Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (35 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
To make reservations. To book seats.
U
جا تهیه کردن ( رزرو کردن )
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
booking
U
نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
bookings
U
نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
Other Matches
laying up
U
تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
book a seat
U
جا رزرو کردن
reserves
U
رزرو کردن
reserve
U
رزرو کردن
reserving
U
رزرو کردن
books
U
رزرو کردن توقیف کردن
book
U
رزرو کردن توقیف کردن
booked
U
رزرو کردن توقیف کردن
to book something
U
چیزی را رزرو کردن
purveyed
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purvey
U
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
reservation
U
رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
reservations
U
رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
schematize
U
بصورت برنامه دراوردن طرح یا نقشهای تهیه کردن ابتکار کردن
pre engage
U
ازپیش برای خود تهیه کردن تعهد قبلی کردن
castellation
U
تهیه استحکامات تدافعی سنگربندی کردن مستحکم کردن
to pull off something
[contract, job etc.]
U
چیزی را تهیه کردن
[تامین کردن]
[شغلی یا قراردادی]
orchestrating
U
هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
back up
U
کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
orchestrates
U
هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
back-up
U
کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
orchestrated
U
هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrate
U
هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
furnishing
U
مزین کردن تهیه کردن
put out
U
تهیه کردن اشفته کردن
makes
U
تهیه کردن طرح کردن
make
U
تهیه کردن طرح کردن
furnish
U
مزین کردن تهیه کردن
furnishes
U
مزین کردن تهیه کردن
to draw out
U
تهیه کردن طرح کردن
supplying
U
تهیه کردن
affords
U
تهیه کردن
processes
U
تهیه کردن
afford
U
تهیه کردن
afforded
U
تهیه کردن
preparing
U
تهیه کردن
supply
U
تهیه کردن
supplied
U
تهیه کردن
provision
U
تهیه کردن
procure
U
تهیه کردن
to find in
U
تهیه کردن
affording
U
تهیه کردن
prepares
U
تهیه کردن
cater
U
تهیه کردن
catered
U
تهیه کردن
catering
U
تهیه کردن
caters
U
تهیه کردن
provide
U
تهیه کردن
provides
U
تهیه کردن
administered
U
تهیه کردن
administering
U
تهیه کردن
administer
U
تهیه کردن
administers
U
تهیه کردن
process
U
تهیه کردن
prepare
U
تهیه کردن
procuring
U
تهیه کردن
blend
U
تهیه کردن
blends
U
تهیه کردن
procured
U
تهیه کردن
procures
U
تهیه کردن
processes
U
تهیه و تولید کردن
programmes
U
برنامه تهیه کردن
extemporises
U
فورا تهیه کردن
program
U
برنامه تهیه کردن
programme
U
برنامه تهیه کردن
extemporising
U
فورا تهیه کردن
extemporised
U
فورا تهیه کردن
conserved
U
کنسرو تهیه کردن
effigies
U
تمثال تهیه کردن
effigy
U
تمثال تهیه کردن
extemporized
U
فورا تهیه کردن
whomp up
U
بسرعت تهیه کردن
conserve
U
کنسرو تهیه کردن
quadruplicate
U
در چهارنسخه تهیه کردن
funded
U
تهیه وجه کردن
fund
U
تهیه وجه کردن
harness
U
اشیاء تهیه کردن
harnessed
U
اشیاء تهیه کردن
harnessing
U
اشیاء تهیه کردن
extemporizes
U
فورا تهیه کردن
conserves
U
کنسرو تهیه کردن
conserving
U
کنسرو تهیه کردن
prearrange
U
قبلا تهیه کردن
process
U
تهیه و تولید کردن
enable
U
تهیه کردن برای
enabled
U
تهیه کردن برای
bills
U
تهیه کردن صورتحساب
bill
U
تهیه کردن صورتحساب
getting
U
تهیه کردن فهمیدن
preparations
U
تهیه کردن اتش
enables
U
تهیه کردن برای
get
U
تهیه کردن فهمیدن
programs
U
برنامه تهیه کردن
extemporizing
U
فورا تهیه کردن
to lay in a stock
U
موجودی تهیه کردن
enabling
U
تهیه کردن برای
gets
U
تهیه کردن فهمیدن
preparation
U
تهیه کردن اتش
triplicate
U
در سه نسخه تهیه کردن
extemporize
U
فورا تهیه کردن
projection print
U
روش تهیه نقشه یا عکس بااستفاده از روش بزرگ کردن یا کوچک کردن فیلم یک عکس دیگر چاپ تصویری
bossed
U
نقش برجسته تهیه کردن
bossing
U
نقش برجسته تهیه کردن
to provide for old age
U
برای پیری تهیه کردن
to serve the city with water
U
اب برای شهر تهیه کردن
to draw up
U
تهیه کردن درصف اوردن
drafted
U
تهیه کردن پیش نویس
financing
U
بودجه چیزی را تهیه کردن
draft
U
تهیه کردن پیش نویس
handwrite
U
نسخه خطی تهیه کردن
finances
U
بودجه چیزی را تهیه کردن
drafts
U
تهیه کردن پیش نویس
aminister
U
تهیه کردن بکار بردن
financed
U
بودجه چیزی را تهیه کردن
circumstantiate
U
امارات لازمه را تهیه کردن
boss
U
نقش برجسته تهیه کردن
mush
U
حریره اردذرت تهیه کردن
finance
U
بودجه چیزی را تهیه کردن
bosses
U
نقش برجسته تهیه کردن
to raise funds
U
تهیه وجه یاسرمایه کردن
