English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
galvanism U جریان مستقیم برق الکتریسیته شیمیایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
electric current U جریان الکتریسیته
phase difference U اختلاف فاز جریان الکتریسیته
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
isolation U مبدلی که برای جدا کردن قط عات از اتصال مستقیم با منبع تغذیه الکتریسیته اصلی به کار می رود
electroanalysis U تجزیه شیمیایی بوسیله جریان برق
batteries U وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
battery U وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
d.c. U جریان مستقیم
d.c U جریان مستقیم
direct current U جریان مستقیم
direct current instrument U سنجه جریان مستقیم
direct current generator U مولد جریان مستقیم
d.c. receiver U رادیوی جریان مستقیم
direct current magnet U مغناطیس جریان مستقیم
d.c. motor U موتور جریان مستقیم
direct current U جریان برق مستقیم
forward current U جریان ولتاژ مستقیم
direct current converter U تبدیل گر جریان مستقیم
d.c c. motor U موتور جریان مستقیم
galvanism U معالج با جریان برق مستقیم
d.c. winding U سیم پیچی جریان مستقیم
dc coupling U جفت شدگی جریان مستقیم
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
inverter U وسیلهای که جریان متناوب را به مستقیم با برعکس تبدیل میکند
ohm's law U جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
PSU U مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
chemical survey U بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
dasd U Device Storage DirectAccess اسباب حافظه بادستیابی مستقیم دستگاه انباره دستیابی مستقیم
direct admission U مراجعه مستقیم به بهداری پذیرش یامراجعه مستقیم بیماران
basics U روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
basic U روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
directed U مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
direct exchange U تعویض مستقیم مبادله مستقیم قطعات
directs U مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
direct U مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
cost fraction U نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
direct command U فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
direct fire sights U زاویه یا بهای تیر مستقیم دوربینهای تیر مستقیم
elicitation U کسب اطلاعات غیر مستقیم بازجویی غیر مستقیم
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
direct dyes U رنگینه های مستقیم [که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
electricity U الکتریسیته
creepage U مد الکتریسیته
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
positive electricity U الکتریسیته مثبت
brain potential U الکتریسیته مغز
electrical U مر بوط به الکتریسیته
electrically U مربوط به الکتریسیته
voltage source U منبع الکتریسیته
electric conduction U هدایت الکتریسیته
electrostatics U الکتریسیته ساکن
negative electricity U الکتریسیته منفی
static electricity U الکتریسیته ساکن
electrical quantity U مقدار الکتریسیته
electric generator U مولد الکتریسیته
electro physic U فیزیک الکتریسیته
animal electricity U الکتریسیته بدن
inductive capacity U ثابت دی الکتریسیته
electric doublet U دو قطبی الکتریسیته
induced electricity U الکتریسیته القائی
nuclear electricity U الکتریسیته هستهای
electric dipole U دو قطبی الکتریسیته
electric conductor U هادی الکتریسیته
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
v , series U سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
electrometer tule U لامپ الکتریسیته سنج
hot-wire U سیم حاوی الکتریسیته
electrometer valve U لامپ الکتریسیته سنج
hot-wired U سیم حاوی الکتریسیته
hot-wiring U سیم حاوی الکتریسیته
coulomb U واحد اندازه الکتریسیته
hot-wires U سیم حاوی الکتریسیته
generators U وسیله تولید الکتریسیته
generator U وسیله تولید الکتریسیته
magnetoelectric U مربوط به الکتریسیته القایی
piezo electric effect U اثر پیزو- الکتریسیته
hot wire U سیم حاوی الکتریسیته
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
watts U واحد اندازه گیری الکتریسیته
replenish U شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
watt U واحد اندازه گیری الکتریسیته
electric U آنچه با الکتریسیته کار میکند
replenishes U شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenishing U شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
polar U دارای الکتریسیته مثبت و منفی
insulators U مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
insulator U مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
mains electricity U منبع الکتریسیته محلی مشتریان
static U الکتریسیته ساکن وضعیت ثابت
ribbon switch U مبدل فشار مداوم به الکتریسیته
replenished U شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
direct access storage device U اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
nonsparking U ضد تولید جرقه غیر هادی الکتریسیته
inductivity U ثابت دی الکتریسیته قابلیت هدایت دی الکتریکی
hydro-electric U وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
hydro electric U وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
permittivity U واحد اندازه گیری الکتریسیته برحسب فاراده
conductors U مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
conductor U مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current flow U سیلان جریان فلوی جریان
parasitic current U جریان نشتی جریان خارجی
current compensation U کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
three phase current U جریان سه فاز جریان دوار
charge U 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
charges U 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
electrostatic charge U بار الکتریسیته ساکن [که در اثر مالش بوجود می آید.]
