hellas U	یونان
	umpires U	سرداور داور مسابقات
	oarsmen U	پارو زن مسابقات قایقرانی
	oarsman U	پارو زن مسابقات قایقرانی
	umpiring U	سرداور داور مسابقات
	umpire U	سرداور داور مسابقات
	umpired U	سرداور داور مسابقات
	cupped U	گلدان جایزه مسابقات
	referee U	داور مسابقات شدن
	refereed U	داور مسابقات شدن
	refereeing U	داور مسابقات شدن
	referees U	داور مسابقات شدن
	stand U	سکوب تماشاچیان مسابقات
	cups U	گلدان جایزه مسابقات
	semi-final U	مسابقات نیم پایانی
	World Series U	مسابقات نهایی بیسبال
	cup U	گلدان جایزه مسابقات
	Greece U	کشور یونان
	Hellenic U	مربوط به یونان
	philhellenic U	دوست یونان
	philhellene U	دوست یونان
	hellene U	یونان باستان
	hellene U	تبعه یونان
	To win on points. U	با امتیاز برنده شدن ( در مسابقات )
	nordic combined U	مجموع مسابقات اسکی نوردیک
	track and field U	وابسته به مسابقات دوصحرایی یا میدانی
	aeolus U	پادشاه تسالی یونان
	hellenist U	متخصص فرهنگ یونان
	homeric U	شاعر نابینای یونان
	laconian U	ولایتی از یونان باستان
	pythian U	اهل دلفی یونان
	croesus U	کراسوس : پادشاه یونان
	Bassae Order U	[معماری یونی یونان]
	bouleuterion U	[مجلس سنا در یونان]
	Orinthian Order U	معماری کلاسیک [در یونان و رم]
	olympian U	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
	field events U	ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
	officiate U	بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
	officiating U	بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
	field event U	ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
	Test matches U	مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
	Test match U	مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
	showdowns U	مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
	officiated U	بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
	showdown U	مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
	officiates U	بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
	romaika U	رقص ملی یونان امروز
	romaic U	زبان بومی یونان امروز
	heraclidae U	اولادهرکول پهلوان نامی یونان
	achaian U	اهل شهراخائیه در یونان باستان
	greco U	پیشوند بمعنی یونان و یونانی
	achaean U	اهل شهراخائیه در یونان باستان
	melpomene U	الهه شعر وتراژدی یونان
	delphic U	ساکن معبد دلف یونان
	delphian U	ساکن معبد دلف یونان
	agonistical U	وابسته به مسابقههای باستانی یونان
	drachmae U	پول نقره یونان باستان
	classicism U	پیروی از سبکهای یونان وروم
	drachmas U	پول نقره یونان باستان
	drachma U	پول نقره یونان باستان
	hunt meeting U	برنامه مسابقات دو یا دو بامانع برای سوارکاران اماتور
	past performances U	سوابق چاپی نتایج مسابقات اسب یا گرگ
	semifinalist U	کسیکه بمرحله مسابقات نیمه نهایی رسیده
	swiss system U	نوعی روش تعیین حریف در مسابقات شطرنج
	egg position U	حالت تخم مرغی در مسابقات سرعت اسکی
	peloponnesian U	وابسته به شبه جزیره جنوبی یونان
	naos U	ضریع یا محل استقراربت در معابد یونان
	nectar U	شراب لذیذ خدایان یونان شهد
	agora U	[فضای باز عمومی در یونان باستان]
	Dryopic U	[مربوط به دوره دراوپی یونان باستان]
	pallium U	ردای چارگوش که فیلسوفان یونان می پوشیدند
	trireme U	کشتی جنگی روم و یونان باستان
	roadwork U	تمرین عملی برای مسابقات مشت زنی و غیره
	To bet on something . U	روی چیزی شرط بستن (مانند مسابقات وغیره )
	klepht U	یونانی ای که پس ازفتح یونان ....نگاه میداشت راهزن
	cyzicene hall U	[تالار بزرگ در خانه های یونان باستان]
	pyrrhic dance U	یکجور رقص نظامی یا جنگی در یونان باستان
	corinthian U	اهل قرنت یکی ازشهرهای باستانی یونان
	tiresias U	غیب گوی نابینای شهر تبس در یونان
	obol U	سکه سیم در یونان باستان که نزدیک بود با یک pennyونیم
	The striker's injury puts a question mark over his being fit in time for the tournament. U	آسیب مهاجم آمادگی سر موقع او [مرد] را برای مسابقات نامشخص می کند.
