English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (27 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
search and clear U جستجو و پاک کردن دشمن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hunter killer U نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
espionage U جاسوسی کردن کسب خبر از دشمن کردن مراقبت دشمن
to triumph over the enemy U برشکست دشمن شادی کردن بر دشمن پیروز شدن
hit U اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hits U اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hitting U اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
rejecting U عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
reject U عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
rejects U عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
rejected U عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
breaches U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
linear U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا به جواب برسد.
out flank U دور زدن جناح دشمن احاطه کردن جناح دشمن احاطه جناحی کردن
search U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searched U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searches U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searchingly U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
galls U حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
gall U حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
radio deception U گول زدن دشمن با بی سیم فریب رادیویی دشمن
radio countermeasures U اقدامات ضد فرستندههای دشمن پیشگیریهای ضد پخش رادیویی دشمن
enemy alien U طرفداران دشمن در خاک خودی هواداران دشمن
backwards U جستجو برای دادهای که در محل نشانه گرد قرار دارد یا در انتهای فایل است و جستجو تا ابتدای فایل
close-ups U نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close up U نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close-up U نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close with U اخذتماس با دشمن درگیر شدن با دشمن
distributes U سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distributing U سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distribute U سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
penetration U نفوذ در جبهه دشمن داخل شدن درصفوف دشمن نفوذ در شبکه اطلاعات یااداری
seeking U جستجو کردن
hunt up U جستجو کردن
to smell about U جستجو کردن
seek U جستجو کردن
snook U جستجو کردن
ransacks U جستجو کردن
to scratch about U جستجو کردن
seeds U جستجو کردن
mouse U جستجو کردن
to search U جستجو کردن
to feel after any thing جستجو کردن
searches U جستجو کردن
searchingly U جستجو کردن
mouses U جستجو کردن
seed U جستجو کردن
ransacking U جستجو کردن
to hunt up U جستجو کردن
ransacked U جستجو کردن
ransack U جستجو کردن
hunt for U جستجو کردن
searched U جستجو کردن
search U جستجو کردن
track down <idiom> U جستجو کردن
hunt after U جستجو کردن
seeks U جستجو کردن
seach U جستجو کردن
surveillance U جستجو کردن
to rummage U جستجو کردن
to browse through U جستجو کردن
to search after U جستجو کردن
scours U جستجو کردن
scoured U جستجو کردن
scour U جستجو کردن
roll back U به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
breaching U رخنه درمیدان مین رخنه نفوذی مواجه شدن با دشمن درگیری با دشمن
to prospect [for] U جستجو کردن [برای]
to grub about U جستجو کردن [برای]
to grub U جستجو کردن [برای]
wild goose chase <idiom> U ناامیدانه جستجو کردن
go through <idiom> U جستجو وکنکاش کردن
to search U گشتن [جستجو کردن]
to hunt out U جستجو کردن ویافتن
to make r. after something U چیزی را جستجو کردن
to sift through something U با زیر و رو جستجو کردن
service U برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
serviced U برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
neutralizes U بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralises U بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralised U بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralize U بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralizing U بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralising U بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
grubs U زمین کندن جستجو کردن
grubbed U زمین کندن جستجو کردن
grub U زمین کندن جستجو کردن
letter of marque U پروانه دستگیر کردن کشتی بازرگانی دشمن و غارت کردن اتباع ایشان
gain ground U خاک دشمن راتصرف کردن تجاوز و تعدی کردن
enemies U دشمن کردن
antagonises U دشمن کردن
antagonising U دشمن کردن
antagonizing U دشمن کردن
antagonizes U دشمن کردن
antagonized U دشمن کردن
enemy U دشمن کردن
antagonised U دشمن کردن
antagonize U دشمن کردن
inspecting U جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspects U جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspected U جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspect U جستجو کردن بررسی کردن کنترل
shadower U یکان مامور تعاقب دشمن یکان اخذ تماس با دشمن
