English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
vortex U جریان حلقوی یا گردابی
vortexes U جریان حلقوی یا گردابی
vortices U جریان حلقوی یا گردابی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
turbulence U جریان گردابی
eddy current U جریان گردابی
rip current U جریان اب گردابی
vortex separation U جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
turbolence chamber U اطاق جریان گردابی
eddy current losses U تلفات جریان گردابی
loop sling U مهار حلقوی بار بند حلقوی
loop pile U پرزهای حلقوی [این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
vortex U گردابی
abysmally U گردابی
vortical U گردابی
abyssal U گردابی
vortiginous U گردابی
vortices U گردابی
swirly U گردابی
abysmal U گردابی
vortexes U گردابی
awhirl U گردابی
vorticity U حالت گردابی
whirling U حرکت گردابی
whirls U حرکت گردابی
vortex motion U حرکت گردابی
whirled U حرکت گردابی
whirl U حرکت گردابی
eddy vicosity U لزوجت گردابی
eddy vicosity U کندروی گردابی
burble U جریانهای گردابی و اشفته درسیال
burbling U جریانهای گردابی و اشفته درسیال
burbles U جریانهای گردابی و اشفته درسیال
burbled U جریانهای گردابی و اشفته درسیال
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
vortical U حلقوی
annulated U حلقوی
sigmoid U حلقوی
convolute U حلقوی
ring cartilage U حلقوی
annular U حلقوی
vortiginous U حلقوی
loop code U کد حلقوی
cricoid U حلقوی
orbiculate U حلقوی
terete U حلقوی
annulate U حلقوی
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
interlocking U حلقوی بافتن
snap ring U خار حلقوی
ringing U حلقوی شدن
ring U جسم حلقوی
fairy ring U قارچ حلقوی
loop knot tie U گره حلقوی
ring nebula U سحابی حلقوی
loop antenna U انتن حلقوی
loop mill rolling U نوردکاری حلقوی
verticillation U ارایش حلقوی
ringbolt hitching U خفت حلقوی
ring tension U کشش حلقوی
ring armature U ارمیچر حلقوی
annular projection U برامدگی حلقوی
annulus U حلقه حلقوی
curl field U میدان حلقوی
apple ring fender U دفرای حلقوی
ring nebula U ابری حلقوی
cup point U تیزی حلقوی
annular jet U فوران حلقوی
annular burner U مشعل حلقوی
bustle pipe U لوله حلقوی
ring network U شبکه حلقوی
annular eclipse U کسوف حلقوی
peristalsis U حرکات حلقوی
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
loop feeder U سیم تغذیه حلقوی
vortex drag U پسای جریانهای حلقوی
induction ring heater U گرمکن حلقوی القائی
wakes U جریانهای حلقوی بال
waked U جریانهای حلقوی بال
atolls U جزیره مرجانی حلقوی
atoll U جزیره مرجانی حلقوی
lyraring nebula U سحابی حلقوی شلیاق
bagel U نان شیرینی حلقوی
convoluted U بهم تابیده حلقوی
circular shift U تغییر مکان حلقوی
wake U جریانهای حلقوی بال
lyraring nebula U ابری حلقوی شلیاق
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
can annular U محفظه احتراق حلقوی شکل
toothed ring armature U ارمیچر حلقوی دندانه دار
uncoiled U غیر حلقوی کردن یا شدن
cannular U محفظه احتراق حلقوی شکل
uncoils U غیر حلقوی کردن یا شدن
uncoil U غیر حلقوی کردن یا شدن
warp-loop fringe U ریشه حلقوی [در قالی همدان]
uncoiling U غیر حلقوی کردن یا شدن
mantle ring U تیر حمال حلقوی شکل
coil antenna U انتن حلقوی به شکل سیم پیچ
vortex filament U خطی که شدت یا تمرکزجریانهای حلقوی دران بیشتراست
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
parasitic current U جریان نشتی جریان خارجی
current compensation U کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
three phase current U جریان سه فاز جریان دوار
current flow U سیلان جریان فلوی جریان
vortex sheet U لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
plug nozzle U نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
slots U تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
rotate U جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
rotates U جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
slotting U تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
rotated U جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
annular U وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
slot U تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
ring and bead sight U دستگاه نشانه روی که دارای شکاف درجه حلقوی و مگسک میباشد
gresham's law U پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart U انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry U شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter U دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
ruffe U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffs U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruff U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
vortex trail U دنباله مرئی باقیمانده از نوک بال یا ملخ و غیره ناشی ازجریانهای حلقوی شدید
vortex ring state U حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
alternator U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
alternators U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer U ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
electromagnetism U پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
card U فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
cards U فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
vortex breakdown/brust U جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
heavy current engineering U مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
circular list U لیست مدور لیست حلقوی
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
action U جریان
process U جریان
insets U جریان
inset U جریان
actions U جریان
gush U جریان
affluxion U جریان
gushed U جریان
gushes U جریان
courses U جریان
coursed U جریان
course U جریان
income U جریان
line of flow U خط جریان
going U جریان
conducting U جریان
runoff U جریان
afflux U جریان
against the stream U بر ضد جریان اب
flushing U جریان
processes U جریان
flushes U جریان
flush U جریان
rede U جریان
conduct U جریان
conducted U جریان
rheostome U جریان بر
conducts U جریان
total current U جریان کل
effluvium U جریان
flow limit U حد جریان
stream U جریان
proceeding U جریان
afoot U در جریان
fluor U جریان
streamed U جریان
circulations U جریان
in hand U در جریان
flowed U جریان
flows U جریان
flow line U خط جریان
circulation U جریان
streams U جریان اب
stream U جریان اب
flowline U خط جریان
tide U جریان
twayblade U جریان
in the air <idiom> U جریان
streamed U جریان اب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com