	humanist U	دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
	parnassian U	نام کوهی در یونان مرکزی که اختصاص داشت به الهه شعر
	phratry U	درتاریخ یونان واحد قومیت یکی از تقسیمات سه گانه قبیله
	anciently U	در قدیم
	the old world U	بر قدیم
	of old U	قدیم
	primitive U	قدیم
	yore U	در قدیم
	theoric U	وجوهی که در یونان باستان جمع میکردند ...رفتن به تماشاخانه هاکمک کنند
	old world U	دنیای قدیم
	In times past . In olden days . U	درروزگاران قدیم
	Aborigine	اهلی قدیم
	ancientry U	عهد قدیم
	dateless U	بسیار قدیم
	f. times U	ایام قدیم
	the youth of the world U	روزگارخیلی قدیم
	pierian U	در مقدونیه قدیم
	immensurable U	خیلی قدیم
	tzar U	امپراطورروسیه قدیم
	the old ways U	رسوم قدیم
	the old testament U	عهد قدیم
	iconostasis U	[پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
	samaria U	سامریه در فلسطین قدیم
	proconsular U	وابسته به فرمانداران رم قدیم
	samson U	قاضی قدیم اسرائیل
	Old Testament U	پیمان یا وصیت قدیم
	proconsulship U	مقام فرمانداری در رم قدیم
	conservatives U	پیرو سنت قدیم
	conservative U	پیرو سنت قدیم
	satrap U	استاندار قدیم ایران
	unite U	سکه قدیم انگلیسی
	conventionality U	پیروی از سنت قدیم
	carthage U	شهر کارتاژ قدیم
	babylon U	شهر بابل قدیم
	It is an old saying that … U	از قدیم گفته اند که ...
	land grave U	کنت قدیم المانی
	kempo U	تکنیک قدیم کاراته
	italic U	وابسته به ایتالیاییهای قدیم
	iguanodont U	سوسماربزرگ گیاهخوار قدیم
	unites U	سکه قدیم انگلیسی
	uniting U	سکه قدیم انگلیسی
	from immemorial times U	از زمان خیلی قدیم
	earliest U	مربوط به قدیم عتیق
	old english U	زبان انگلیسی قدیم
	early U	مربوط به قدیم عتیق
	immemorially U	بطور خیلی قدیم
	punic U	اهل کارتاژ قدیم قرطاجنی
	triumvier U	یکی از سه زمامدار روم قدیم
	the a of days U	خدای سرمدی قدیم الایام
	tchigorin indian U	دفاع هندی قدیم شطرنج
	ra U	خدای افتاب مصریان قدیم
	stuart U	خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
	sab U	وابسته به سبایایمن قدیم یمنی
	Hamedan U	شهر همدان [اکباتان قدیم]
	saker U	باز شکاری در اروپای قدیم
	propraetor U	کنسول فرمانداراستان قدیم روم
	nestorian U	کلیسای نسطوری قدیم ایران
	triumvirate U	یکی از سه زمامدار روم قدیم
	old indian defence U	دفاع هندی قدیم شطرنج
	triumvirates U	یکی از سه زمامدار روم قدیم
	plebs U	توده مردم روم قدیم
	babel U	شهر و برج قدیم بابل
	apis U	گاو مقدس مصریان قدیم
	macaque U	نوعی میمون دنیای قدیم
	macaca U	نوعی میمون دنیای قدیم
	paleo etc U	وابسته بشمال دنیای قدیم
	ecclesiast U	عضوانجمن سیاسی اتنیهای قدیم
	fabliau U	وابسته باشعار قدیم فرانسه
	immemorial U	بسیار قدیم خیلی پیش
	paleethnology U	مبحث شناسایی انسانهای قدیم
	paleo arctic or palaeo U	وابسته بشمال دنیای قدیم
	pony express U	پست سریع السیر قدیم
	old guard U	صنوف صاحب اعتبار قدیم
	pandect U	حقوق مدنی روم قدیم