Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
polarization current
U
جریان قطبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
polar regions
U
مناطق قطبی زمین سرزمینهای قطبی
marking current
U
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
polar plot
U
روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
dipole dipole bond
U
پیوند دو قطبی- دو قطبی
orientation forces
U
نیروهای دو قطبی- دو قطبی
leakage current
U
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
circumpolar constellation
U
صورتهای فلکی دور قطبی صورتهای فلکی پیرا قطبی
polar stereographic
U
سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
flow
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver
U
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flows
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
U
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
U
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
currents
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
amp
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
U
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
U
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor
U
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
induction current
U
جریان القاء شده جریان تحریک
constant current
U
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current
U
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
runoff coefficient
U
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
U
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
parasitic current
U
جریان نشتی جریان خارجی
current compensation
U
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
current flow
U
سیلان جریان فلوی جریان
three phase current
U
جریان سه فاز جریان دوار
gresham's law
U
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unipolar
U
تک قطبی
unipolar
U
یک قطبی
bipolar
U
دو قطبی
homopolar
U
هم قطبی
polar
U
قطبی
double pole
U
دو قطبی
arctic
U
قطبی
dipole
U
دو قطبی
diode
U
دو قطبی
unstart
U
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry
U
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter
U
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
multi contact
U
چند قطبی
polaris
U
ستاره قطبی
polar winds
U
بادهای قطبی
Pole Star
U
ستاره قطبی
polar vortex
U
ورتکس قطبی
multipolar
U
چند قطبی
moment of a dipole
U
گشتاور دو قطبی
pole armature
U
ارمیچر قطبی
polestar
U
ستاره قطبی
loadstar
U
ستاره قطبی
two terminal network
U
شبکه دو قطبی
two electrode valve
U
لامپ دو قطبی
lodestar
U
ستاره قطبی
lodestaror load
U
ستاره قطبی
magnetic doublet
U
دو قطبی مغناطیسی
polarizing filter
U
صافی قطبی
triode
U
لامپ سه قطبی
polar vector
U
بردار قطبی
terminal voltage
U
ولتاژ قطبی
polarising
U
قطبی کردن
polarises
U
قطبی کردن
polarised
U
قطبی کردن
polar angle
U
زاویه قطبی
single contact switch
U
کلید یک قطبی
polar compound
U
ترکیب قطبی
polar coordinates
U
مختصات قطبی
polar coordinate
U
مختصات قطبی
polarization
U
قطبی سازی
polarize
U
قطبی کردن
polarizes
U
قطبی کردن
polar diagram
U
نقشه قطبی
multipole
U
چند قطبی
polar variable
U
متغیر قطبی
polar transmission
U
مخابره قطبی
polar solvent
U
حلال قطبی
polarized relay
U
رله قطبی
north star
U
ستاره قطبی
one pole switch
U
کلید یک قطبی
polar relay
U
رله قطبی
polar bond
U
پیوند قطبی
polar molecule
U
مولکول قطبی
polar distance
U
فاصله قطبی
polarized
U
قطبی شده
polarizing
U
قطبی کردن
polarization
U
قطبی شدگی
hexode
U
لامپ شش قطبی
polarity
U
تمایل قطبی
polarity
U
ویژگی قطبی
four pole
U
چهار قطبی
polarities
U
ویژگی قطبی
polarities
U
تمایل قطبی
unipolar armature
U
ارمیچر تک قطبی
fitchet
U
گربه قطبی
foumart
U
گربه قطبی
unipolarity
U
حالت یک قطبی
hexod
U
لامپ شش قطبی
bipolar cells
U
یاختههای دو قطبی
crystal rectifier
U
دو قطبی بلورین
aurora
U
شفق قطبی
arctic basin
U
حوضچه قطبی
dipole interaction
U
بر هم کنش دو قطبی
dipole antenna
U
انتن دو قطبی
