English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
unsought U جستجو نشده کشف نشده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
factor U در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
factors U در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
Other Matches
unpremediated U پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
unbaoked U سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unbroke U رام نشده سوقان گیری نشده
unpicked U نچیده گزین نشده انتخاب نشده
undisciplined U تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unresolved U تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unobligated U اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
uncommitted U غیر متعهد نشده تعهد نشده
unborn U هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unsifted U الک نشده رسیدگی نشده
uncharged U محسوب نشده رسمامتهم نشده
unset U جایگزین نشده جاانداخته نشده
untried U امتحان نشده محاکمه نشده
unasked U خواسته نشده پرسیده نشده
undirected U رهبری نشده راهنمایی نشده
irredenta U انجام نشده جبران نشده
unredeemed U جبران نشده سبک نشده
inconsummate U تکمیل نشده انجام نشده
unintended saving U پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
incomplete U انجام نشده پر نشده
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
uncharged U پر نشده
unbowed U خم نشده
outstanding U واریز نشده
unmitigated U کاسته نشده
uncharted U اکتشاف نشده
unbroken U رام نشده
unsaved U پس انداز نشده
unset U ثابت نشده
unnormalized U هنجار نشده
unpolished U پرداخت نشده
outstanding U وصول نشده
unsaturate U اشباع نشده
unsaturated U اشباع نشده
outstandingly U پرداخت نشده
outstandingly U تصفیه نشده
unpremediated U تصور نشده
outstandingly U وصول نشده
outstandingly U واریز نشده
outstanding U پرداخت نشده
outstanding U تصفیه نشده
unsettled U تصفیه نشده
unshod U نعل نشده
unquestioned U بررسی نشده
unquestioned U بحث نشده
unreconstructed U بازسازی نشده
Before it is too late. While there is stI'll time. U تا دیر نشده
unfinished U تمام نشده
opens U واریز نشده
opened U واریز نشده
open U واریز نشده
savaging U رام نشده
non-registered [not registered] <adj.> U ثبت نشده
undeterred <adj.> U منصرف نشده
unquestioned U استنتاق نشده
unpublished U نشر نشده
unsight U دیده نشده
unsocialized U اجتماعی نشده
unstudied U مطالعه نشده
unthickened U تغلیظ نشده
unwashed U شسته نشده
unworn U کهنه نشده
unworn U استعمال نشده
uninspected <adj.> U تست نشده
wound less U زخمی نشده
unconnected U وصل نشده
unearned U کسب نشده
unguarded U حراست نشده
unguarded U حساب نشده
unpublished U چاپ نشده
unbleached <adj.> U سفیدگری نشده
intemerate U بی ناموس نشده
uncleared U ترخیص نشده
uncoditioned U قطعی نشده
uncoditioned U شرط نشده
autochthonous U جابجا نشده
unasked U سوال نشده
unseen U مکشوف نشده
unseen U مشاهده نشده
sightless U دیده نشده
unsung U سروده نشده
unsung U ستایش نشده
unsung U خوانده نشده
unabated U کاسته نشده
unclaimed U مطالبه نشده
uncut U از هم جدا نشده
uncircumcised U ختنه نشده
unbowed U سر کوب نشده
non switched line U خط گزینه نشده
innascible U زایده نشده
inextinct U نیست نشده
inedited U چاپ نشده
inedited U منتشر نشده
increate U افریده نشده
in sheets U صحافی نشده
imperforate U منگنه نشده
roughdry U اطو نشده
tenantless U اشغال نشده
the date was not specified U نشده بود
unaccommodated U فراهم نشده
unaccomplished U انجام نشده
unbacked U رام نشده
custom uncleared U ترخیص نشده
uncut U قطع نشده
uncut U بریده نشده
undefined U تعریف نشده
unattached U اعزام نشده
unattached U توفیق نشده
undirected U هدایت نشده
undisiplined U تربیت نشده
unexploded U منفجر نشده
savages U رام نشده
savaged U رام نشده
savage U رام نشده
unadulterated U مخلوط نشده
unleached U سفید نشده
unlicked U لیسیده نشده
unsought U کاوش نشده
uninvited U دعوت نشده
undeeded U در سندقید نشده
unpaid U پرداخت نشده
haggard U رام نشده
unfulfilled U اجرا نشده
unfulfilled U انجام نشده
undisturbed U مختل نشده
uncommitted U تقبل نشده
unabridged U تلخیص نشده
unabridged U کوتاه نشده
unchanged U عوض نشده
uncontrolled U مهار نشده
uncontrolled U کنترل نشده
unalloyed U الیاژ نشده
unbidden U دعوت نشده
unspotted U ننگین نشده
undyed <adj.> U رنگرزی نشده
unevaluated <adj.> U ممیزی نشده
unverified <adj.> U تایید نشده
uninspected <adj.> U بررسی نشده
inviolate U نقض نشده
unchecked <adj.> U ارزیابی نشده
untested <adj.> U بررسی نشده
unverified <adj.> U امتحان نشده
unaudited <adj.> U تست نشده
unchecked <adj.> U تست نشده
unevaluated <adj.> U تست نشده
unexamined <adj.> U تست نشده
unverified <adj.> U ممیزی نشده
in quires U صحافی نشده
unexamined <adj.> U بررسی نشده
unevaluated <adj.> U بررسی نشده
unchecked <adj.> U ممیزی نشده
unaudited <adj.> U ممیزی نشده
untested <adj.> U ارزیابی نشده
virgins U استفاده نشده
uninspected <adj.> U ارزیابی نشده
unexamined <adj.> U ارزیابی نشده
virgin U استفاده نشده
unevaluated <adj.> U ارزیابی نشده
unread U خوانده نشده
unchecked <adj.> U بررسی نشده
untested <adj.> U ممیزی نشده
unaudited <adj.> U ارزیابی نشده
unchecked <adj.> U بازرسی نشده
unverified <adj.> U بازرسی نشده
unevaluated <adj.> U بازرسی نشده
unexamined <adj.> U بازرسی نشده
uninspected <adj.> U بازرسی نشده
unexamined <adj.> U امتحان نشده
unevaluated <adj.> U امتحان نشده
unchecked <adj.> U امتحان نشده
untested <adj.> U بازرسی نشده
unaudited <adj.> U امتحان نشده
unaudited <adj.> U بازرسی نشده
undetected U کشف نشده
unverified <adj.> U بررسی نشده
unverified <adj.> U تست نشده
untested <adj.> U تست نشده
unverified <adj.> U ارزیابی نشده
uninspected <adj.> U امتحان نشده
inexact U درست نشده
unexamined <adj.> U ممیزی نشده
uninspected <adj.> U آزمایش نشده
untested <adj.> U آزمایش نشده
unaudited <adj.> U بررسی نشده
unaudited <adj.> U کنترل نشده
unverified <adj.> U آزمایش نشده
vacant U اشغال نشده
unaudited <adj.> U آزمایش نشده
unissued <adj.> U منتشر نشده
unchecked <adj.> U آزمایش نشده
unevaluated <adj.> U آزمایش نشده
unissued <adj.> U توزیع نشده
unexamined <adj.> U آزمایش نشده
uninspected <adj.> U کنترل نشده
unoccupied U اشغال نشده
uncounted U شمرده نشده
untested <adj.> U تایید نشده
untested <adj.> U کنترل نشده
uninspected <adj.> U تایید نشده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com