Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
low frequency current
U
جریان فرکانس پایین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
low frequency current gain
U
تقویت جریان فرکانس پایین
Other Matches
heterodyne
U
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
low frequency
U
فرکانس پایین
low frequency filter
U
صافی فرکانس پایین
low frequency furnace
U
کوره فرکانس پایین
low frequency generator
U
مولد فرکانس پایین
low frequency range
U
حیطه فرکانس پایین
low frequency source
U
منبع فرکانس پایین
low frequency valve
U
لامپ فرکانس پایین
low frequency transformer
U
ترانسفورماتور فرکانس پایین
low frequency choke
U
پیچک فرکانس پایین
low frequency wave
U
موج فرکانس پایین
low frequency engineering
U
تکنیک فرکانس پایین
low frequency cable
U
کابل فرکانس پایین
low frequency amplifier
U
تقویت کننده فرکانس پایین
low frequency induction heater
U
گرمکن القایی فرکانس پایین
low frequency characteristic
U
مقدار مشخصه فرکانس پایین
low frequency induction channel furnace
U
کوره ناودانی القایی فرکانس پایین
hight frequency current
U
جریان فرکانس بالا
high frequency alternating current
U
جریان فرکانس بالا
high frequency current gain
U
تقویت جریان فرکانس بالا
high frequency alternating current
U
جریان متناوب فرکانس بالا
down draft
U
جریان رو به پایین
down current
U
جریان رو به پایین
low level current gain
U
تقویت جریان در سطح پایین
very low frequency
U
فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
baseband transmission
U
روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
wobbulator
U
تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
marking current
U
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
high frequency
U
دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
resonances
U
وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
resonance
U
وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
frequency division multilexing
U
مخابره چندتایی فرکانس استفاده از یک مسیرالکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس
superheterodyne
U
گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
critical frequency
U
فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
baseband
U
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
base band
U
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
leakage current
U
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
fm
U
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
depresses
U
پایین دادن لوله پایین اوردن
downhaul
U
پایین کشیدن رشته پایین کشنده
depress
U
پایین دادن لوله پایین اوردن
down
U
سوی پایین بطرف پایین
flowed
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver
U
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flows
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
U
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
U
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
invert
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
amp
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
vertically
U
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
genemotor
U
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor
U
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
constant current
U
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current
U
جریان القاء شده جریان تحریک
counter current
U
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
instantaneous frequency
U
مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
runoff coefficient
U
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
U
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
parasitic current
U
جریان نشتی جریان خارجی
current compensation
U
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
three phase current
U
جریان سه فاز جریان دوار
current flow
U
سیلان جریان فلوی جریان
gresham's law
U
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
U
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry
U
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter
U
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
vortex ring state
U
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
alternators
U
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer
U
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
d.c. machine
U
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
alternator
U
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism
U
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
frequence
U
فرکانس
frequency
U
فرکانس
line frequency
U
فرکانس خط
low frequency
U
فرکانس کم
frequencies
U
فرکانس
double frequency
U
فرکانس دوبل
frequency assignment
U
تعیین فرکانس
frequency blocking
U
بلوکاژ فرکانس
frequency band
U
باند فرکانس
frequency changing
U
تعویض فرکانس
frequency changing
U
تبدیل فرکانس
maximum frequency
U
فرکانس حداکثر
frequency determination
U
تعیین فرکانس
frequency analysis
U
تجزیه فرکانس
frequency analizer
U
انالیزور فرکانس
m.f.
U
فرکانس متوسط
frequency domulipliction
U
تقسیم فرکانس
frequency division
U
تقسیم فرکانس
mains frequency
U
فرکانس شبکه
frequencies
U
فرکانس تناوب
frequency alloment
U
تقسیم فرکانس
frequency characteristic
U
منحنی فرکانس
frequency
U
فرکانس تناوب
frequency allocation
U
تعیین فرکانس
intermediate frequency tank circuit
U
فرکانس میانی
k band
U
باند فرکانس
p band
U
باند فرکانس
telegraphic frequency
U
فرکانس تلگرافی
impluse frequency
U
فرکانس ضربان
impluse frequency
U
فرکانس پولز
impluse frequency
U
فرکانس پالس
telephone frequency
U
فرکانس صحبت
idle frequency
U
فرکانس بی باری
i.f.
