English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
shear flow U جریان نیروی برشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shearing force U نیروی برشی
shear load U نیروی برشی
shear span U دهانه نیروی برشی
shear and moment diagram U دیاگرام نیروی برشی و لنگرخمشی
relations between load, shear and moment U رابط بین بار و نیروی برشی و لنگر خمشی
shear box test U ازمون برشی با جعبه ازمون برشی جعبهای
amperage U شدت جریان برق میزان نیروی برق برحسب امپر
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
cut off attack U تک برشی
magneto electricity U نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
reenforceŠetc U نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
blue water school U انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
shear test U ازمایش برشی
sectional drawing U رسم برشی
sectional view U نمای برشی
shear viscosity U گرانروی برشی
shear resistance U مقاومت برشی
shear modulus U مدول برشی
shear connections U اتصالات برشی
shear displacements U جابجایی برشی
shear strength U مقاومت برشی
shear stress U تنش برشی
shear strength U استقامت برشی
shear wave U موج برشی
failure by rupture U گسیختگی برشی
failure by rupture U شکست برشی
shearing test U ازمون برشی
shearing stress U تنش برشی
shearing strain U پیچیدگی برشی
truncation error U خطای برشی
shear wall U دیوار برشی
shearing force U تلاش برشی
torque U نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
e.m.f U force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
juggernauts U نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernaut U نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
general shear failure U گسیختگی برشی عمومی
double shear U تنش برشی دوتایی
shear strain U تغییر شکل برشی
wedge shot U ضربه برشی در گلفV
shearing deformation U تغییر شکل برشی
shear modulus of elasticity U ضریب ارتجاعی برشی
longitudinal shearing stress U تنش برشی طولی
modulus of elasticity in shear U ضریب ارتجاعی برشی
round off U گرد کردن برشی
air force personnel with the army U پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
expeditionary U نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
electromotive force U نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
wedge U چوب اهنی ویژه ضربه برشی
wedged U چوب اهنی ویژه ضربه برشی
wedges U چوب اهنی ویژه ضربه برشی
wedging U چوب اهنی ویژه ضربه برشی
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
reynolds stress U تنش برشی در لایه مرزی خطی در سیال نارون
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
attack force U نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
threat force U نیروی دشمن نیروی مخالف
buoyancy U نیروی بالابر نیروی شناوری
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
self propulsion U حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
counter force U نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
current flow U سیلان جریان فلوی جریان
parasitic current U جریان نشتی جریان خارجی
three phase current U جریان سه فاز جریان دوار
current compensation U کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
allocated manpower U نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
free gyroscope U نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
gresham's law U پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart U انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry U شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter U دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
vortex ring state U حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
Marine Corps U نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
army aircraft U هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
alternators U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
d.c. transformer U ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternator U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism U پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
commandant of marine corps U فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
eagle flight U نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
heavy current engineering U مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
attached strength U استعداد نیروی زیر امر نیروی زیر امر
total force U نیروی کل
jetted U نیروی جت
jetting U نیروی جت
jet U نیروی جت
jets U نیروی جت
jet propulsion U نیروی جت
mmf U نیروی مغناطیسرانی
assault force U نیروی هجوم
labor force U نیروی کار
assault force U نیروی هجومی
labor U نیروی انسانی
labor U نیروی کارگری
inertial force U نیروی لختی
land force n U نیروی زمینی
land forces U نیروی زمینی
atomic energy U نیروی اتمی
magnemotive force U نیروی مغناطیسرانی
by military force U با نیروی نظامی
propellant U نیروی محرکه
lorentz force U نیروی لورنتس
buoyant force U نیروی شناورسازی
london force U نیروی لاندنی
lifting power U نیروی خیزش
lifting power U نیروی بالابری
kinetic energy U نیروی فعال
juvenility U نیروی جوانی
joint force U نیروی مشترک
capillarity U نیروی موئینهای
internal voltage U نیروی الکتروموتوری
cathexis U نیروی عاطفی
internal force U نیروی درونی
labored U نیروی انسانی
centripetal force U نیروی مرکزگرا
muscles U نیروی عضلانی
army of occupation U نیروی اشغالگر
muscle U نیروی عضلانی
burst force U نیروی انفجاری
internal force U نیروی داخلی
cohesive force U نیروی چسبندگی
burst force U نیروی ناگهانی
cohesive force U نیروی همچسبی
electricity U نیروی کهربایی
cohesive force U نیروی همدوسی
labors U نیروی انسانی
paratroop U نیروی چترباز
body force U نیروی حجمی
brake horsepower U نیروی ترمز
posse U نیروی اجتماعی
posses U نیروی اجتماعی
staying power U نیروی پایداری
stamina U نیروی حیاتی
osmotic force U نیروی راند
osmotic force U نیروی اسمزی
nuclear power U نیروی هستهای
people forces U نیروی پایداری
counterbalances U نیروی برابر
counterbalanced U نیروی برابر
labour U نیروی انسانی
power of production U نیروی تولید
impetus U نیروی جنبش
impetus U نیروی محرک
police power U نیروی پلیس
police power U نیروی انتظامی
blocking force U نیروی سد کننده
constabularies U نیروی شهربانی
constabulary U نیروی شهربانی
counterbalance U نیروی برابر
normal force U نیروی عمودی
auxiliary forces U نیروی کمکی
nonaxial force U نیروی غیرمحوری
marine forces U نیروی تفنگدار
armada U نیروی دریایی
armadas U نیروی دریایی
covering force U نیروی پوششی
mana U نیروی جادویی
man power U نیروی انسانی
attraction force U نیروی جاذبه
man power U نیروی مردانه
mailed fist U نیروی مسلح
attraction force U نیروی ربایش
mechanized force U نیروی مکانیزه
brake pressure U نیروی ترمز
resutant force U نیروی خالص
resutant force U نیروی برایند
resutant U نیروی خالص
resutant U نیروی برایند
net force U نیروی خالص
net force U نیروی برایند
naval forces U نیروی دریایی
attractive force U نیروی جاذبه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com