Perdic | جای راننده کامیون جای لوکوموتیوران | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 175 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	cab U	جای راننده کامیون جای لوکوموتیوران
	cabs U	جای راننده کامیون جای لوکوموتیوران

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	truckman U	راننده کامیون
	trucker U	راننده کامیون
	truckers U	راننده کامیون
	engine driver U	لوکوموتیوران
	drivers U	راننده اتومبیل راننده ارابه
	driver U	راننده اتومبیل راننده ارابه
	weapon carrier U	کامیون حامل جنگ افزار کامیون حامل توپ
	carryall truck U	کامیون حمل بار و بسته کامیون اتلیه حمل بار
	cl U	کامیون کامیون
	trucks U	کامیون
	lorries U	کامیون
	lorry U	کامیون
	cl U	کامیون پر
	camion U	کامیون
	truck vehicle U	کامیون
	truckloads U	یک کامیون پر
	vehicular U	کامیون
	road transport vehicle U	کامیون
	truck U	کامیون
	truckload U	یک کامیون پر
	trucked U	کامیون
	trucking U	کامیون
	wreckers U	کامیون اخراجات
	dump truck U	کامیون کمپرسی
	trucking U	کامیون بارکش
	motortruck U	کامیون باری
	high speed truck U	کامیون پردور
	van U	کامیون سر بسته
	teamster U	کامیون ران
	carload U	یک بار کامیون
	wrecker U	کامیون اخراجات
	truck U	کامیون بارکش
	trucks U	کامیون بارکش
	vans U	کامیون سر بسته
	truckload U	به اندازهی یک کامیون
	trucked U	کامیون بارکش
	truckage U	بارکشی با کامیون
	truckloads U	به اندازهی یک کامیون
	truck trailer U	ترایلر کامیون
	truck loading U	سربار کامیون
	small truck U	کامیون کوچک
	dump truck U	کامیون زباله بر شهرداری
	fot U	تحویل روی کامیون
	tow truck U	کامیون جرثقیل دار
	stake truck U	کامیون نرده دار
	cl U	برحسب بار هر کامیون
	tow car U	کامیون جرثقیل دار
	tonner U	کامیون دارای فرفیت معینی
	Bobtail [tractor unit] [American English] U	تراکتور [کامیون بدون تریلر]
	free on truck U	تحویل کالا روی کامیون
	driver U	راننده
	motor man U	راننده
	wheelman U	راننده
	drivers U	راننده
	helmsmen U	راننده
	driving U	راننده
	pilots U	راننده
	the man at the wheel U	راننده
	helmsman U	راننده
	wheelsman U	راننده
	pilot U	راننده
	steersman U	راننده
	piloted U	راننده
	impelent U	راننده
	to jackknife truck-trailers U	تا شدن کامیون در جاده [بیشتر در تصادفات]
	dumper U	ماشین حمل زباله کامیون تخلیه کن
	truck mixing U	مخلوط کردن بتن روی کامیون
	power unit U	پیش راننده
	motorman U	راننده موتور
	drivers U	راننده گرداننده
	road hog <idiom> U	راننده بیابان
	locomotive operator [British E] U	راننده قطار
	propulsive U	پیش راننده
	chauffeur U	راننده ماشین
	taximan U	راننده تاکسی
	chauffeuring U	راننده ماشین
	chauffeurs U	راننده ماشین
	chauffeured U	راننده ماشین
	locomotive driver [British E] U	راننده قطار
	train driver U	راننده قطار
	train operator [American E] U	راننده قطار
	carter U	راننده گاری
	cabbies U	راننده تاکسی
	cabman U	راننده تاکسی
	bus driver U	راننده اتوبوس
	assistant driver U	کمک راننده
	cabbie U	راننده تاکسی
	power plants U	پیش راننده
	power plant U	پیش راننده
	drive's cab U	اطاق راننده
	hot shoe U	راننده زبردست
	bulldozerer U	راننده بولدوزر
	railroad engineer [American E] U	راننده قطار
	locomotive engineer [American E] U	راننده قطار
	driver U	راننده گرداننده
	driver's mate U	شاگرد راننده
	drive's seat U	صندلی راننده
	cabby U	راننده تاکسی
	truck trailer U	ارابه بی موتوری که توسط کامیون برده شود
	transit-agitator truck U	کامیون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
	cement truck U	کامیون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
	transit-truck mixer U	کامیون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
	ready-mix truck U	کامیون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
	hackman U	راننده درشکه کرایهای
	gondolier U	راننده کرجی ونیزی
	karter U	راننده اتومبیل کوچک
	pilot U	راننده قایق روی یخ
	timer U	وقت نگهدار هر راننده
	iceboater U	راننده قایق روی یخ
	gondoliers U	راننده کرجی ونیزی
	catch driver U	راننده اجیر ارابه