U
فرکانس میانی
x band
U
باند فرکانس
line frequency
U
فرکانس شبکه
induction frequency converter
U
مبدل فرکانس
frequency modulation
U
مدولاسیون فرکانس
frequency accuracy
U
دقت فرکانس
critical frequency
U
فرکانس مرزی
critical frequency
U
فرکانس بحرانی
image frequency
U
فرکانس تصویر
frequency changer
U
مبدل فرکانس
input frequency
U
فرکانس ورودی
input frequency
U
فرکانس اولیه
intermediate frequency
U
فرکانس میانه
intermediate frequency
U
فرکانس میانی
industrial frequency
U
فرکانس صنعتی
video frequency
U
فرکانس ویدئو
frequency spacing
U
فاصله فرکانس
j band
U
باند فرکانس
frequency inversion
U
برگردان فرکانس
frequency modulation
U
تلفیق فرکانس
frequency modulator
U
مدولاتور فرکانس
modulation
U
نوسان فرکانس
frequency multiplication
U
افزایش فرکانس
frequency of infinite attenuation
U
فرکانس قطب
frequency of oscillations
U
فرکانس نوسان
quenching frequency
U
فرکانس نوسان
frequency of resonance
U
فرکانس رزونانس
frequency parameter
U
پارامتر فرکانس
frequency plan
U
طرح فرکانس
frequency recorder
U
ثبات فرکانس
natural frequency
U
فرکانس طبیعی
frequency modulated
U
مدوله فرکانس
frequency mark
U
نشانه فرکانس
frequency mark
U
علامت فرکانس
frequency marking
U
مارکاژ فرکانس
frequency measurement
U
سنجش فرکانس
frequency medulation
U
مدولاسیون فرکانس
modulation frequency
U
فرکانس مدولاسیون
frequency mixing
U
ترکیب فرکانس
frequency mixture
U
ترکیب فرکانس
frequency triplication
U
تریپلاژ فرکانس
frequency recorder
U
ضباط فرکانس
beat frequency
U
فرکانس ضربان
nominal frequency
U
فرکانس نامی
frequency tuning
U
تنظیم فرکانس
audio frequency
U
فرکانس صوتی
audible frequency
U
فرکانس شنوایی
angular frequency
U
فرکانس زاویهای
picture frequency
U
فرکانس تصویر
reed frequency meter
U
فرکانس مترانبری
high frequency
U
فرکانس بالا
q band
U
بند فرکانس
radio frequency
U
فرکانس رادیویی
radio frequency
U
فرکانس بالا
back up frequency
U
فرکانس کمکی
bandwidth
U
محدودهای از فرکانس ها
frequency standard
U
استاندارد فرکانس
frequency region
U
حیطه فرکانس
frequency region
U
ناحیه فرکانس
frequency regulator
U
رگولاتور فرکانس
frequency respone
U
پاسخ فرکانس
beat frequency
U
فرکانس تداخل
frequency separation
U
جداسازی فرکانس
h.f.
U
فرکانس بالا
frequency spectrum
U
طیف فرکانس
frequency spectrum
U
بیناب فرکانس
frequency stability
U
پایداری فرکانس
frequency stabilizer
U
پایدارکننده فرکانس
radian frequency
U
فرکانس زاویهای
frequency generator
U
مولد فرکانس
frequency swing
U
انحراف فرکانس
frequency correction
U
تصحیح فرکانس
frequency convertor
U
مبدل فرکانس
frequency doubler
U
دوبلور فرکانس
frequency doubling
U
دوبلاژ فرکانس
frequency translation
U
تبدیل فرکانس
frequency transformation
U
تبدیل فرکانس
carrier frequency
U
فرکانس حامل
frequency drift
U
اختلاف فرکانس
frequency conversion
U
تبدیل فرکانس
frequency counter
U
شمارنده فرکانس
frequency coverage
U
حیطه فرکانس
frequency demodulator
U
اشکارساز فرکانس
frequency discrimination
U
تشخیص فرکانس
frequency designation
U
تعیین فرکانس
frequency distance
U
فاصله فرکانس
frequency dependant
U
تابع فرکانس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com