Perdic | جریان مافوق صوت درمجرای همگرا که در ان فشارکاهش یافته و سرعت شدیداافزایش یابد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (13 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	rarefaction U	جریان مافوق صوت درمجرای همگرا که در ان فشارکاهش یافته و سرعت شدیداافزایش یابد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	supersonic U	هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
	push pull U	وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
	fast moving stock U	موجودی که به سرعت کاهش می یابد
	transonic U	سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
	hypersonic U	سرعت مافوق صوت
	supersonic U	سرعت مافوق صوت
	unstart U	انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
	pipelines U	بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد
	pipeline U	بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد
	runoff coefficient U	ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
	isotach U	خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
	flowed U	سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
	flow U	سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
	flows U	سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
	drags U	وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
	dragged U	وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
	drag U	وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
	sonic boom U	صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت
	sonic booms U	صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت
	venturi U	کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
	chocked nozzle U	خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
	standard bred U	اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
	rate of current U	سرعت جریان
	flux U	سرعت جریان
	drift of a current U	سرعت جریان
	lagrangian method U	روش تعیین سرعت جریان اب
	variable speed d.c. motor U	موتور جریان دائم با سرعت متغیر
	alluviation U	رسوبات ماسه و شن ناشی ازکم شدن سرعت جریان رودخانه
	velocity gradiant U	میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
	jet stream U	جریان باد جت استریم درطبقه استراتوسفر که دارای فشار و سرعت زیاد میباشد
	convergent U	همگرا
	marking current U	جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
	convergent validity U	اعتبار همگرا
	convergent thinking U	تفکر همگرا
	de leval nozzle U	نازل همگرا
	convergence coil U	پیچک همگرا
	convergent lens U	عدسی همگرا
	converging U	همگراشدن همگرا بودن
	converges U	همگراشدن همگرا بودن
	convergent meniscus lens U	عدسی هلالی همگرا
	converged U	همگراشدن همگرا بودن
	converge U	همگراشدن همگرا بودن
	convergent U	خطوط متقارب ومتلاقی همگرا
	con di nozzle U	نازل موتورجت با مقطع همگرا
	leakage current U	جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
	fish fag U	زن بدزبان یابد دهان
	speed ring U	طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
	combined speed indicator U	عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
	inflow ratio U	نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
	indicated airspeed U	سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
	burning rate U	سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
	the old p should be continued U	رویه پیش بایدادامه یابد
	tachometer U	اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
	rate of flame propagation U	سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
	machine number U	عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
	true air speed U	سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
	estate in reversion U	هبهای که مدتی پس از انشاء تحقق یابد
	continuous U	آنچه بدون توقف ادامه یابد
	alternates U	آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
	alternated U	آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
	CSLIP U	نرخ ارسال داه افزایش می یابد
	alternate U	آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
	upmost U	مافوق
	trans- U	مافوق
	superior U	مافوق
	superordinates U	مافوق
	transcendent U	مافوق
	trancscendent U	مافوق
	superordinate U	مافوق
	superiors U	مافوق
	ox fly U	یکجور مگس که بزیرپوست گاو راه می یابد
	mandates U	دستور مافوق
	hyperphyscal U	مافوق طبیعت
	overlords U	سرور مافوق
	superiors U	مافوق بالارتبه
	mandate U	دستور مافوق
	mandating U	دستور مافوق
	hereinabove U	مافوق این
	hypertext U	مافوق متن
	mandated U	دستور مافوق
	hypermedia U	مافوق رسانه
	hypersonic U	مافوق فراصوت
	ultrasonics U	مافوق صوت
	dominant U	مقتدر مافوق
	superior order U	امر مافوق
	superior U	مافوق بالارتبه
	superhuman U	مافوق انسانی
	supranational U	مافوق ملیت
	preternatural U	مافوق طبیعی
	supersonic U	مافوق صوت
	superior order U	دستور مافوق
	past U	بعد از مافوق
	overlord U	سرور مافوق
	superconducter U	مافوق هادی
	supersensory U	مافوق احساس
	all mains receiver U	گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
	variable ratio U	گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
	muzzle velocity U	سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
	rate of pouring U	سرعت سیلان سرعت جاری شدن
	room circuit U	جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
	currents U	جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
	inverting U	جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
	current U	جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
	invert U	جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