	hackney man U	راننده درشکه کرایهای
	motor man U	راننده واگون یالوکوموتیوبرقی
	pick off U	رد شدن از راننده دیگر
	diver U	راننده قایق موتوری
	timers U	وقت نگهدار هر راننده
	pilots U	راننده قایق روی یخ
	repellents U	راننده بیزار کننده
	repellent U	راننده بیزار کننده
	ambulanceman U	راننده یا مسئول آمبولانس
	piloted U	راننده قایق روی یخ
	outboarder U	راننده قایق موتوری
	transit-agitator truck U	کامیون بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
	cement truck U	کامیون بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
	transit-truck mixer U	کامیون بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
	ready-mix truck U	کامیون بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
	dilly U	وسائط نقلیه مختلف از قبیل ارابه و کامیون و غیره
	truck mixer U	بتن سازی که روی کامیون نصب شده است
	provisional driver U	راننده تازه کار ارابه
	fly man U	راننده درشکه تک اسبه کرایهای
	puntist U	راننده کرجی نام دارد
	cockpits U	محل ناخدا یا سکاندار یا راننده
	cockpit U	محل ناخدا یا سکاندار یا راننده
	piloted U	خلبان هواپیما راننده کشتی
	pilots U	خلبان هواپیما راننده کشتی
	pilot U	خلبان هواپیما راننده کشتی
	pole sitter U	راننده نزدیک به نرده داخلی درمسیر
	corner crew U	متصدیان اعلام خطر به راننده در سر پیچ
	road hog U	راننده متجاوز بحقوق سایررانندگان درجاده
	containers U	صندوقهای فلزی بزرگ بااندازههای استانداردکه جهت حمل کالا با کامیون
	container U	صندوقهای فلزی بزرگ بااندازههای استانداردکه جهت حمل کالا با کامیون
	four in hand U	گردونه چهار اسبه که یک راننده داشته باشد
	teamster U	راننده یک جفت حیوان یا دستگاه اسب ودرشکه
	The driver coaxed his bus through the snow. U	راننده با دقت اتوبوس را از توی برف راند .
	sidecar U	جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
	hit-and-run <idiom> U	حادثهای که راننده ماشین به بیراهه براند بدون اثری
	drafting U	راندن پشت سر راننده جلوبرای کاستن فشار هوا
	sidecars U	جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
	set down U	معلق ساختن سوارکار یا راننده ارابه بخاطر خطا
	remotely piloted U	هدایت شونده از راه دور هواپیمای بدون راننده
	solocross U	مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
	protest flag U	پرچم قرمز کوچک بعلامت اعتراض راننده قایق
	understeer U	تمایل اتومبیل به مستقیم رفتن در سر پیچ بیش ازانتظار راننده
	side car U	جای اضافی چرخ داردرپهلوی راننده موتور سیکلت سایدکار
	predicted log racing U	مسابقه قایق موتوری باپیشبینی قبلی زمان از طرف راننده
	check string U	ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
	fitcall finding U	پیدا کردن عیب کوچک مربوط به راننده یا رده یکم
	cab U	اطاقکی که روی بیل مکانیکی برای راننده سوار شده است
	cabs U	اطاقکی که روی بیل مکانیکی برای راننده سوار شده است
	driver U	چوب شماره یک برای استفاده در اغاز هر بخش گلف راننده لوژ
	drivers U	چوب شماره یک برای استفاده در اغاز هر بخش گلف راننده لوژ
	pit board U	تخته برای دادن اطلاعات لازم به راننده معین در گروه کمکی
	back-seat driver U	مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
	back-seat drivers U	مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
	staging light U	چراغی که به راننده علامت میدهد که چرخهای اتومبیل درست روی خط قرار دارند
	running down case U	دعوی علیه راننده وسیله نقلیه که در نتیجه تصادم باعث جرح یا خسارت شده است
	jackknifing [with trailer or semi-trailer] U	تا شدن [به ۹۰ درجه و بیشتر ] کامیون در حال حرکت [با تریلر یا تریلر مسقف]
	warm gas thruster U	جت پیش راننده متشکل از گازذخیره شده با فشار زیاد که قبل از بیرون رانده شدن ازنازل گرم شود
	droning U	خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
	drone U	خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
	drones U	خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
	droned U	خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
	carnet U	اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد