English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 42 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
diode isolation U جداسازی دیودی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
diode detector U اشکارسازی دیودی
burnout of a crystal rectifier U سوختن یکسوکننده دیودی
crystal mixer U ترکیب کننده دیودی
diode limiter U محدود کننده دیودی
disconnection U جداسازی
decatenate U جداسازی
separations U جداسازی
separation U جداسازی
disseverance U جداسازی
segregation U جداسازی
sorting U جداسازی
sequestration U جداسازی
isolation U جداسازی
interception U جداسازی
separation factor U ضریب جداسازی
separation method U روش جداسازی
oxide isolation U جداسازی اکسیدی
isotope separation U جداسازی ایزوتوپ
frequency separation U جداسازی فرکانس
dielectric isolation U جداسازی با عایق
detachments U جداسازی تفکیک
isolation U تجزیه جداسازی
detachment U جداسازی تفکیک
detarring U جداسازی قیر
dust separation U جداسازی گرد و غبار
sieve separation U جداسازی دانه ها با الک
volatility separation U جداسازی از طریق فراریت
isolation U ایزوله کردن جداسازی
ingot peeling machine U دستگاه جداسازی شمش
cascade impactor U دستگاه جداسازی پی در پی ذرات
maintainability U ویژگی مربوط به جداسازی وتعمیر یک خرابی
privacy U جداسازی مبادله پیام برای تامین
corrective maintenance U جداسازی وتصحیح خرابی ها پس ازوقوع انها
physical analysis U جداسازی ذرات خاک از نظر قطر دانه ها به روش فیزیکی
channel U جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channeled U جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channeling U جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channelled U جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channels U جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
separation zone U منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
cream-colored wool U پشم شکری [این نوع پشم مخلوطی از پشم سفید درجه یک با پشم های رنگی نیز بوده و جداسازی آن یا غیرممکن و یا دشوار می باشد. این اصطلاح به پشم زرد رنگ نیز اطلاق می شود.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com