zwitterion
U
یون دو قطبی
dipolar ion
U
یون دو قطبی
diode
U
لامپ دو قطبی
dipole moment
U
گشتاور دو قطبی
electric dipole
U
دو قطبی الکتریسیته
electric doublet
U
دو قطبی الکتریسیته
arctic regions
U
نواحی قطبی
arctic regions
U
مناطق قطبی
vortex ring state
U
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
duopsony
U
انحصار دو قطبی خرید
polar chart
U
نمودار با مختصات قطبی
circumpolar stars
U
ستارگان پیرا قطبی
folded dipole
U
انتن دو قطبی دولا
polarize
U
قطبی کردن یا شدن
polarised
U
قطبی کردن یا شدن
polarizes
U
قطبی کردن یا شدن
polarising
U
قطبی کردن یا شدن
four terminal network
U
شبکه چهار قطبی
circumpolar stars
U
ستارگان دور قطبی
semipolar molecule
U
مولکول نیم قطبی
arctic
U
مربوطه به نواحی قطبی
duopoly
U
انحصار دو قطبی فروش
magnetic dipole moment
U
گشتاور دو قطبی مغناطیسی
tetrode
U
لامپ چهار قطبی
polar diagram
U
نمودار با مختصات قطبی
polar covalent bond
U
پیوند کووالانسی قطبی
polar coordinates
U
دستگاه مختصات قطبی
polar duplex telegraphy
U
تلگراف دو جهتی قطبی
polar coordinates
U
مختصات قطبی
[ریاضی]
semiconductor diode
U
دو قطبی نیم رسانا
dipole dipole forces
U
نیروهای دو قطبی- دوقطبی
polarizing
U
قطبی کردن یا شدن
isolation diode
U
لامپ دو قطبی خودکار
triode amplifier
U
فزون ساز سه قطبی
heteropolar bond
U
پیوند ناجور قطبی
multipole moment
U
گشتاور چند قطبی
bipolar affective disorder
U
اختلال عاطفی دو قطبی
homopolar bond
U
پیوند جور قطبی
molecular dipole moment
U
گشتاور دو قطبی مولکولی
the north star
U
ستاره قطبی یا شمالی
unipolar psychosis
U
روان پریشی یک قطبی
octode
U
لامپ هشت قطبی
heptode
U
لامپ هفت قطبی
polarises
U
قطبی کردن یا شدن
multi electrode valve
U
لامپ چند قطبی
unipolar
U
سلولهای عصبی یک قطبی
pentode
U
لامپ پنج قطبی
magnetic quadrupole
U
چهار قطبی مغناطیسی
image phase constant
U
ضریب فازی چهار قطبی ضریب ثابت فازی تصویر ثابت فازی چهار قطبی
equivalent diode of a triode
U
لامپ دو قطبی هم ارز چندقطبی
dipole dipole coupling
U
جفت شدگی دو قطبی- دوقطبی
equivalent diode of a multielectrode val
U
لامپ دو قطبی هم ارز چندقطبی
fitchew
U
پوست راسو یا گربه قطبی
polar coordinate system
U
دستگاه مختصات قطبی
[ریاضی]
fisch
U
پوست راسو یا گربه قطبی
equivalent diode voltage
U
ولتاژ لامپ دو قطبی هم ارز
half wave dipole
U
انتن دو قطبی نیم موج
passive four terminal network
U
شبکه چهار قطبی بی اثر
y parameter
U
پارامتر چهار قطبی ایگرگ
output pentode
U
لامپ پنج قطبی خروجی
gas triode
U
لامپ سه قطبی با کاتد داغ
hot cathode gas triode
U
لامپ سه قطبی با کاتد داغ
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
gated beam tube
U
لامپ پنج قطبی با شیب ثابت
gas tetrode
U
لامپ چهار قطبی با کاتد داغ
perveance of a multi electrode valve(tub
U
پروه انس لامپ چند قطبی
tzigane
U
کولی مجاری قبطی مجارستانی قطبی
tundras
U
دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
anorak
U
نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
anoraks
U
نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
tundra
U
دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
alternator
U
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternators
U
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer
U
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
d.c. machine
U
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
electromagnetism
U
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
longspur
U
انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
polar motion
U
وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
isotach
U
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
heavy current engineering
U
مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
white bear
U
خرس سفید خرس قطبی
effluvium
U
جریان
conducts
U
جریان
processes
U
جریان
affluxion
U
جریان
insets
U
جریان
against the stream
U
بر ضد جریان اب
process
U
جریان
line of flow
U
خط جریان
flow line
U
خط جریان
afflux
U
جریان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com