decibels U واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند
powering U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powers U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
decibel U واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند
power U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
ieee U Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
powered U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
gresham's law U پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart U انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter U دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry U شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
IEC connector U استانداردی برای اتصال سر سوزنه در سوکتی که الکتریسیته اصلی را به کامپیوتر منتقل میکند
three pin plug U ورودی استاندارد با سه شاخه برای اتصال وسیلله الکتریکی به منبع اصل الکتریسیته
iee /s 00 U مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
vortex ring state U حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
monitored U مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
actinoelectric U اجسامی که دارای خاصیت تولید الکتریسیته در اثر تابش طول موجی متناسب با نورباشند
electronic U میدانهای الکترومغناطیسی و الکتریسیته ساکن که توسط وسایل الکترونی زیاد ایجاد شده است .
monitors U مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitor U مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
chemical sense U حس شیمیایی
chemical U شیمیایی
chemic U شیمیایی
chemicals U شیمیایی
chemical biological and radiological U شیمیایی
chemical species U گونههای شیمیایی
mulches U ماده شیمیایی
chemical survey U تجسس شیمیایی
compounds U ترکیب شیمیایی
compounded U ترکیب شیمیایی
chemical security U تامین شیمیایی
chemical weathering U هوازدگی شیمیایی
mulch U ماده شیمیایی
chemical agent U عامل شیمیایی
chemical agent U ماده شیمیایی
proportioner U مخلوط کن شیمیایی
chemical shift U جابجایی شیمیایی
quasichemical U شبه شیمیایی
chemical ammunition U مهمات شیمیایی
chemical analyse U تجزیه شیمیایی
chemical analysis U تجزیه شیمیایی
galvanic cell U پیل شیمیایی
compound U ترکیب شیمیایی
man-made fiber U الیاف شیمیایی
homolysis U تجزیه شیمیایی
organic compound U مواد شیمیایی
chemotropism U گرایش شیمیایی
cloud attack U تک با ابر شیمیایی
narcosis U خواب شیمیایی
chemoreceptor U گیرنده شیمیایی
chemisorption U جذب شیمیایی
chemiluminescence U نورتابی شیمیایی
biochemical U زیستی- شیمیایی
fertilisers U کود شیمیایی
fertilizer U کود شیمیایی
fertilizers U کود شیمیایی
decomposition U هوازدگی شیمیایی
chemism U خاصیت شیمیایی
electrochemical U برقی- شیمیایی
chemical research U پژوهش شیمیایی
precipitates U رسوب شیمیایی
chemical fuel U سوخت شیمیایی
chemical exchange U تبادل شیمیایی
chemical defense U پدافند شیمیایی
chemical operations U عملیات شیمیایی
chemical injection U تزریق شیمیایی
chemical physics U فیزیک شیمیایی
chemical pollution U الودگی شیمیایی
chemical properties U خواص شیمیایی
chemical herbicide U علف کش شیمیایی
chemical consolidation U تزریق شیمیایی
precipitated U رسوب شیمیایی
precipitate U رسوب شیمیایی
chemical munition U سلاح شیمیایی
chemical kinetics U سینتیک شیمیایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com