close in security U برقراری تامین در نزدیک شدن به دشمن تامین تقرب به دشمن
to dig up U با به هم زدن [جستجو کردن] از خاک در آوردن
to seek somebody out U جستجو برای پیدا کردن کسی
distracts U گیج کردن حواس دشمن را پرت کردن
distract U گیج کردن حواس دشمن را پرت کردن
to roll up the enemy line U بخط دشمن کردن
betrayed U تسلیم دشمن کردن
betrays U تسلیم دشمن کردن
betraying U تسلیم دشمن کردن
threat U دشمن تهدید کردن
betrayment U تسلیم به دشمن کردن
betray U تسلیم دشمن کردن
harasses U ناراحت کردن دشمن
harasses U ایذا کردن دشمن
harass U ناراحت کردن دشمن
harass U ایذا کردن دشمن
to pierce the enemy's line U دشمن رخنه کردن
threats U دشمن تهدید کردن
to seek a remedy for something U چاره یا درمان برای چیزی جستجو کردن
counter force U نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
infiltrates U در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrate U در خطوط دشمن نفوذ کردن
confusion agent U عامل گیج کردن دشمن
infiltrating U در خطوط دشمن نفوذ کردن
direct pressure U تعاقب کردن مستقیم دشمن
infiltrated U در خطوط دشمن نفوذ کردن
head-hunting <idiom> U جستجو کردن برای یافتن شخصی شایسته ولایق
evasion U اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز
evasions U اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز
neutralised U خنثی کردن اتش یا عمل دشمن
crossing the t U قطع کردن راه ستون دشمن
neutralizing U خنثی کردن اتش یا عمل دشمن
radio direction finding U پیدا کردن جهت بی سیم دشمن
neutralizes U خنثی کردن اتش یا عمل دشمن
neutralising U خنثی کردن اتش یا عمل دشمن
neutralize U خنثی کردن اتش یا عمل دشمن
neutralises U خنثی کردن اتش یا عمل دشمن
attempting U تقلا کردن جستجو کردن
hunted U صید کردن جستجو کردن در
hunt U صید کردن جستجو کردن در
comb U شانه کردن جستجو کردن
combed U شانه کردن جستجو کردن
attempt U تقلا کردن جستجو کردن
fishes U جستجو کردن طلب کردن
combing U شانه کردن جستجو کردن
to look up U نگاه کردن جستجو کردن
attempted U تقلا کردن جستجو کردن
hunting U شکار کردن جستجو کردن
fish U جستجو کردن طلب کردن
attempts U تقلا کردن جستجو کردن
fished U جستجو کردن طلب کردن
hunts U صید کردن جستجو کردن در
sniped U از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
shock action U غافلگیری حمله ناگهانی غافلگیر کردن دشمن
follow up U رده پشتیبان دنباله دنبال کردن دشمن
mopping up U پاک کردن منطقه ازوجود بقایای دشمن
snipes U از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
snipe U از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
sniping U از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
exfiltration U خارج کردن عده ها از مناطق تحت کنترل دشمن
search U فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searched U فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searchingly U فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searches U فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
evade U فرار کردن ازدشمن اجتناب از دستگیر شدن به وسیله دشمن
to sweep the seas U همه جای دریاراعبورکردن دریاهارا ازوجود دشمن پاک کردن
evaded U فرار کردن ازدشمن اجتناب از دستگیر شدن به وسیله دشمن
evades U فرار کردن ازدشمن اجتناب از دستگیر شدن به وسیله دشمن
evading U فرار کردن ازدشمن اجتناب از دستگیر شدن به وسیله دشمن
identification friendly or foe U سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
disorganizes U به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganising U به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganize U به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganised U به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganises U به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganizing U به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
hostile track U تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
blocking U سدکردن جاده دفاع غیر عامل مسدود کردن راه دشمن
meaconing U گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
squawking U در رهگیری هوایی یعنی روشن کردن دستگاه شناسایی دشمن و خودی و کار با ان
plots U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plotted U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
quails U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quail U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
end on U سینه به سینه شدن با دشمن روبرو شدن با دشمن یاچیزی
approach march U راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
repels U پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repelling U پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repel U پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repelled U پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
bogeys U تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogies U تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogey U تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
mine watching U عملیات تجسس و پیدا کردن مین یا مراقبت از مین گذاری دشمن
barrier forces U نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com