scabble
U
زمخت وناصاف تهیه کردن
space charter
U
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
munition
U
تدارکات جنگ افزار تهیه کردن
preparative
U
تدارکی مربوط به تهیه کردن چیزی
finances
U
علم دارایی تهیه پول کردن
finance
U
علم دارایی تهیه پول کردن
financing
U
علم دارایی تهیه پول کردن
outlined
U
مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
outline
U
مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
financed
U
علم دارایی تهیه پول کردن
revictual
U
دوباره غذا یا خواربار تهیه کردن
develop
U
توسعه دادن وضعیت تهیه کردن
outlining
U
مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
outlines
U
مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
develops
U
توسعه دادن وضعیت تهیه کردن
mekeready
U
وسایل تهیه کردن فرم وصفحه بندی
mekeready
U
تهیه واماده کردن فرم وصفحه و گراور
formulation
U
تهیه جمع اوری فرمول بندی کردن
financed
U
درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
procurement
U
تهیه و انجام خدمات و اماد تدارک کردن وسایل
furnish
U
تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
financing
U
درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
furnishing
U
تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
finance
U
درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
furnishes
U
تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
finances
U
درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
maps
U
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
map
U
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
code
U
قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
conformal projection
U
نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
phototostat
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
mapping
U
نقشه کشی کردن تهیه نقشه
purveying
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed
U
تهیه اذوقه تهیه سورسات
brief
U
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefest
U
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefed
U
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefer
U
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
tea leaf
U
برگ چای
[از این گیاه جهت تهیه رنگینه قهوه ای یا بژ استفاده می شود و خصوصا در رفوگری جهت تیره تر کردن رنگ های دیگر بکار می رود.]
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
bookings
U
رزرو جا
booking
U
رزرو جا
to let somebody treat you like a doormat
<idiom>
U
با کسی خیلی بد رفتار کردن
[اصطلاح]
[ مثال تحقیر کردن بی محلی کردن قلدری کردن]
reserved
U
رزرو شده
hotel reservation
U
رزرو هتل
reserved words
U
کلمههای رزرو
unmew
U
رها کردن ازاد کردن ول کردن مرخص کردن بخشودن صرف نظر کرن
federal reserve bank
U
بانک فدرال رزرو
hotel reservation
U
محل رزرو هتل
I'd like to reserve ...
می خواهم یک ... رزرو کنم؟
booking office
U
باجه رزرو بلیت
federal reserve system
U
نظام فدرال رزرو
I have a reservation.
من قبلا رزرو کردم.
Where is the hotel reservation?
U
رزرو هتل کجاست؟
Where is the booking office?
U
باجه رزرو بلیت کجاست؟
discharges
U
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
discharge
U
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
I'd like to book a flight to london.
یک پرواز به لندن می خواهم رزرو کنم.
map compilation
U
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
Could you reserve a room for me?
U
آیا میتوانید اتاقی برای من رزرو کنید؟
booker
U
کسی که برای مسافرین جا رزرو میکندوبلیط می فروشد
I'd like to reserve a table for 5.
میخواهم برای 5 نفر یک میز رزرو کنم.
capturing
U
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
countervial
U
خنثی کردن- برابری کردن با- جبران کردن- تلاقی کردن
capture
U
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
captures
U
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
reversed
U
حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
reverse
U
حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
reversing
U
حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
reverses
U
حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
no-show
<idiom>
U
شخصی که جایی را رزرو میکندولی نه آن را کنسل ونه آن را استفاده میکند
names
U
لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند
name
U
لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند
challengo
U
ادعا کردن دعوت کردن اعلام نشانی اسم عبور خواستن درخواست معرف کردن
verify
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifies
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com