	inverts U	جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
	amp U	واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
	ampere U	واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
	amps U	واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
	prosodemic U	درباب ناخوشی ای که ازشخص به شخص دیگری انتقال می یابد
	input U	فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
	inputted U	فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
	supermen U	موجود مافوق انسان
	metagnostic U	مافوق علم بشر
	beyond one's expectation U	مافوق انتظار کسی
	superconducting computers U	کامپیوترهای مافوق هادی
	supersonic turbine U	توربین مافوق صوت
	supersonic propeller U	ملخ مافوق صوت
	supersonic nozzle U	نازل مافوق صوت
	supranational U	مافوق محدودیتهای ملی
	supramundane U	مافوق این جهان
	superman U	موجود مافوق انسان
	suoersonic compressor U	کمپرسور مافوق صوت
	supersonic U	علم مافوق صوت
	above U	مافوق واقع دربالا
	ultra U	خیلی متعصب مافوق
	heterodyne U	ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
	genemotor U	مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
	Appetite comes with eating. <proverb> U	با پیش رفت فعالیت تمایل افزایش می یابد. [ضرب المثل]
	overnight U	مسابقهای که ثبت نام 27ساعت پیش از مسابقه پایان می یابد
	static economy U	اقتصاد ساکن وضعیت اقتصادی یی که مدت زیادی دوام یابد
	supersonic tunnel U	تونل باد مافوق صوت
	constrictor U	گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
	dynamic U	ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
	west coast computer faire U	یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
	dynamically U	ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
	wash in U	پیچش بال بطوریکه زاویه نصب ان بطرف نوک کاهش یابد
	constant current U	جریان مستقیم جریان ثابت باطری
	counter current U	جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
	induction current U	جریان القاء شده جریان تحریک
	structured programming U	برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
	support U	CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
	accelerate U	سرعت دادن سرعت گرفتن
	accelerating U	سرعت دادن سرعت گرفتن
	accelerates U	سرعت دادن سرعت گرفتن
	subsonic U	با سرعت کمتر از سرعت صوت
	accelerated U	سرعت دادن سرعت گرفتن
	outdent U	خطی از متن که نسبت به سایر خطوط یک پاراگراف بیشتر به سمت چپ بسط می یابد
	hyperphysical U	خارق العاده مافوق قوه بدنی ومادی
	mach hold U	بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
	dragger U	شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
	prototypes U	اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد
	prototype U	اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد
	zero wait state U	که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
	it is past cure U	از علاجش گذشته است مافوق انست که بتوان علاج کرد
	reynold's number U	این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
	three phase current U	جریان سه فاز جریان دوار
	current compensation U	کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
	parasitic current U	جریان نشتی جریان خارجی
	current flow U	سیلان جریان فلوی جریان
	backward chaining U	روشی برای استدلال که ازهدف مطلوب شروع و به سمت حقایق از قبل شناخته شده ادامه می یابد
	air plot wind velocity U	سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
	cut off velocity U	سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
	conical flow U	تئوری جریانهای مافوق صوت روی صفحات مسطح گوشه دار
	half life period U	مدت زمان لازم برای فعالیت یک ماده رادیواکتیو است که به نصف مقدار اولیه خود کاهش یابد
	fastest U	وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
	fasted U	وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
	fasts U	وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
	fast U	وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
	gresham's law U	پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
	airspeeds U	سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
	declared speed U	سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
	airspeed U	سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
	idle current meter U	دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
	circuitry U	شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
	i/o U	فایلی که محتوای آن از رسانه ذخیره سازی به رسانه جانبی انتقال می یابد
	average propensity to consume U	میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
	average propensity to save U	میل متوسط به پس انداز نسبتی از درامد که به پس انداز اختصاص می یابد
	subscriber U	1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
	subscribers U	1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
	mercantilists U	مرکانتیلیست ها اقتصاددانانی که معتقد بودندرفاه اقتصادی یک کشور دراثر بوجود امدن مازاد در ترازپرداختها و تراکم طلا وسایرفلزات گرانقیمت افزایش می یابد
	finding U	یافته
	findings U	یافته
	vortex ring state U	حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
	expansion card U	کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
	structured U	ساخت یافته
	abroad U	گسترش یافته
	linked U	پیوند یافته
	transmissive U	انتقال یافته
	mature economy U	تکامل یافته
	endrgized U	انرژی یافته
	glorified U	تجلیل یافته
	awakened U	اگاهی یافته
	generalized U	تعمیم یافته
	nee U	تولد یافته
	done U	وقوع یافته
	extended U	تمدید یافته
	due out U	خاتمه یافته
	allocated U	اختصاص یافته
	downfallen U	زوال یافته
	expanded U	بسط یافته