Perdic | جریان هوایا بخار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	blast U	جریان هوایا بخار
	blasts U	جریان هوایا بخار

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	wafter U	چیز شناور بر روی هوایا اب
	waft U	روی هوایا اب شناور ساختن وزش نسیم
	wafted U	روی هوایا اب شناور ساختن وزش نسیم
	wafting U	روی هوایا اب شناور ساختن وزش نسیم
	wafts U	روی هوایا اب شناور ساختن وزش نسیم
	precipitation of moisture U	انقباض و فرود امدن بخار تراکم بخار
	marking current U	جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
	leakage current U	جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
	flowed U	سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
	flow U	سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
	all mains receiver U	گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
	flows U	سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
	push pull U	وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
	room circuit U	جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
	current U	جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
	inverts U	جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
	inverting U	جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
	invert U	جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
	currents U	جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
	amps U	واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
	ampere U	واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
	amp U	واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
	heterodyne U	ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
	genemotor U	مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
	constrictor U	گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
	steam irons U	ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
	steam iron U	ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
	induction current U	جریان القاء شده جریان تحریک
	counter current U	جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
	constant current U	جریان مستقیم جریان ثابت باطری
	runoff coefficient U	ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
	reynold's number U	این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
	parasitic current U	جریان نشتی جریان خارجی
	current flow U	سیلان جریان فلوی جریان
	current compensation U	کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
	three phase current U	جریان سه فاز جریان دوار
	gresham's law U	پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
	unstart U	انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
	idle current meter U	دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
	circuitry U	شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
	vortex ring state U	حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
	fet U	وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
	reek U	بخار
	steams U	بخار
	gases U	بخار
	reeked U	بخار
	reeks U	بخار
	steams U	بخار اب
	vaporific U	بخار زا
	reeking U	بخار
	gas U	بخار
	vapor U	بخار
	fume U	بخار
	fumed U	بخار
	vaporer U	بخار زا
	fumes U	بخار
	vaporific U	بخار شو
	fuming U	بخار
	water vapor U	بخار اب
	gassed U	بخار
	gasses U	بخار
	vapo U	بخار
	miasma U	بخار بد بو
	steamed U	بخار
	steam U	بخار اب
	steam U	بخار
	halitus U	بخار
	brume U	بخار
	aqueous vapor U	بخار اب
	vapour U	بخار اب
	haze U	بخار
	miasmas U	بخار بد بو
	steamed U	بخار اب
	steaming U	بخار اب
	vapour U	بخار
	steaming U	بخار
	alternator U	ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
	d.c. transformer U	ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
	alternators U	ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
	d.c. machine U	ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
	electromagnetism U	پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
	fumed U	دود بخار
	mofette U	بخار بدبو
	fumes U	دود بخار
	fumes U	بخار شدن
	pet cock U	شیر بخار
	fuming U	بخار شدن
	steamier U	شبیه بخار
	boiler U	دیگ بخار
	boiler U	مولد بخار
	steamy U	پر حرارت پر بخار
	pulsimeter U	تلمبه بخار
	steamy U	شبیه بخار
	steamiest U	پر حرارت پر بخار
	steamiest U	شبیه بخار
	steamier U	پر حرارت پر بخار
	fuming U	دود بخار
	colic U	بخار یاگازمعده
	fumed U	بخار شدن
	cheval vapor U	اسب بخار
	horse power U	اسب بخار
	gland steam U	بخار دورزبانه
	gasiform U	بخار مانند
	gas tank U	بخار بنزین
	furnace dust U	بخار کوره
	fumatorium U	اطاق بخار
	flue dust U	بخار گاز
	flue boiler U	دیگ بخار
	exhaust steam U	بخار خروجی
	sweating bath U	حمام بخار
	bucket of steam U	سطل بخار
	fume U	دود بخار
	fume U	بخار شدن
	hooters U	سوت بخار
	hooter U	سوت بخار
	flues U	لوله بخار
	live steam U	بخار زنده
	flue U	لوله بخار
	horsepower U	اسب بخار
	atmology U	علم بخار اب
	mercury vaper U	بخار جیوه
	vaporizing U	بخار شدن
	steam boat U	کرجی بخار
	steam boat U	کشتی بخار
	steam boiler U	دیگ بخار
	steam distillation U	تقطیر با بخار اب
	steam stripping U	تقطیر با بخار اب
	steam engine U	موتور بخار
	steam engine	ماشین بخار
	steam fog U	مه حاصل از بخار اب
	steam bath U	حمام بخار
	turbines U	توربین بخار
	saturated body U	بخار مشبع
	vaporizes U	بخار شدن
	vaporized U	بخار شدن
	vaporize U	بخار شدن
	vaporising U	بخار شدن
	vaporises U	بخار شدن
	vaporised U	بخار شدن
	reeks U	بخار دهان
	reeking U	بخار دهان
	reeked U	بخار دهان
	reek U	بخار دهان
	turbine U	توربین بخار
	steam gas U	بخار دواتشه
	steam gauge U	بخار سنج
	vaporimeter U	بخار سنج
	steamers U	کشتی بخار
	steamer U	ماشین بخار
	pulsometer U	تلمبه بخار
	steamer U	کشتی بخار
	superheated steam U	بخار داغ
	boilers U	مولد بخار
	boilers U	دیگ بخار
	steamers U	ماشین بخار
	sudatorium U	حمام بخار
	stream turbine U	توربین بخار
	steam generator U	دیگ بخار
	steam hammer U	چکش بخار
	steam ship U	کشتی بخار
	steam trap U	تله بخار
	steam turbine U	توربین بخار
	steam valve U	دریچه بخار
	steam whistle U	سوت بخار
	steamboat U	کشتی بخار
	steamship U	کشتی بخار
	vaporization U	تبدیل به بخار
	vaporization U	بخار سازی
	volatilize U	بخار شدن
	HP U	اسب بخار
	steamed U	بخار کردن
	vaporable U	بخار شدنی
	vapor trail U	لولههای بخار
	vapor pressure U	فشار بخار
	vaporous U	مانند بخار
	vapour bath U	حمام بخار
	steams U	بخار کردن
	vaporarium U	حمام بخار
	vaporer U	بخار دار
	vapour pressure U	فشار بخار اب
	vapory U	بخار الود
	vapory U	شبیه بخار
	vapory U	بخار مانند
	vapory U	بخار وار
	vaporous U	بخار دار
	vaporizer U	مولدهای بخار
	vaporizer U	بخار کننده
	vaporizable U	بخار شدنی
	vaporing U	بخار دادن
	Turkish bath U	گرمابه بخار
	Turkish baths U	گرمابه بخار
	steaming U	بخار کردن
	engine U	ماشین بخار
	steam U	بخار کردن
	saturated vapour U	بخار سیر شده
	margine boiler U	دیگ بخار کشتی
	ammonia U	محلول یا بخار امونیاک
	electric horsepower U	اسب بخار الکتریکی
	bottom blow U	شیر ته دیگ بخار
	boilermaker U	سازنده دیگ بخار